در سال 1394 شمسی و در آشفته بازار خودروی کشور، در حالیکه به دلیل تعرفههای بالای واردات خودرو و مشکلات مربوط به آن، ورود خودروهای چینی رونق گرفت، در کنار برندهای معروفی مانند جک و چری، تعدادی خودروی ناآشنا نیز به ایران وارد شد که با وجود داشتن کیفیت خوب، قربانی ناکارآمدی شرکت واردکننده شد و به چشم مخاطب بازار نیامد.
یکی از این خودروها بایک سابرینا بود. بایک، اين کمپانی معتبر چینی در خود این کشور اسم و رسم زیادی داشته و محصولات بنز و هیوندای را روی خط تولید خود دارد. سابرینا یکی از محصولات خوشنام این کمپانی است که در خود کشور چین توانسته جوایزی هم دریافت کند. اما دلیل ندیده شدن این خودرو در ایران چه بود؟
ضعف و قوت سابرینا
سابرینا از آن خودروهایی است که اگر در خیابان ببینید باید حتماً به دنبال نام آن بر روی خودرو بگردید. این به دلیل ناشناس بودن برند بایک در ایران است. اما واقعیت این است که این خودرو برخلاف انتظارها، یک هاچ بک خوب و با کیفیت محسوب ميشود.
هرچقدر طراحی ظاهری این خودرو کپیکاری و ناامید کننده است، به محض ورود به کابین، حس و حال خوبی پیدا میکنید. کیفیت متریال به کار رفته در سابرینا، نسبت به دیگر محصولات چینی در این ردیف قیمتی، بسیار بهتر است. جلو داشبورد خاکستری-کرمی که با یک نوار نقرهای در میانهٔ آن، از هم متمایز شدهاند، یک ترکیب زیبا و متناسب را به وجود آورده است. طراحی کنسول با اینکه ساده و به دور از تجملات است اما یکنواخت و کسل کننده نیست.
با وجود امکانات رفاهی خوبی مانند سانروف، مانیتور، ردیاب ماهوارهای، سنسورهای مختلف، کامپیوتر سفری و بسیاری امکانات دیگر، بایک سابرینا نسبت به قیمتش خودرویی خوب به حساب میآید. تجربه رانندگی با این خودرو دلپذیر و خوب است. با فشردن دکمه استارت صدای کم موتور اولین حس خوب را به سرنشینان منتقل میکند. پیشرانه 1.5 لیتری با قدرت 115 اسببخار و شتابگیری تند و تیز آن راننده را در جادهها راضی نگه میدارد.
با سابرینا خیلی کم به پمپ بنزین سر میزنید و برخلاف بسیاری از خودروهای چینی این قیمتی، با گیربکس هم خیلی کم به مشکل میخورید. سابرینا یکی از گزینههای خوب برای رانندگی اسپرت و سرعتی و شرکت در مسابقات هم هست. اینطور که از شواهد و قرائن برمیآید با خودروی بدی روبهرو نیستیم. پس چرا انقدر این خودرو ناشناخته ماند؟ مشکل کجاست؟
کمکاری شرکت وارد کننده
بله. مشکل اصلی بایک سابرینا ظاهر این خودرو نبود. امکانات و عملکرد فنی هم مشکلی نداشت. حتی ایمنی نسبتاً ضعیف این خودرو هم دلیل کم بودن استقبال از آن نبود. چرا که تقریباً این موضوع را همه میدانند که خودروهای چینی از نظر ایمنی مشکل دارند. مشکل اصلی عملکرد بسیار بد شرکت دیار خودرو، وارد کننده سابرینا بود که کار را خراب کرد.
دیار خودرو به بدقولی در تحویل خودروهایش معروف است. خودروها اينقدر در راه میمانند که وقتی به دست مشتری میرسند، کلی از عمرشان گذشته است! آنقدر کیفیت نگهداری خودروها ضعیف است که بسیاری از قطعات زنگ زده و برخی قسمتهای بدنه پوسته پوسته و ضربه دیده شده است. این شرکت هیچ تلاشی برای تأمین قطعات خودرو نمیکند.
با اینکه سابرینا خودروی مقاومی است که خیلی دیر مشکل تعویض قطعات پیدا میکند، اما اگر به مشکل بخورد دیگر باید قید آن را زد. چون شرکت جوابگوی متقاضی نیست و تازه اگر قطعه پیدا شود باید مبلغ گزافی را برای خرید و تعویض آن پرداخت کرد. از جایی به بعد دیار خودرو خط مونتاژ این خودرو را هم راهاندازی کرد که خودش یک معضل جدید بود. تمام اینها باعث شد خودرویی با کیفیت نسبتاً خوب که در بازه قیمتی مناسبی هم قرار داشت، دچار بحران بازار دست دوم شود.
خرید و فروش این خودرو به گواه آگهیهای سابرینا دیوار، ناامید کننده است. این موضوع نشان میدهد که کیفیت و خدمات پس از فروش و تعهد یک شرکت وارد کننده میتواند یک خودروی معمولی را تبدیل به خودرویی پرفروش در بازار کند و عدم قبول مسئولیت و ضعف مدیریت در یک ساختار، منجر به خارج شدن یک خودروی نسبتاً با کیفیت از میان خودروهای موجود بازار شود.
شاید اگر از مالکان سابرینا در مورد رضایتشان از خودروی خود بپرسید کمتر کسی از سواری و عملکرد فنی خودروی خود اظهار نارضایتی کند اما موارد گفته شده بازار خرید و فروش این خودرو را به شدت ضعیف کرده است و این موضوع نقطه ضعف بزرگی برای یک خودرو به حساب میآید.
این متن رپورتاژ آگهی است و خودروبانک دخالتی در محتوای آن ندارد