بررسی رنو کپچر
رنو کپچر یک هاچبککراس جمع و جور با خصلتهای اقتصادی (البته منظورمان اقتصادی با معیارهای جهانی است) به حساب میآید و در نتیجه با مشکلاتی مثل کمبود برخی امکانات جانبی (بخصوص در نسخههای 2016) و خشکی متریال داخل اتاق روبرو است، همچنین از نظر تواناییهای حرکتی هم یارای رقابت با خودروهایی نظیر پژو 2008، سیتروئن C3 و حتی بسیاری از رقبای همقیمت چینی خود را ندارد؛ اما با این وجود به لطف کیفیت فنی مناسب، ارگونومی مطلوب، مصرف سوخت پایین و قابلیتهای حرکتی کافی، قادر است در قالب یک محصول کارآمد بخصوص در داخل شهر به ایفای نقش بپردازد و برای جوانان و خانمها کارآمد ظاهر شود. فضای داخل کابینش هم برای خانوادههای جوان با فرزندان کوچک کافی به نظر میرسد هرچند برای استفاده 4 یا 5 بزرگسال بهتر است که به سراغ خودروهای اندکی بزرگتر بروید. همچنین کپچر به لطف بهرهمندی از 5 ستاره ایمنی اروپا، خیالمان را از بابت امنیت هم تا حدود زیادی آسوده نموده و با فرمانپذیری مناسب (نسبت به کلاس بدنه) و قدرت مانور بالا در شهر، حس خوبی از رانندگی به شما ارزانی خواهد داشت. البته در این بین مشکلاتی مثل: دردسرهای همیشگی نگهداری از پیشرانههای توربو و گیربکسهای دوکلاچه در کنار لگ اولیه توربو و تاخیر گیربکس در آغاز حرکت میتوانند مقداری از این حس خوب را خدشهدار کنند، ضمن اینکه کپچر با ترمزهای عقب کاسهای و سقف فلزی (فاقد سانروف) خودرو چندان مجهزی (در قیاس با برخی رقبا) به نظر نمیرسد.
داخل رنو کپچر
کابین کپچر از طراحی فانتزی و جالبی برخوردار است که هرچند با کمبود برخی آپشنها، خشکی پلاستیکهای داشبورد و روکشهای پارچهای صندلیها (نسخه 2016) تا حدودی اقتصادی بودنش را لو داده اما بواسطه برخورداری از نشانگرهای پشتآمپر جذاب، کنسول میانی زیبا و طراحی جالب پنل تنظیمات تهویه، حس خوشایندی به سرنشینان منتقل میکند. از همه اینها مهمتر اینکه خطوط منحنی بکار رفته در داخل اتاق، ضمن افزایش جذابیت کابین باعث ایجاد هارمونی مناسبی میان بخش داخلی با فرم سیال بیرونی خودرو شده است.
داخل رنو کپچر در خصوص فضاسازی هم باید گفت که روی صندلیهای جلویی اوضاع بر وفق مراد است و در قسمت عقب هم فضای بالای سر مناسب به نظر میرسد، اما جای پای سرنشینان عقب با حالت ایدهآل فاصله دارد و زانوی افراد قدبلند با صندلی جلو مماس میگردد. کپچر از نظر صندوق عقب نیز به نسبت انتظاری که از یک خودرو هاچبککراس در این سطح میرود، محفظه نسبتاً کارآمدی در اختیارمان قرار میدهد.
طراحی رنو کپچر
درست است که نسل اول کپچر از برخی جهات با زبان طراحی روز رنو فاصله دارد و برخلاف نسل دومش (که تاکنون در کشورمان عرضه نشده) چهرهای سادهتر را به نمایش گذاشته، اما در برابر خودروهای قدیمیتر این کمپانی فرانسوی پیشرفت فوقالعادهای را تجربه کرده و با ظاهری مدرن و شیک در انظار ظاهر شده است. چراغهای خشن و سپر اسپرت جلو در تلفیق با رینگهای بزرگ آلومینیومی و خطوط مواج و سیال بدنه، حالتی پویا و هیجانانگیز به ماشین بخشیدهاند و استفاده از نوارهای کرومی در قسمتهای مختلف بدنه اندکی به حال و هوای لاکچری ماشین افزودهاند.
رنو کپچر در این بین فرم خاص سقف و آینههای جانبی در کنار رنگبندی جذاب بدنه از دیگر ویژگیهای مثبت طراحی کپچر به حساب میآیند. البته کپچر در رده قیمتی دشواری قرار گرفته که در آن رقبای زیباروی بسیاری حضور دارند و به همین دلیل کار فرزند رنو برای جلب توجه مقداری سخت شده، ضمن اینکه طراحی نسبتاً ساده قسمت انتهایی (که در نسل دوم اصلاح شده) مقداری از جذابیتهای ظاهری فرزند رنو را کاهش داده است.
مشخصات رنو کپچر
زیر کاپوت رنو کپچر یک پیشرانه بسیار کوچک 1.2 لیتری قرار دارد که به کمک پورخوران توربو قادر است 120 اسب بخار قدرت و 190 نیوتنمتر گشتاور تولید نماید. وظیفه انتقال قدرت هم بر عهده یک جعبه دنده 6 سرعته اتوماتیک دوکلاچه قرار گرفته که حاصل تمامی اینها به شتاب صفر تا صد رسمی 10.9 ثانیه و حداکثر سرعت 192 کیلومتر بر ساعت منتهی شده است. ضمناً رنو کپچر به لطف حجم کم پیشرانه و تکنولوژی قابل قبول موتور، اشتهای کمی برای مصرف سوخت از خود نشان میدهد، به شکلی که مصرف ترکیبی آن به ندرت از 6.5 لیتر (عدد رسمی 5.9 لیتر) در هر صد کیلومتر فراتر خواهد رفت.
موتور رنو کپچر البته با وجود تمامی این مزیتها، مشکلاتی هم وجود دارند. اولین مورد اینکه پیشرانههای کوچک توربو بدلیل وابستگی شدید به بوست توربو، لگ اولیه محسوسی دارند و این مسئله در کنار تاخیرهای گیربکس دوکلاچه، رنو کپچر را در آغاز حرکت کند و ضعیف نشان میدهد، هرچند بعد از گذشت زمان کوتاهی از لحظه شروع حرکت، این مشکل برطرف میگردد. نکته منفی بعدی هزینه نگهداری بالاتر پیشرانههای توربو و گیربکسهای دوکلاچه است که در قیاس با انواع ساده، وسواس و دقت بیشتری از مالک طلب میکنند، هرچند بخشی از این هزینهها به کمک مصرف سوخت بهینه این نوع خودروها جبران خواهد گشت. ترمزهای عقب کاسهای کپچر هم از دیگر نقطه ضعفهای نماینده رنو محسوب میشود. البته در شرایط رانندگی عادی پدال ترمز واکنشهای بسیار خوب و مطمئنی از خود نشان میدهد اما در شرایط رانندگی اسپرت، سرعت داغ شدن (و در نتیجه افت عملکرد) لنتها در سیستم کاسهای "معمولاً" بیشتر از انواع دیسکی خواهد بود. به غیر از این موارد مشکل دیگری در ساختار فنی کپچر روئیت نمیگردد و تعویضهای نرم گیربکس در کنار فرمان برقی روان و رفتار قابل قبول سیستم تعلیق، سواری به نسبت راحت و خوشایندی برای راننده و سرنشنیان مهیا نمودهاند. همچنین کپچر به نسبت کلاس بدنه و رده قیمتی خود از پایدرای قابل قبولی برخوردار میباشد و نگرانی خاصی از این بابت احساس نمیشود.
امکانات و تجهیزات رنو کپچر
رنو کپچر از نظر سطح تجهیزات، کاملترین گزینه رده قیمتی خودش محسوب نمیشود اما قادر است به لطف امکاناتی مثل: سیستم های ترمز و پایداریABS ، EBD, EBA، ESP، HSA، کیسه هوای ایمنی برای راننده و سرنشین کناری بهمراه ایربگهای جانبی (جمعاً 4 عدد)، کروزکنترل و محدودکننده سرعت، نمایشگر 7 اینچی مرکزی، سنسورهای پارك و دوربين دنده عقب، سیستم ورود و استارت بدون کلید، تهویه مطبوع اتوماتیک، فرمان برقي، چراغهای روشنایی در روز، سيستم تنظيم ارتفاع نور چراغ هاي جلو از داخل، سنسور نور، آينههاي جانبي برقي تاشونده و مواردی از این دست شما را تا حدود زیادی راضی نگاه دارد. البته در نسخههای 2017 اضافه شدن مواردی نظیر: گرمکن صندلیهای جلو، روکشهای چرمی و شیشه دودی عقب بخشی از کمبودهای این لیست را جبران نمود، هرچند هنوز هم نمیشود از خودرویی با 4 ایربگ و ترمزهای عقب کاسهای و سقف فلزی (فاقد سانروف) به عنوان محصولی فولآپشن یاد نمود.
ضمناً این نسل از کپچر در سال 2013 توسط موسسه Euro-NCAP مورد آزمایش ایمنی قرار گرفته و موفق شده هر 5 ستاره این موسسه معتبر را با امتیازات قابل قبولی بدست آورد.
در این رده قیمتی رقبای پرشماری حضور دارند که قادرند در برابر مینیکراساوور رنو خودنمایی کنند. مثلاً اگر به دنبال شتاب عالی و تواناییهای حرکتی بسیار خوب هستید قطعاً پژو 2008 و سیتروئن C3 گزینههای جذابتری برای شما خواهند بود، هرچند کپچر از نظر مصرف سوخت و فضای کابین و دسترسی به قطعات یدکی (بخصوص بدنه) بهتر از C3 ظاهر میشود و از نظر کیفیت مونتاژ و رنگ، برتری نسبی در برابر نماینده پژو دارد. در این بین سانگیانگ تیوولی نیز به لطف چند آپشن اضافه (در نسخههای فول) و فضای اندکی جادارتر کابین و پیشرانه کمدردسرتر تنفس طبیعی انتخاب کارآمدی به نظر میرسد. اما رنو کپچر با 5 ستاره ایمنی (در برابر 4 ستاره تیوولی) و شتاب (بخصوص ثانویه) برتر و مصرف سوخت بهینه خود قادر است کارتهای برنده تیوولی را خنثی نماید.
حتی با کمی افزایش بودجه میشود به نسخه پایه (یا همان اسکایپک) نیسان جوک هم اندیشید چراکه این محصول بدلیل چهره مشابه با تیپهای گرانتر (مثل تیپ اسپرت) و قامت یک کراساوور واقعی (و نه مینیکراساوور) از وجهه بالاتری برخوردار میباشد. هرچند ممکن است به علت خشکی سواری و نیاز به بودجه مقداری بیشتر، از خرید این محصول پیشمان شوید.
همچنین اگر روی برند خودرو حساس نباشید، کراساوورهای بسیار بزرگتر و مجهزتر چینی هم در این رده قیمیتی حضور دارند که قادرند با قدرت بیشتر و فضای دلبازتر کابین به شما خدمات رسانی نمایند، اما از نظر کیفیت فنی و دوام احتمالاً به پای رنو کپجر نخواهند رسید.