ماشین لیفان X50

لیفان X50 یک هاچ‌بک کراس شهری است که هرچند ابهت کراس‌اوورهای واقعی را ارائه نمیکند اما قادر است بواسطه طراحی زیبا و هماهنگ و پیروی از اِلمان‌های مد روز، نظرات بسیاری را به خود جلب نماید. در داخل اتاقش هم اوضاع به همین شکل می‌باشد و طراحی مناسب کابین در کنار فضای قابل‌قبول برای یک خانواده کوچک، به جذابیت‌های محصول افزوده‌اند. لیفان X50 همچون بسیاری از خودروهای اقتصادی چینی، از ترکیب پیشرانه کم‌حجم تنفس‌طبیعی و گیربکس اتوماتیک CVT (یا 5 سرعته دستی) استفاده نموده تا به عنوان یک ماشین ارزان‌قیمت، حداقل‌های مورد نیاز مشتریان را تامین کند. البته اگر برای شتاب و سرعت اهمیت زیادی قائل هستید، این مشخصات فنی برایتان جالب نخواهند بود اما با این حال قدرت و گشتاور تولیدی ماشین برای استفاده‌های شهری کافی به نظر می‌رسد.

لیفان X50

از دیگر نکات مثبت لیفان X50، فرمان برقی نرم و قدرت مانور بالا در شهر می‌باشد که می‌تواند بویژه برای خانم‌ها پارامتر مهمی تلقی شود. البته در این بین مشکلاتی مثل خرابی‌های نسبتاً شایع‌ در گیربکس، هندلینگ نه چندان خوب، کیفیت پایین متریال کابین و بازار دست دوم ضعیف‌تر از رقبا هم وجود دارند که در هنگام خرید باید آنها را در نظر داشته باشید. ضمناً با توجه به عدم آزمایش امنیت ماشین توسط نهادهای معتبر، ایمنی ماشین در هاله‌ای از ابهام قرار دارد هرچند ترمزهای 4 چرخ دیسکی تقریباً قدرتمند با سیستم‌های کمکی ABS, EBD و BAS در کنار ایربگ‌های جلو، سعی در محافظت از جان سرنشینان X50 خواهند داشت.

کابین لیفان X50 از لحاظ طراحی و فضاسازی شرایط قابل‌قبولی دارد. ظاهر جذاب داشبورد، نشانگرها ترکیبی (دیجیتال-آنالوگ) پشت‌آمپر و خطوط شکسته کار شده، حالتی نسبتاً مدرن و اسپرت را به تصویر کشیده‌اند و فاصله محوری مناسب در کنار مهندسی مطلوب فضا باعث شده که صندلی‌های عقب و صندوق ماشین جادارتر از امثال پژو 206 از کار درآیند.

داخل لیفان X50

البته استفاده از پلاستیک‌های خشک بی‌کیفیت و طراحی ساده اهرم دنده و فضای پیرامونش به یادمان می‌آورند که با خودرویی اقتصادی سر و کار داریم اما با این حال بدلیل جذابیت‌های ظاهری و ارگونومی قابل قبول فضای داخلی می‌توانیم روی این مشکلات تاحدودی سرپوش بگذاریم. بخصوص که رقبای قیمتی X50 هم از نظر کیفیت، شرایط چندان بهتری ندارند و از این رو میشود برای نماینده لیفان مقداری تخفیف قائل شد.

درست است که لیفان X50 شباهت چندانی به شاسی‌بلندهای واقعی ندارد و بدلیل کپی‌کاری از روی محصولات اپل و آلفارومئو، خودرو با اصالتی هم به نظر نمی‌رسد اما با این حال باید اعتراف کرد که به نسبت رده قیمتی، ماشین خوش‌قیافه‌‌ای از کار درآمده است. چراغ‌ها و جلوپنجره زیبا، سپرهای متناسب و اِلمان‌های اسپرت و آفرودی همگی دست به دست هم داده‌اند تا چهره فرزند ریزنقش لیفان هماهنگ و جذاب دیده شود و آپشن‌هایی نظیر رینگ‌های آلومینیومی خوش استایل، سانروف، دیلایت و LED چراغ‌ها، ظاهری مدرن را برای فرزند کرمان‌موتور ترسیم نموده‌اند. البته جا داشت از رینگ‌های بزرگ‌تری استفاده شود تا هارمونی بخش کناری بهبود یابد ولی با این وجود هنوز هم میشود از چهره لیفان X50 به عنوان یکی از برگ‌های برنده ماشین یاد کرد.

برای لیفان X50 یک پیشرانه 4 سیلندر 1.5 لیتری تنفس‌طبیعی در نظر گرفته شده که در بهترین حالت فقط 102 اسب‌بخار قدرت (دور موتور 6000) و 133 نیوتن‌متر گشتاور (دور موتور 3500) تولید می‌نماید. البته این اعداد و ارقام برای جثه کوچک و وزن نسبتاً سبک 1150 کیلوگرمی خودرو کافی به نظر می‌رسند اما گیربکس اتوماتیک CVT بخشی از نیروی حاصله را در مسیر انتقال قدرت هدر میدهد و با تاخیرهایش (بخصوص در آغاز حرکت) باعث میشود شتاب ماشین در سطح کاملاً متوسطی باقی بماند. بخصوص اگر قصد سفرهای جاده‌ای را داشته باشید، کمبود کشش در سربالایی‌ها مشهود است. البته در نسخه منوال اوضاع مقداری بهتر میشود و ماشین راحت‌تر دور میگیرد اما باز هم شرایط با حالت ایده‌آل فاصله زیادی دارد. لیفان X50 در بحث فرمان‌پذیری هم عمکلرد مطلوبی ندارد و در سرعت‌های بالاتر اسیر حرکات گهواره‌ای و کم‌فرمانی می‌گردد. بخصوص که اینجا از سیستم‌های کمکی پایداری هم خبری نیست تا مشکلاتی نظیر مرکز ثقل بالا و سادگی سیستم تعلیق عقب جبران شوند.

موتور لیفان X50

به طور کلی مشخص است که X50 برخلاف ظاهر اسپرت و شباهت بخش انتهایی به آلفارومئو جولیتا، به هیچ عنوان برای مسابقه‌دادن و حرکات اسپرت طراحی نشده و باید به دید یک هاچ‌بک رام و ساده برای استفاده‌های معمول خانوادگی روی آن حساب باز کنیم. با این دیدگاه میشود از نکات مثبتی نظیر فرمان برقی نرم و استهلاک نسبتاً پایین موتور ابراز رضایت نمود. مصرف سوخت رسمی لیفان X50 برای شرایط رانندگی ترکیبی 6.5 لیتر در هر صد کیلومتر عنوان شده اما در عمل شاهد مصرف بنزین حدود 30 درصد بالاتر (یعنی حدود 8.5 لیتر برای نسخه اتوماتیک) هستیم. ترمزهای ماشین هم شرایط قابل قبولی دارند و قدرتشان در قیاس با توانایی‌های حرکتی ماشین کافی به نظر می‌رسد. برای سیستم تعلیق در قسمت جلو از نوع رایج مک‌فرسون و عقب نیمه‌مستقل دوبازوئی استفاده شده که برای سرنشینان جلوئی رفاه نسبی را فراهم نموده اما در بخش عقب شاهد کوبش‌های گاه و بیگاه هستیم.

لیفان X50 نسبت به سایر خودروهای چینی حاضر در بازار از آپشن‌های محدودی برخوردار است اما اگر آن را با رقبای قیمتی مقایسه کنیم میتوانیم از وجود همین گزینه‌های ساده نظیر سانروف برقی، روکش‌های چرم، چراغ‌های روشنایی در روز، فرمان برقی حساس به سرعت مجهز به دکمه‌های کنترلی و رینگ‌های آلومینیومی تاحدودی راضی باشیم. از دیگر تجهیزات به کار رفته در لیفان X50 میشود به مواردی نظیر: ایربگ راننده و سرنشین کناری، ترمزهای مجهز به ABS, EBD و BAS، سنسورهای دنده عقب، کامپیوتر سفری، تنظیم ارتفاع نور چراغ‌های جلو از داخل، ایزوفیکس و آینه‌های برقی و مواردی از این دست اشاره نمود که در این بین جای خالی امکاناتی مثل نمایشگر مرکزی و ESP احساس می‌گردد.

در این رده قیمتی یا کمی بالاتر هاچ‌بک‌ها و هاچ‌بک کراس‌های بسیاری نظیر: پژو 206 تیپ 5، دانگ فنگ H30 کراس و ام‌وی‌ام 315 حضور دارند که هرکدام میتوانند رقیب شایسته‌ای برای X50 باشند. مثلاً محصولات خانواده ایران‌خودرو بواسطه برخورداری از شبکه خدماتی بسیار بهتر و قطعات یدکی بیشتر، ریسک خرید پایین‌تری دارند. ضمن اینکه محصولی مثل H30 کراس از نظر جادار بودن و مشخصات فنی مقداری برتر از X50 ظاهر میشود. ام‌وی‌ام 315 نیز بدلیل حضور طولانی‌تر و ادامه روند تولید، از بازار دست دوم بهتری برخوردار است. تازه اگر بازار دست دوم برایتان اهمیت کمتری داشته باشد رقبای دیگری نظیر بایک سابرینا و برلیانس H220 نیز به لیست حریفان اضافه خواهند گشت. با این حال هنوز هم برگ برنده مهمی بنام قیمت برای X50 محفوظ است چراکه این محصول یکی از ارزان‌ترین انتخاب‌های مجهز به گیربکس اتوماتیک بازارمان به حساب می‌آید و همین امر می‌تواند روی نقطه ضعف‌هایش سرپوش بگذارد.