رویارویی دو رقیبت دیرینه
دوم سپتامبر سال 1945 میلادی بود که جنگ جهانی دوم به پایان رسید و در آن نازی های آلمان شکست سنگینی خوردند ولی گویا پس از گذشت چند دهه از این جنگ خونین، این نبرد سنگین هنوز ادامه دارد و ژرمن ها با قدرت تکنولوژی خود قصد دارند تا انتقام آن جنگ را از متفقین آن هم در دنیای اقتصاد بگیرند و سربازان مختلفی را در صنایع مختلف اعزام کرده اند. یکی از این سربازان خوشنام، بی ام و است که به عنوان فرزند باواریایی ها این روزها در سگمنت های مختلف خودرویی جولان می دهد و قدرت و بهره وری پیشرانه های خود را به رخ حریفان می کشد. اما داستان اینجا ختم نمی شود و در مقابل حریفان آرام ننشسته و GM نیز برای مقابله با این حریف قدرتمند آلمانی، کادیلاک ATS را به میدان آورده تا این حمله را خنثی کند.
همانطورکه می دانید سال های متوالی، برند بی ام و توسط پرشیاخودرو به ایران آمده و شاهد حضور مدل های مختلف بی ام و از جمله 328i در ایران بوده ایم اما با توجه به ممنوعیت های واردات، هیچ زمان خودروهای آمریکایی اجازه ورود به بازار داخل را نداشته اند و حضور آنها در مناطق آزاد کشور محدود شده و این محدودیت کار را برای مقایسه و تست این خودروها سخت کرده است. اما چند وقت پیش بود که یک کادیلاک ATS از جزیره کیش به تهران آمده بود و این فرصت را غنیمت شمرده تا این دو رقیبت دیرینه را در خاک ایران در مقابل یکدیگر قرار دهیم و جدال این رو دو رقیب را از نزدیک شاهد باشیم.
فلسفه متفاوت در تولید و طراحی
ابتدا این دو خودرو را کنار هم قرار دادیم تا از نظر ظاهری مقایسه ای بین آنها داشته باشیم. شاید باید گفت که مشتریان هدف این دو خودرو کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند و در راستای جامعه هدف، طراحی آنها نیز با یکدیگر تفاوت های زیادی دارند.
همانطورکه این روزها اکثر خودروسازان امضای مشخصی را در محصولات مختلف خود پیاده سازی کرده اند و هر خودرویی، نشان مشابهی دارد، این دو خودرو نیز همین قاعده را رعایت کرده و امضای شرکت مادر را در طراحی خود دارند. از کادیلاک شروع می کنیم که چراغ های عمودی جلو عقب، اولین تفاوت این برند بین تمامی خودروسازان است. این مدل طراحی متفاوت چراغ ها اولین بار در مدل DTS سال 2007 پیاده سازی شد که یک خودروی سدان بزرگ محسوب می شود و بعد از آن روی تمامی خودروهای کادیلاک از جمله SRX و CTS و حتی شاسی بلند بزرگ کادیلاک یعنی Escalade دیده شد. کادیلاک ATS مورد آزمایش در حقیقت اولین و تنها از سری ATS است و از سال 2012 به بازارهای جهانی عرضه شد. چهره این خودرو اگرچه همانند پدربزرگش یعنی DTS بوده، اما از نظر ابعاد و اندازه در یک سگمنت پایین تر قرار می گیرد. چراغ های کشیده، جلو پنجره بزرگ و سپر ساده همگی نشان از یک طراحی پخته و با صلابت دارد و گویا ATS می خواهد برای کسانی باشد که از نظر ظاهری لوکس و شکیل بودن را به خیره کردن چشم ها ترجیح می دهند و دوست دارند به عنوان یک فرد متشخص، آرام در خیابان رانندگی کنند، اما نیم نگاهی هم به شیطنت های آخر هفته داشته باشند و برای همین ATS را با دیفرانسیل عقب راهی بازار کرده است. در نهایت باید گفت که فرم چراغهای جلو و عقب و خطوط کشیده روی درپوش موتور و بدنه، همگی در عین سادگی، لوکس بودن را به بیننده القا می کنند و قصد دارند همان خودروهای کلاسیک و البته معروف دهه 70 میلادی کادیلاک را البته به صورتی مدرن منتقل کنند.
اما در مقابل داستانی کاملاً متفاوت در جریان است. بی ام و با جسارت تمام، خطوط منحنی بسیاری را در طراحی خود بکار برده و با نگاه کردن به آن گویا سر جنگ دارد و شما را به رقابت می طلبد. چراغ های خشمگین در جلوی خودرو و کاپوت کشیده و البته منحنی شکل آن همگی از اسب های بخاری است که می خواهند بی معطلی به چرخ های عقب روانه شوند.
مدل آزمایش شده در این تست بدون کیت M بود و در صورت نصب شدن کیت بدنه M، چهره آن از این نیز جدی تر و عصبانی تر هم می شود ولی یک موضوع را باید در طراحی این نسل اقرار کرد که نمای عقب این خودرو بیش از حد ساده طراحی شده و جدای از شباهت بیش از اندازه به سری 5، هیچ هیجانی در آن دیده نمی شود و در روزهای اولیه معرفی این نسل، به باد انتقاد خبرنگاران و خودرونویسان نیز گرفته شد! اما در ادامه توانایی های حرکتی، قابلیت های پیشرانه و هندلینگ آن چنان بود که کانون توجهات تغییر کرد و دیگر کسی به طراحی کسل کننده نمای عقب آن خرده نگرفت و به آن ارفاق داده شد! اما در نهایت باید گفت که چهره و نوع طراحی سری 3 با فلسفه ای کاملاً متفاوت نسبت به کادیلاک ATS، برای جوانان ماجراجو پیاده سازی شده و باید گفت که در این مسیر موفق هم بوده و مخصوصاً در مدل هایی که کیت بدنه M دارند، به راحتی نظر هر بیننده را در خیابان به سوی خود جلب می کند.
قلب های تپنده
اجازه دهید درپوش های موتور را بالا زده تا به اصل ماجرا برسیم. ابتدا به سراغ ATS می رویم. روی کادیلاک ATS موتورهای بنزینی مختلفی نصب می شود که می توانیم به 2 لیتری توربوشارژ و یا 3.6 لیتری تنفس طبیعی اشاره کنیم. ولی پیشرانه نصب شده روی مدل تست شده از نوع 4 سیلندر 2.5 لیتری تنفس طبیعی بود که دقیقاً 2457 سی سی حجم دارد و می تواند حداکثر 205 اسب بخار در 6300 دور در دقیقه و 259 نیوتن متر در دور موتور 4400 را به چرخ های عقب منتقل کند. عملکردی که تقریباً شبیه مدل های IS250 و یا GS250 از لکسوس بود که اخیراً به بازار ما عرضه می شد و اگرچه پیشرانه نصب شده روی لکسوس از نوع 6 سیلندر بود، ولی از نظر توان خروجی و گشتاور بسیار شبیه به کادیلاک ATS است. گیربکس نصب شده روی ATS از نوع 6 سرعته خودکار می باشد. اجازه دهیم کمی در مورد حریف هم صحبت کنیم و سپس تفاوت ها را بیان کنیم.
در مقابل سری 3 که از مدل 328i است، به پیشرانه 4 سیلندر 2 لیتری مجهز شده و دقیقاً 1997 سی سی حجم دارد. این پیشرانه می تواند به کمک توربو نصب شده، به حداکثر توان 245 اسب بخار در دورهای بین 5000 تا 6500 برسد و حداکثر گشتاور تولید شده 350 نیوتن متر در دورهای 1250 تا 4800 است. یک موضوعی را همینجا متذکر شویم که سیستم پرخوران بی ام و های داخل کشور تک توربو است و به اشتباه در بعضی مجلات به آن توئین توربو می گویند. در حقیقت در این مدل توربوهای استفاده شده در بی ام و، از سیستم توئین اسکرول (Twin Scroll) بهره برده که باعث قدرت بیشتر تولیدی توسط پیشرانه می شود. نکته قابل توجه دیگر در مورد بی ام و استفاده از گیربکس 8 سرعته استپ ترونیک است که عملکرد آن بسیار با هیجان بیشتری انجام می شود و حقیقتاً یکی از نکات مثبت محصولات این برند است.
پس در یک طرف میدان، پیشرانه 2.5 لیتری 4 سیلندر تنفس طبیعی قرار دارد و در طرف دیگر، یک پیشرانه 2 لیتری توربو. در همین قسمت از مقایسه چند موضوع مشخص است. این که توان گرفته شده از پیشرانه کم حجم تر بی ام و بیشتر از کادیلاک است و این نشان از تکنولوژی مدرن تر استفاده شده در 328i است ولی همانطورکه می دانید این موتور به دلیل پیچیدگی و قدرت تولیدی نیاز به نگهداری بیشتری نیز دارد و به طور مثال توصیه می شود، نه تنها سرویس های دوره ای را سر وقت و با روغن های استاندارد انجام دهید و از بنزین های با کیفیت استفاده کنید، بلکه نگهداری های دیگری نیز لازم است تا سیستم توربو خراب نشود! مثلاً توصیه می شود که زمانی که در یک مسیر طولانی روی موتور فشار بوده (مثلاً به مسافرت رفته اید) به صورت ناگهانی خودرو را خاموش نکنید و در پایان مسیر سعی کنید با دورهای پایین و فشار کم رانندگی کنید تا توربوها قبل از خاموش شدن ناگهانی خنک شوند.
در هر صورت ممکن است که استفاده از توربو روی یک پیشرانه و مخصوصاً با بوست بالا، لذت رانندگی را دو چندان می کند، اما قطعاً همین سیستم پیشرفته احتیاج به نگهداری دارد و عدم توجه به آن می تواند هزینه سنگینی را در پی داشته باشد. اما در مقابل پیشرانه های تنفس طبیعی اصلاً چنین مشکلی را ندارند و حساسیت کمتری وجود دارد و نگهداری از آنها بسیار ساده تر از توربو است.
پشت فرمان
تمام مواردی را که در قسمت قبل گفتیم را می خواهیم پشت فرمان هر خودرو در عمل امتحان کنیم. ابتدا به سراغ کادیلاک می رویم. کابین ساده و در عین حال ارگونومیک که همه چیز سر جای خودش قرار گرفته است. شروع حرکت با کمی کندی شروع می شود که البته با توجه به نوع پیشرانه طبیعی است. در حقیقت اگر دقت کنید، بی ام و با توجه به سیستم پرخوران استفاده شده، می تواند در دور پایین تری به حداکثر گشتاور خود نسبت به ATS برسد و این بدان معناست که شما در شروع حرکت حداکثر توان خود را روی چرخ های عقب دارید و می توانید به راحتی شیطنت کنید. کاری که البته توصیه نمی کنیم اما جوانی است و ماجراجویی! لذا اگر اهل این کارها هستید، عملکرد پیشرانه سری 3 به راحتی می تواند لبخند رضایت را روی لبان شما بیاورد. در حقیقت شروع حرکت بی ام و بسیار هیجانی تر و وحشیانه تر از کادیلاک است اما پس از شروع حرکت، ATS می تواند با توجه به حجم موتور بیشتری که دارد، در شتاب های ثانویه حرف اول را بزند. دنده ها در کادیلاک ATS به خوبی و نرمی تعویض می شوند و به نظر می رسد استفاده از یک جعبه دنده 6 سرعته، کافی است.
پشت فرمان بی ام و اما حس اسپرت بیشتری نسبت به کادیلاک به شما منتقل می شود و باید اعتراف کنیم که کیفیت متریال داخلی استفاده شده در هر دو خودرو شبیه به یکدیگر هستند اما باید گفت که قطعاً هر دوی آنها از این نظر از بنز و لکسوس در رده پایین تری قرار می گیرند. یکی از مشکلات محصولات بی ام و استفاده از یک طراحی داشبورد یکسان در تمامی مدل ها است و اگر سری 2 بخرید یا سری 7، در هر دو خودرو با یک داشبورد مواجه می شوید و تفاوت آنها در استفاده از تکنولوژی و تجهیزات بیشتر است و شاید بهتر بود لااقل از نظر طراحی نیز کمی تفاوت بیشتری بین مدل های مختلف بی ام و وجود داشت.
همانطورکه اشاره کردیم شروع حرکت بی ام و بسیار تند و تیز است و در حقیقت لگ توربوی بی ام و بسیار کم است و این موضوع هیجان رانندگی را دو چندان می کند. همچنین عملکرد گیربکس 8 سرعته بی ام و بسیار بهتر و دقیق تر از کادیلاک است و برای جوان پشت فرمان، آدرنالین بیشتری را ترشح می کند! این موضوع نیز قابل اشاره است که حتی در مدل های توربو کادیلاک ATS، لگ توربو از مدل بی ام و 328i بیشتر است و باید گفت که عملکرد خوب توربوهای بی ام و برنده بی چون و چرای این قسمت است.
اگر کمی بخواهیم بیشتر در مورد تفاوت های این دو خودرو صحبت کنیم، باید گفت که تقسیم وزن و شاسی استفاده شده در بی ام و بسیار بهتر است و این موضوع باعث می شود که 328i مسیر اسلالوم را در سرعت بالاتری و با پایداری بیشتری طی کند. همچنین صدای موتور بی ام و در دورهای بالا بسیار دلنواز تر از کادیلاک ATS است. اما قرار نیست که همه چیز به نفع بی ام و 328i باشد و کادیلاک ATS نیز حرف هایی برای گفتن دارد. به طور مثال عملکرد ترمزهای کادیلاک بسیار بهتر از بی ام و بود و طبق آزمایش انجام شده در شرایط استاندارد، کادیلاک می تواند در 48 متر از سرعت 70 مایل در ساعت (حدود 112 کیلومتر در ساعت) به حالت سکون برسد و این مسافت بیش از 3 متر کمتر از بی ام و 328i است که برتری را برای کادیلاک رقم می زند.
همچنین اگرچه هر دوی این خودروها توانسته اند از موسسه IIHS پنج ستاره ایمنی را کسب کنند، اما در موسسه JD Powe، کادیلاک توانسته 4 ستاره اعتباری را کسب کند اما بی ام و از این موسسه تنها موفق به کسب 3 ستاره شده است.
سطح تجهیزات
شاید لیست کردن تجهیزات و امکانات نصب شده روی این خودروها کار کسل کننده و بی فایده ای باشد اما در کل باید بگوییم که در این فاکتور و گوی و میدان دست کادیلاک است و اگرچه هر دو از تجهیزات به روز و خوبی همچون سیستم جلوگیری از تصادف در جلو، سیستم هشدار خروج از خطوط و یا سیستم هشدار نقطه کور بهره مند هستند، اما کادیلاک لیست بلندتری را در اختیار دارد و به طور مثال روی آن تجهیزات متنوع تری همچون لرزش صندلی راننده جهت هشدار تصادف و یا سیستم شارژ بدون سیم نیز وجود دارد که در هیچ نسخه ای از بی ام و قابل نصب نیست. همچنین دوربین عقب کادیلاک بسیار کامل تر و دقیق تر از بی ام و هست و در این قسمت نیز برتری با رقیب آمریکایی است.
اما این برتری تنها یک تبصره دارد و آن هم در سیستم صوتی بی ام و است که استفاده از سیستم قدرتمند تر و حرفه ای تر و 16 بلندگو در کابین در مقابل سیستم صوتی کادیلاک که تنها 10 بلندگو دارد، تنها قسمتی است که بی ام و می تواند به رخ کادیلاک بکشد.
بالاخره کدام یک بهتر است؟
شاید باید گفت جواب این سوال را باید خریدار مشخص کند. هر دو خودروهای لوکس و در عین حال با قابلیت های اسپرت هستند. هر دو دیفرانسیل عقب و از نظر عملکردی خوب و با هیجان می باشند. اما کادیلاک سعی کرده در ATS کمی بیشتر به لوکس بود و تجهیزات بهتر تمرکز کند و در مقابل بی ام و بجای استفاده از امکانات بیشتر، روی عملکرد پیشرانه و گیربکس متمرکز شده است.
از نظر قیمتی هر دو خودرو تقریباً در یک سطح هستند اما پرواضح است که پیشرانه بی ام و با توجه به حجم کمتر، دارای مصرف کمتر است و در مقابل با توجه به استفاده از توربو، دارای هزینه نگهداری بالاتری است. لذا باید گفت که اگر بیشتر اهل سرعت و شتاب هستید و عملکرد پیشرانه و گیربکس در اولویت شما قرار دارد، بهتر از بی ام و را انتخاب کنید و البته به نگهداری از توربوی آن نیز توجه داشته باشید و در مقابل اگر بیشتر داشتن سیستم های مختلف رفاهی و لوکس بودن خودرو برای شما در اولویت است، کادیلاک ATS خودروی مناسبی برای شما خواهد بود.
انتخاب بین این دو کار دشواری است و حقیقتاً هر دو طرف این رقابت خودروهای بسیار جذاب و پرطرفداری هستند، شاید کادیلاک با تولید پیشرانه ای قدرتمند تر بتواند به راحتی برنده بی چون و چرای این رقابت باشد و در مقابل نیز شاید بی ام و بتواند تنها با کمی خلاقیت بیشتر در کابین، عرصه را بر حریف آمریکایی خود تنگ تر از گذشته کند.
در انتها جا دارد از آقایان پدرام عزیزی مالک بی ام و 328i و سعید مالک کادیلاک ATS برای همکاری جهت انجام این تست تشکر کنیم.
این مقاله در شماره 113 مجله نسل برتر نیز چاپ شده است.
| بی ام و 328i | کادیلاک ATS |
| نوع پیشرانه | 4 سیلندر خطی توربوشارژ | 4 سیلندر خطی تنفس طبیعی |
| حجم پیشرانه | 1997 سی سی | 2457 سی سی |
| حداکثر توان | 245 اسب بخار در 5000 تا 6500 دور در دقیقه | 205 اسب بخار در 6300 دور در دقیقه |
| حداکثر گشتاور | 350 نیوتن متر در 1250 تا 4800 دور در دقیقه | 259 نیوتن متر در 4400 دور در دقیقه |
| جعبه دنده | 8 سرعته خودکار | 6 سرعته خودکار |
| وزن | 1530 کیلوگرم | 1542 کیلوگرم |
