بررسی هیوندای آوانته اتوماتیک
نسل سوم الانترا (یا همان آوانته) یک سدان کامپکت کرهای است که در نگاه اول به دلیل چهره ساده و طراحی داخلی کسالتآور و تجهیزات جانبی حداقلی، خودروئی پیرمردی و حوصلهسربر به نظر میرسد، اما کافی است پشت فرمانش بنشینید و کمی با پدال گاز و فرمان بازی کنید تا نظرتان 180 درجه تغییر کند. پیشرانه 2 لیتری تنفسطبیعی این محصول خیلی سر حال است و بواسطه هماهنگی عالی با گیربکس، واکنشهای بسیار خوبی به پدال گاز نشان میدهد؛ در واقع با هیوندای آوانته (بخصوص نسخه دندهای) میتوان رقبای گرانتر را نیز به چالش دعوت نمود. البته نسخه اتوماتیک به دلیل تعداد کم دندهها (4 سرعت) شتاب و کشش ضعیفتری دارد اما حتی همین مدل هم با عکسالعملهای به موقع و بهرهمندی از هوش کافی، شما را راضی نگاه خواهد داشت؛ بخصوص که تعویض دندههایش بسیار نرم و روان است و ساختار کلی گیربکس از دوام خوبی برخوردار میباشد. هندلینگ ماشین نیز در سطح خودش مناسب به نظر میرسد و ترکیب این قضیه با رفتار معقول سیستم تعلیق (جلو مکفرسون و عقب مولتیلینک) باعث شده راننده و سرنشینان در کنار هم از سواری با نسل سوم الانترا لذت ببرند. از دیگر نکات مثبت اوانته میتوان به ارگونومی مطلوب، دید پیرامونی کافی و فضای قابلقبول برای 4 سرنشین بزرگسال و یک کودک اشاره نمود؛ ضمن اینکه گنجایش صندوق عقب هم برای یک سدان کامپکت کافی به نظرمیرسد. در خصوص ایمنی باید گفت که هیوندای آوانته موفق شده در دوران خودش 3 ستاره از موسسه Euro-NCAP بدست آورد که نسبت به امثال سیتروئن زانتیا امتیاز بسیار خوبی محسوب میشود اما در مقابل رنو مگان 5 ستاره حرف خاصی (در این پارامتر) برای گفتن باقی نخواهد ماند.
هیوندای آوانته بد نیست کمی هم در مورد مشکلات ماشین صحبت کنیم. مثلاً عایقبندی اتاق از سطح ایدهآل فاصله دارد و در سرعتهای پایین صدای کمکهای عقب و در سرعتهای بالا صدای برخورد باد، تا حدودی به داخل کابین نفوذ میکنند. همانطور که بالاتر اشاره شد، دیزاین داخلی ماشین هم خیلی زمخت و نازیبا طراحی شده و ترکیب این قضیه با کمبود شدید آپشنهای جانبی مقداری توی ذوق میزند. البته کیفیت متریال مورد استفاده در کابین راضیکننده است اما از لحاظ بصری جذابیت خاصی داخل اتاق دیده نمیشود. در هر صورت اگر یک خودرو چالاک، بیدردسر و جانسخت میخواهید که با کمترین توقع به شما خدمت کند و با تواناییهای حرکتی مناسب، لبخند رضایت را بر لبانتان جاری سازد، هیوندای آوانته کرمانموتور یکی از بهترین انتخابهای ممکن برایتان خواهد بود؛ اما اگر به زیبایی طراحی داخلی، زرق و برقهای طراحی خارجی و وفور تجهیزات جانبی ماشین اهمیت میدهید، میبایست دور این محصول را یک خط قرمز بکشید.
داخل هیوندای آوانته اتوماتیک
در این بخش با یکی از نقاط ضعف اصلی آوانته روبرو میشویم. البته نه اینکه رقبای همنسل هیوندای هم شاهکاری در طراحی داخلی خلق کرده باشند اما تقریباً تمامی آنها از نظر ظرافت و زیبایی کابین، شرایط بهتری دارند. خطوط بینهایت ساده، دریچههای تهویه نامتقارن، نشانگرهای پشتآمپر فاقد هیجان و غربیلک فرمان معمولی ترکیبی زمخت را تشکیل دادهاند که هیچ خلاقیت و نوآوری در آن دیده نمیشود. گویا طراحان با بیسلیقگی و بیحوصلگی، قطعات را جهت رفع تکلیف در کنار هم قرار دادهاند. بخصوص که در نسخه وطنی آپشنهایی نظیر ایرکاندیشن اتومات و گرمکن صندلیها نیز حذف شدهاند تا حالت قدیمی کابین بیشتر هم به چشم آید. با تمامی این صحبتها نکات مثبت اتاق آوانته هم کم نیستند.
داخل هیوندای آوانته مثلاً ارگونومی خودرو عالی است و صندلیهای نسبتاً راحت در کنار دید به اطراف کافی و دسترسی مناسب به ادوات، خیلی زود شما را با ماشین اخت خواهند نمود. فضاهای کاربردی بسیاری هم برای قراردادن اشیاء در نظر گرفته شده که از جمله آنها میتوان به زیرآرنجی بازشو جلو و عقب و همچنین جالیوانی مخفی زیر صندلی عقب اشاره نمود. کیفیت متریال مورد استفاده به نسبت انتظاری که از یک خودرو اقتصادی میرود واقعاً عالی است و آوانته در طول این سالها به خوبی کیفیت اولیه خود را حفظ نموده است. از لحاظ فضای پا و سر هم اوضاع قابلقبول به نظر میرسد؛ البته در این سگمنت خودروهای جادارتری هم داریم اما آوانته نیز حداقل در قیاس با امثال مزدا 3 کابین بزرگتری در اختیار قرار میدهد.
طراحی هیوندای آوانته اتوماتیک
هیوندای آوانته طراحی ساده و بیآلایشی دارد و به همین دلیل در ابتدای معرفی خیلی مورد پسند جوانان قرار نگرفت. چراغهای جلو نسبتاً بزرگ و اسپرت طراحی شدهاند اما ترکیب آنها با جلوپنجره کوچک و خطوط ساده بدنه جلوهای معمولی به خودرو بخشیده است و در نتیجه برخلاف نسلهای بعدی الانترا که ظاهری کاملاً تهاجمی و جوانپسندانه داشتند، این یکی جلب توجه کمتری مینماید.
طراحی هیوندای آوانته در واقع هنوز هم مشتریان اصلی آوانته ماشینشناسهایی هستند که به مشخصات فنی و کیفیت ساخت اتومبیل، بیش از بزکهای ظاهری و رینگهای درشت و طرحهای شلوغ و اغراقآمیز اهمیت میدهند. البته همین نکته باعث شده که اوانته در طول این سالها از گزند جوانان دیوانه سرعت در امان بماند و اکنون برخلاف امثال مزدا 3 قدیم یا هیوندای کوپه (تیبرون)، تعداد زیادی از نسخههای دستدوم سالم آن موجود هستند. نکته دوم اینکه طراحی ساده و منطقی ماشین باعث شده چهره آوانته در گذر زمان چشم را خسته نکند. مثلاً اگر پروتون جنتو را به جوانان فشن یک دهه قبل تشبیه کنیم، نماینده هیوندای فردی عادی با مدل موی ساده است که هرچند هرگز مرکز توجه نبوده اما در عوض حالا هم از مدافتاده به چشم نمیآید.
مشخصات هیوندای آوانته اتوماتیک
هیوندای آوانته از نظر مشخصات فنی شرایط مطلوبی دارد؛ از پیشرانه 2 لیتری 16 سوپاپ مجهز به سیستم CVVT گرفته تا ترمزهای چهارچرخ دیسکی و سیستم تعلیق مولتیلینک عقب همگی نشان میدهند که پشت این ظاهر ساده و بیادعا خودرویی جذاب با تواناییهای حرکتی عالی نهفته شده. بخصوص که موتور و گیربکس هم از هماهنگی بسیار خوبی با یکدیگر برخوردارند و درنتیجه ماشین به راحتی دور میگیرد. حداکثر توان تولیدی آوانته 140 اسببخار و گشتاور 182 نیوتنمتر است که شاید در برابر رقبای توربو امروزی خیلی افتخارآمیز نباشد اما با توجه به سال طراحی و تکنولوژی اتمسفریک موتور، جای گله و شکایتی باقی نخواهد ماند. فرمان ماشین نرمی متوسطی دارد و عملکرد دقیق و شعاع گردش مناسبی ارائه میکند. ترمزها نیز با اینکه میتوانستند برای این شتاب عالی کمی قویتر باشند اما در اکثر مواقع حس اطمینان کافی را به راننده منتقل خواهند نمود. شاید تنها مشکل در ساختار قدیمی گیربکس 4 سرعته اتوماتیک ماشین خلاصه شود چراکه با توجه به کمبود تعداد دندهها و نبود سیستم تیپترونیک، این مجموعه قادر نیست لذت رانندگی مشابه نسخه دندهای را برایمان شبیهسازی کند؛ اعداد رسمی شتاب 9.1 ثانیه برای نمونه منوال و 10.5 ثانیه برای نسخه اتوماتیک به خوبی این مسئله را نشان میدهند. با این حال باید اعتراف کرد که حتی گیربکس اتوماتیک قدیمی آوانته هم نسبت به اکثر رقبای آن دوره (مثلاً رنو مگان) هوشمندانهتر عمل میکند و با نرمی بالا و تعویضهای به موقع و دوام بسیار خوب، سواری بدون دردسر و رضایتبخشی به راننده هدیه میدهد.
موتور هیوندای آوانته سیستم تعلیق ماشین هم از نظر نرمی در جایگاهی مابین مزدا 3 و سیتروئن زانتیا قرا میگیرد. البته با توجه به اینکه یافتن زانتیا سالم از پیدا کردن ستاره سهیل هم سختتر شده بهتر است بجای آن از مثال تویوتا کرولا استفاده کنیم. در خصوص میزان مصرف سوخت هم نه میتوانیم آوانته را ایستاده تشویق کنیم و نه از آن ایرادی بگیریم؛ در واقع اشتهای پیشرانه با توجه به تواناییهای حرکتی و تکنولوژی آن دوران کاملاً منطقی است و در حوالی عدد 8.5 لیتر برای شرایط رانندگی ترکیبی میچرخد.
امکانات و تجهیزات هیوندای آوانته اتوماتیک
شاید باورش سخت باشد اما سطح آپشنهای آوانته از نظر کمیت تفاوت چندانی با امثال تیبا ندارد؛ البته از نظر کیفیت و کارآیی اوضاع 180 درجه تغییر میکند؛ به عنوان مثال همین دو ایربگ ساده جلویی (برخلاف تیبا) میتوانند جانتان را نجات دهند! یا در مثالی دیگر مطمئن هستیم که سیستم فرمان هیدرولیک و شیشهها و آینههای برقی ماشین تا سالهای سال بدون مشکل به شما خدمات رسانی خواهند کرد و لازم نیست نگران کند شدن عملکرد برفپاککن یا قطعی گرمکن شیشه عقب و مواردی از این دست باشید. البته با تمامی این صحبتها باز هم باید اعتراف کرد که آوانته به شدت با فقر تجهیزات جانبی روبرو است. اینجا نه از سانروف و کروزکنترل خبری هست، نه تهویه مطبوع اتوماتیک؛ حتی برای دستیابی به امکانات سادهای نظیر سنسور و دوربین دنده عقب نیز باید دست به دامان قطعات افترمارکت شویم. از دیگر گزینههای موجود روی آوانته میتوان به کامپیوتر سفری (البته با امکانات محدود)، ترمزهای چهارچرخ دیسکی مجهز به ABS و EBD، تهویه مطبوع با تنظیمات دستی، صندلیهای تاشو عقب، گودی کمر قابل تنظیم برای صندلی راننده، ایموبلایزر، آنتن برقی، جاعینکی و مهشکنهای جلو و عقب اشاره نمود.
رقبای هیوندای آوانته اتوماتیک در بازار
در این رده قیمتی خودروهای بسیار زیادی حضور دارند که هریک میتوانند مزایا و معایب خاص خودشان را در برابر آوانته داشته باشند. سیتروئن زانتیا و پروتون جنتو از رقبای قدیمی این ماشین به حساب میآمدند اما با توجه به استهلاک بالای زانتیا و توقف زودهنگام عرضه محصولات پروتون در کشور هر دو از رونق افتادند و اکنون در نسخههای هم سن و سال آوانته با قیمتی ارزانتر خرید و فروش میشوند. زانتیا از نظر تواناییهای حرکتی شرایطی نزدیک به آوانته دندهای دارد و با سیستم تعلیق نرمتر، هندلینگ بهتر و چند آپشن اضافه میتواند انتخاب وسوسهکنندهای باشد اما صد حیف که استهلاک زیاد و هزینه نگهداری بالا در کنار ایمنی افتضاح ماشین باعث شده این خودرو دوستداشتنی در گذر زمان یارای رقابت با حریف دیرینه خود را از دست بدهد. جنتو هم علیرغم ظاهر اسپرت و جوانپسندانهاش از پیشرانه ضعیفتری برخوردار است که در نمونه اتومات شتاب ناامیدکنندهای ارائه میکند. مزدا 3 قدیم دیگر خودرویی است که میتوانید بجای آوانته اتوماتیک انتخاب کنید. سدان ژاپنی از طراحی جذابتر، آپشنهای بیشتر و فرمانپذیری بهتر برخوردار است اما در طرف مقابل آوانته جادارتر و راحتتر میباشد و با کیفیت سواری برتر و هزینه نگهداری کمتر گزینه کمدردسرتری به نظر میرسد. بخصوص که بواسطه سبک متفاوت مشتریان، گزینههای دست دوم سالم آوانته راحتتر در بازار یافت میشوند. راستی یک مشکل مزدا 3 قدیم هم نبود سیستم ساده ایموبلایزر است. رنو مگان نیز با توجه به سواری اندکی نرمتر، ترمزهای نسبتاً قویتر، طراحی عامهپسندتر، آپشنهای کاملتر (در نسخه اتومات) و استاندارد ایمنی بالاتر (5 ستاره در مقابل 3 ستاره) رقیب قابل احترامی به حساب میآید. هرچند آوانته پرشتابتر است و گیربکس اتوماتیک هوشمندتری دارد و به طور کلی بادوامتر و کمخرجتر از نماینده رنو نشان میدهد. راستی ام جی 550 (مدل 2010) نیز علیرغم قیمت اندکی بالاتر میتواند به نوعی رقیب آوانته اتوماتیک باشد. دورگه انگلیسی/چینی تقریباً در تمامی پارامترهای طراحی، جادار بودن، راحتی، هندلینگ، آپشن، قدرت پیشرانه و ایمنی از اوانته سرتر است اما برگ برنده اصلی آوانته که همان استهلاک پایین، عدم وابستگی به بنزین سوپر و صد البته قیمت کمی ارزانتر است میتواند نظر بسیاری از مشتریان را به سمت طرف کرهای بازگرداند. تویوتا کرولا نیز تقریباً در این رنج قرار میگیرد؛ خودرویی که از نظر سادگی و عدم ارائه امکانات جانبی حتی دست آوانته را هم از پشت بسته است! اما در عوض با اعتبار برند خود به عنوان یکی از قابلاعتمادترین سدانهای جهان میتواند طرفداران خاص خودش را داشته باشد. هرچند شما برای خرید نماینده تویوتا (در مدل و کارکرد مشابه) باید پول بیشتری پرداخت نمائید و در نهایت خودرویی با شتاب ضعیفتر اما سواری نرمتر نصیبتان خواهد شد.