آزمایش و نوشته: آراد فلاح
عکس: بامداد صفائیان
کیفیت ضعیف، طراحی کپی شده، مهندسی تاسف آور و تکنولوژی قدیمی؛ معمولاً چنین لغت هایی با شنیدن نام کالای ایرانی به ذهن شنونده خطور می کنند و متاسفانه در صنعت خودروسازی بخاطر قیمت گذاری های گران و غیر رقابتی، اوضاع حتی بدتر هم می شود و هیچ چیزی برای افتخار باقی نمی ماند.
اما کلی نگری همیشه روش درستی برای قضاوت نیست و در بسیاری موارد با خطاهای اساسی همراه است، بنابراین حتی در صنعت خودروسازی نیز می توان به تحولی تمام ایرانی و افتخار آفرین امید داشت. در دنیای ارتباطات، تکنولوژی و دانش بیش از هر زمان دیگری در دسترس قرار دارد و خواستن بیش از هر زمان دیگری به توانستن نزدیک است.
مهرداد سید کریمی از جمله ایرانیانی است که این شعار قدیمی و کمتر عملی شده را به واقعیت نزدیک کرده و شاید برای نخستین بار در کشور، یک خودرو با پلت فرم ایرانی را به شیوه ای اصولی و نزدیک به روش های تولید انبوه مهندسی کرده است.
خودرویی با نام پرشین طوفان که با سرمایه گذاری شرکت آریا دیزل (وارد کننده کامیون های رنو و C&C) ساخته شده تا پاسخی برای بازار همیشه تشنه خودروهای اسپرت در بازار باشد، هرچند که متاسفانه مشکلات قانونی سنگینی در راستای واقعی کردن این رویا وجود دارد.
فلسفه پرشین طوفان
ایده ساخت کلی پرشین طوفان، مشابه خودروهایی نظیر آریل اتم یا KTM X-BOW بوده است. چنین خودروهایی در واقع نمونه های اسپرت با قابلیت مصرف خیابانی هستند و در اغلب کشورهای پیشرفته به راحتی شماره گذاری می شوند.
تیراژ اندک، ویژگی های فنی نزدیک به سوپر اسپرت ها، قیمت نسبتا مناسب (در مقایسه با سوپر اسپرت ها) و لذت سواری و هندلینگ نزدیک به خودروهای مسابقه ای از جمله ویژگی های چنین ماشین هایی به حساب می آیند.
با این وجود به دلیل نداشتن امکانات رفاهی، سواری خشک و اسپرت و افت قیمت زیاد، معمولا چنین خودروهایی تنها در بین ماشین بازهای دو آتشه و رانندگان مسابقه طرفدار دارند و حتی در کشورهای پیشرفته نیز هر کسی به سراغ خرید یک اریل اتم یا KTM X-BOW نمی رود.
با این وجود پرشین طوفان در بازار خودرو کشورمان که اساسا از خودروهای هیجان انگیز و عملکرد بالا پاکسازی شده است، تافته ای جدا بافته و محصولی شایسته تقدیر محسوب می شود.
به خصوص که قشر وسیعی از جامعه فعلی ایران کمتر از 35 سال سن دارند و چنین جامعه جوانی قاعدتا از خودروهای اسپرت و جذاب استقبال می کند اما متاسفانه خودروسازان داخلی و حتی وارد کنندگان کمترین توجهی به این معقوله نشان نمی دهند.
شاسی ایرانی و موتور جهانی
پرشین طوفان همانند سایر خودروهای این کلاس به شاسی فضایی و سه بعدی مجهز است که برخلاف سایر خودروهای تولیدی و مونتاژی کشور، از صفر تا صد در ایران طراحی و مهندسی شده است، هدف از تولید این شاسی، وزن کم، هزینه ساخت مناسب، امکان تجهیز با حرفه ای ترین نوع سیستم تعلیق (جناغی دوبل) و قابلیت استفاده از موتور و گیربکس های رایج بوده است. از این رو ضمن انتخاب موتور و گیربکس پژو 206 تیپ پنج (TU5) طراحی شاسی به گونه ای انجام شده که امکان نصب موتور بر روی بخش مرکزی شاسی و انتقال نیرو به چرخ های عقب وجود داشته باشد. جانمایی باک در فضای جلوی کابین نیز در راستای افزایش ایمنی و تقسیم وزن مناسب انجام شده و سایر ابعاد با توجه به نیاز سرنشینان، سیستم های فنی نظیر موتور، گیربکس، سایز پلوس ها و اتصالات چرخ انجام شده است.
بنابراین پرشین طوفان از حیث فنی تقریبا یک پژو 206 تیپ پنج دیفرانسیل عقب با وزنی در حدود 700 کیلوگرم است که به شاسی کاملا مستحکم و فنربندی قابل تنظیم جناغی دوبل با کمک فنرهای اختصاصی و زوایای قابل تنظیم هندسه چرخ ها مجهز شده است.
در کنار قطعات پیچیده فنی نظیر موتور و گیربکس و پولوس ها، اجزای سیستم تعلیق و زیر بندی خودرو مانند بازوهای اتصالی چرخ ها، سیبک، طبق و ...به شکل اختصاصی برای پرشین طوفان طراحی و ساخته شده اند و در پروسه ساخت آن ها توجه به نیاز های تولید انبوه و دوام بلند مدت نیز در نظر گرفته شده است.
پرشین طوفان در دو نسخه اولیه (خودرو قرمز رنگ) و ثانویه (مدل زرد رنگ) ساخته شده است که تفاوت های جزئی در طراحی شاسی و مشخصات موتور با یکدیگر دارند و نمونه زرد رنگ در واقع مدل کامل تر و اصطلاح شده ای از طرح اولیه محسوب می شود.
استفاده از قطعات تیونینگ برای تقویت موتور نسخه دوم از دیگر تفاوت های خودرو زرد رنگ نسبت به مدل اولیه است، 4 انژکتور اضافی برای پاشش بیشتر سوخت در دور موتور بالا، 4 دریچه تراتل، فلایویل سبک شده، میل سوپاپ اسپرت، ECU افترمارکت، سرسیلندر بهینه سازی شده و چندین تغییر دیگر باعث افزایش قدرت 110 اسبی پیشرانه تا حدود 150 اسب بخار شده است، این درحالیست که نمونه قرمز رنگ تنها به هدرز مجهز است و حدود 110 اسب بخار قدرت را تحویل چرخ ها می دهد.
به دلیل ضرایب خوب گیربکس پژو، تغییری در ساختار داخلی گیربکس ایجاد نشده و تنها یک کوئیک شیفتر در جهت تعویض سریعتر دنده ها مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال نسخه های بعدی پرشین طوفان احتمالا به یک موتور نسبتا استاندارد 110 اسب بخاری با گیربکس های پیشرفته تر تعویض متوالی (سکوئنشیال) و دیفرانسیل لغزش محدود مجهز شوند تا ترکیبی ایده ال از دوام و سادگی تعمیرات و عملکرد اسپرت پدید آید. گفتنی است که به دلیل تضمین دوام و کیفیت تقریبا تمام قطعات فنی از نمونه های اصلی و کاملا فرانسوی انتخاب شده اند تا پرشین طوفان امادگی تحمل تنش بالای رانندگی اسپرت و سریع را داشته باشد.
جالب است بدانید که پرشین طوفان به صندلی های حرفه ای رانندگی و کمربندهای مسابقه ای با 4 نقطه اتصال به شاسی مجهز است و علیرغم نبود ایربگ، از حیث ایمنی می تواند بسیار مطمئن ظاهر شود.
پشت فرمان
مهندس کریمی، طراح و سازنده این خودرو، تجربه زیادی در ساخت خودروهای کارتینگ دارند و با توجه به سابقه خود، به اصول اساسی ساخت شاسی برای دست یابی به بهترین هندلینگ و مشخصات رانندگی مسلط هستد، اما با این وجود چنین خودروهایی معمولا به دلیل وزن بیشتر محور عقب، تمایل به کم فرمانی داشته و شخصیتی نزدیک به خودروهای کارتینگ و خودروهای فرمول 3 را ارائه می دهند. پرشین طوفان البته به لطف فنربندی قابل تنظیم، شرایط به مراتب بهتری دارد و به وضوح شتاب جانبی فوق العاده ای را تحمل می کند که شاید در بازار ایران به کلی بی رقیب و قابل قیاس با خودروهای بسیار گران قیمت اروپایی نظیر مدل های اسپرت پورشه یا آلفارومئو 4C باشد، اما در کنار این مسئله باید از کیفیت سواری پرشین طوفان به عنوان "معجزه" یاد کرد. در حالی که طبق تجربیات قبلی، توقع سواری خشک و کوبنده ای را از چنین خودرویی داشتم اما باید به دقت نظر مهندس کریمی در تنظیم فنربندی دست مریزاد گفت، در واقع فنربندی نه تنها خشک تنظیم نشده بلکه به لطف تجربه زیاد و تست در مسیر فوق العاده مزخرف جاده مخصوص، از کوبش های شدید هم خبری نیست، از این رو شاید پرشین طوفان تنها خودرو اسپرت موجود در کشور باشد که تحمل عبور و مرور از جاده مخصوص را دارد.
به مبحث شیرین شتاب و لذت رانندگی می رسیم، نه فوق العاده اما خوب و مهیج! طبیعتا از سیستم لانچ کنترل یا گیربکس دوبل کلاچ خبری نیست و از این رو برای شتاب گیری سریع باید به استعداد و هوش خود متکی باشید و از هرزگردی شدید چرخ ها جلوگیری به عمل آورید، مسئله بعدی تعویض درست و دقیق دنده است که کمی به تجربه نیاز دارد ولی در صورتی که هر دو این موارد به درستی انجام شود، ثبت زمانی در حدود 6 ثانیه با مدل تقویت شده (زرد رنگ) در شرایط تهران دور از دسترس نیست. برای مقایسه خوب است بدانید که چنین زمانی قابل قیاس با صفر تا صد ب ام و 328 در حالت اسپرت پلاس و شتاب گیری با لانچ است و یا خودرو سریع و شناخته شده ای مانند نیسان ماکسیما دنده دستی در شرایط تهران به زمانی در حدود 9 ثانیه برای لمس صد کیلومتر در ساعت نیاز دارد. بنابراین می توان با اطمینان گفت که پرشین طوفان ساده و سبک وزن از پورشه ضعیفی مانند باکستر (مدل های نسل قبل موجود در ایران) سریعتر است. از طرف دیگر، اشتباه در شتاب گیری با پرشین طوفان هم لذت خاص خود را دارد، چرخ های عقب با فریادی مهیج تیکاف می کنند و عقب خودرو به شکل قابل کنترلی لیز میخورد، مخلوطی از برن اوت و دریفت که در دنیای الکترونیکی شده خودروهای امروزی کمتر اتفاق می افتد.
لحظاتی بعد شاهد رسیدن دور موتور به عدد هیجان انگیز 7200 دور بر دقیقه هستیم که با فریاد بلند و لذت بخش اگزوز همراه است. در واقع به لطف ارتقاء فنی و استفاده از انژکتورهای اضافی و میل سوپاپ جدید، موتور خودرو زرد رنگ به راحتی و سرعت دور می گیرد و تر و فرز تر از پیشرانه استاندارد TU5 ظاهر می شود، اما به دلیل وزن کم خودرو در مجموع اختلاف شتاب گیری بین دو نمونه ارتقاء یافته و مدل استاندارد (قرمز رنگ) چندان قابل توجه نیست، چرا که با اشتباه جزئی راننده در شروع حرکت، اختلاف توان با هرزگردی شدید چرخ ها از بین می رود، هرچند شاید در سرعت های بالا و شتاب گیری در سرعت های میانی (برای مثال 80 الی 120 کیلومتر بر ساعت) موتور تیون شده قدرت بالاتر خود را به شکل ملموس تری اثبات کند.
از طرف دیگر خودرو قرمز رنگ که قرابت بیشتری از نظر سیستم برق و الکترونیک با پژو 206 دارد، به ترمز های تکمیل شده با ABS مجهز است اما نمونه زرد رنگ به لطف سیستم برق و ECU متفاوت خودرو بی ریا تری بوده و از ABS عاریست، اما با این وجود ترمز عملکرد واقعا خوبی را ارائه می دهد و تناسب قابل قبولی بین توان پیشرانه و سیستم ترمز گیری وجود دارد، هرچند که در محیط های لغزنده قفل شدن چرخ مدل فاقد ABS می تواند کمی خطرناک و مهیج باشد. مشابه این تفاوت در فرمان دو خودرو هم دیده می شود که نمونه قدیمی تر (قرمز رنگ) به شیوه ای طراحی شده تا پس از دور زدن فرمان به شکل خودکار صاف شود اما نمونه زرد رنگ اینطور نیست و مانند خودروهای مسابقه کل پروسه صاف شدن فرمان باید توسط بازوی راننده انجام شود.
به هرحال لذت رانندگی و سواری با پرشین طوفان واقعا بالاست و بدون اغراق می توان آن را با خودروهای اسپرت با قیمت بیش از 300 میلیون تومان قیاس کرد، به خصوص در نمونه قرمز رنگ که تقریبا فاقد شیشه جلو است، برخورد شدید باد با صورت حتی در گرمای مرداد ماه هم لذت خاص خود را دارد و احساس مضاعفی از سرعت و قدرت را به سرنشینان منتقل می کند. بنابراین اگر امکان تولید انبوه و شماره گذاری پرشین طوفان وجود داشت، احتمالا می توانستیم شاهد رضایت فراگیر خریداران این خودرو اسپرت و دوست داشتنی باشیم.
مصائب و مشکلات
پرشین طوفان از بسیاری جهات خودرو کم نقصی است اما در برخی زوایا جای بهبود دارد، موقعیت نه چندان جالب پدال های گاز و ترمز، سادگی فضای داخلی، طراحی نسبتا ساده بدنه که البته با پنل های آلومینومی زیبایی شکل گرفته و در واقعیت از تصاویر بسیار جذاب تر است و صدای بسیار بلند و سهمگین اگزوز که استفاده روزمره یا شهری از آن را با مشکل مواجه می کند، اما فارغ از این مسائل فابل رفع، بزرگترین مشکل پرشین طوفان، قوانین اشتباه سازمان استاندارد است که برخلاف پیشرفته ترین کشورهای جهان، شماره گذاری و استفاده از چنین خودرو جذابی را با مشکل مواجه می کند. در حالی که در اکثر کشورهای پیشرفته خودروهای تیراژ پایین و کارگاهی بدین شکل نیاز به رعایت استاندارد های سخت گیرانه ندارند، سازمان استاندارد ایران برای شماره گذاری رعایت استانداردهای 51 گانه (در آینده 81 گانه) را ملزم می داند و این استاندارد ها شامل موارد پیچیده و پر هزینه ای است که از تست تصادف گرفته تا تست استحکام آزمایشگاهی تمامی قطعات را شامل می شود. پیرو این وضعیت پلیس راهور نیز ملاحضات سخت گیرانه ای را در مورد شماره گذاری اعمال می کند و در سال های اخیر همین ملاحضات شماره گذاری برخی خودروهای اسپرت و جذاب نظیر KTM X-BOW را با اشکال مواجه کرده اند. از این رو تقریبا امیدی به شماره گذاری پرشین طوفان وجود ندارد و این خودرو که می توانست در صورت تولید انبوه با قیمتی کمتر از 100 میلیون تومان راهی بازار شود و برای عده ای اشتغال آفرینی کند، حالا تنها در منظر یک خودرو مخصوص پیست و بدون مجوز تردد شهری قابلیت استفاده دارد. همین مشکل باعث تیراژ کم و افزایش قیمت تمام شده پرشین طوفان خواهد شد و از این رو قیمت کلی خودرو که ممکن است به حدود 150 میلیون تومان بالغ شود. مسلما مشکل عدم شماره گذاری چنین خودرویی که منطبق بر اصول مهندسی و ضوابط فنی شکل گرفته، با مفهوم اقتصاد مقاومتی، اشتغال آفرینی و حمایت از تولید ملی در تضاد است، بنابراین امیدواریم روزی با تغییر قوانین مربوط به استاندارد و شماره گذاری، شاهد تولید انبوه و فروش عمده خودروهای جذابی نظیر پرشین طوفان باشیم، بلکه خریداران ایرانی نیز سرانجام طعم خودرو ارزنده و اسپرت ایرانی را بچشند، محصولی غرور آفرین و مزین به پرچم سه رنگ ایران.