آزمایش و نوشته: آراد فلاح
عکس: بامداد صفائیان
دو خودروساز بزرگ کشورمان یعنی ایران خودرو و سایپا در زمینه واردات خودرو، کارنامه ترسناکی دارند. پژو 407، سیتروئن C5، سوزوکی کیزاشی، نیسان مورانو و حتی نیسان قشقایی، نمونه هایی از واردات مقطعی خودروهای نسبتا گران قیمت هستند که هیچ کدام سرنوشت شایسته ای در بازار کشورمان پیدا نکردند. روندی که در نهایت به خدمات دهی محدود، افت قیمت قابل توجه در بازار دست دوم و ضرر و زیان مالکین منجر شد، البته از حق نگذریم تقریبا تمامی این موارد ماحصل وضع ناگهانی تحریم های بین المللی و عقب کشیدن شریک خارجی در ادامه روند واردات و ارائه خدمات پس از فروش بوده است اما در مواردی نظیر واردات چانگان CS35 و چانگان ایدو توسط سایپا، شاهد بودیم که حتی بدون وجود تحریم نیز، ریسک خرید خودروهای وارداتی از دو خودروساز کشورمان بسیار بالاست.
به هرحال حدود یک سال است که ایران خودرو در ادامه سلسله شکست های ترسناکش در زمینه واردات خودرو، نسبت به واردات رنو کپچر و فروش چند مرحله ای آن اقدام کرده است و به تازگی نیز طرح پیش فروش مدل 2017 این هاچ بک قد بلند فرانسوی را آغاز کرده تا بلکه شاهد قطع شدن نوار ناکامی های این خودروساز در زمینه واردات باشیم، با توجه به ادامه یافتن نسبی عرضه این خودرو در بازار کشورمان، برآن شدیم تا به سراغ یکی از نمونه های 2016 این خودرو در خیابان های شهر برویم و این خودرو جذاب را در شرایط تهران به چالش بکشیم.
هاچ بک یا کراس اوور
مینی شاسی، عنوان بازاری ایست که این روزها به هاچ بک های کراس اطلاق می شود. خودروسازان جهانی حدود پنج سال است که به تلفیق کلاس های مختلف بدنه روی آورده اند و معجون های مختلفی از کراس اوور های کوپه، استیشن های اسپرت، سدان های کوپه، هاچ بک های ارتفاع یافته و حتی شاسی بلند های کروک را روانه بازار کرده اند. این نوآوری ها در عین جذابیت و ایجاد تنوع باعث سردرگم شدن مشتریان و سوء استفاده برخی خودروسازان شده است که گاها هاچ بک های ارتفاع خورده را به جای کراس اوور پیش فروش می کنند.
به هرحال در شهری مانند تهران یا کشوری مانند ایران با کیفیت آسفالت تاسف بار، اصولا رانندگی با خودروهای سدان اسپرت یا هاچ بک های داغ و اسپرت کمی ریسک آمیز به نظر می رسد، آنچنان که اکثر خودروسازان ایرانی حتی قبل از نوآوری های جهانی نسبت به افزایش ارتفاع خودروهای تولیدی خود اقدام می کردند و خودرویی مانند مزدا 3 که با ارتفاع جهانی و استاندارد، همواره با انتقاداتی در زمینه گیر کردن کف خودرو به ناهمواری ها روبرو بود.
از این جهت می توان راه یافتن هاچ بک های کراس نظیر لیفان X50 ، رنو ساندرو استپ وی، دانگ فنگ اچ 30، رنو کپچر و حتی سنگ یانگ تیوولی به خیابان ها را اتفاق مثبتی توصیف کرد، اما واقعیت این است که این خودروها علیرغم دامنه حرکتی وسیع تر خود (نسبت به هاچ بک های استاندارد) در نهایت از نظر ابعاد و اندازه مشابه یک هاچ بک کوچک یا متوسط ظاهر می شوند و در بسیاری موارد فضای کافی برای استفاده های برون شهری و مسافرتی را ارائه نمی دهند. رنو کپچر نیز از این قاعده مستثنی نیست و با توجه به طول 4.1 متری و فاصله محوری 2.6 متری واقعا خودرو بزرگی نیست و ابعادی نزدیک به پژو 206 دارد.
در واقع مشکل کوچک بودن این خودرو در بازار اروپا چندان حاد نیست اما برای بعضی از کشورها نظیر روسیه، رنو نسخه ای بزرگتر از کپچر را نیز ارائه می دهد تا بخشی از نیازهای مسافرتی مشتریان نیز مرتفع شود.
طراحی بدنه و فضای داخلی
کپچر بر روی پلت فرم مشترک با هاچ بک کلیو ساخته می شود و علاوه بر نکات فنی در زمینه های ظاهری نیز شباهت هایی به کلیو دارد، طراحی در مجموع نرم و هماهنگ انجام شده و برخلاف برخی از محصولات جدید رنو نظیر مگان و تالیسمان، خبری از چراغ های بزرگ L شکل و خطوط پیچیده و عضلانی نیست، هرچند بعید نیست در نسل های بعدی کلیو و کپچر شاهد استفاده از زبان طراحی جدید رنو برای این خودروها باشیم. به هرحال کلیو از طراحی نسبتا جذاب اما نه چندان خشنی در نمای خارجی برخوردار است و به لطف دو رنگ بودن سقف و تضاد رنگی آن با بدنه، می تواند مورد توجه بانوان واقع شود.
در نمای داخلی هم شاهد طراحی نسبتا ساده ای هستیم که با شمای کلی خودرو هماهنگ است. با این وجود سادگی صندلی ها و طراحی نه چندان جذاب مجموعه داشبورد تماما پلاستیکی مشکی رنگ و استفاده از سرعت سنج دیجیتالی (مشابه کلیو و مدل بسیار ارزان قیمت کوئید) تا حد احساس اقتصادی بودن و ارزان قیمت بودن خودرو را به سرنشین القا می کند و از این نظر هماهنگی چندانی بین شرایط کابین و برچسب قیمتی 115 میلیونی خودرو دیده نمی شود. یکی از نکات جالب و فرانسوی در فضای داخلی به روکش قابل شستشوی صندلی ها مربوط می شود که به وسیله زیپ به آسانی قابل جدا شدن هستند. در عوض داشبورد کپچر طراحی بسیار عجیب و غریبی دارد، در واقع داشبورد برخلاف تمامی خودروهای جهان به شکل کشویی باز می شود و این روش نوآورانه به معنای برخورد درب داشبورد به زانوی سرنشین کناری (شاگرد) تمام خواهد شد.
این وضعیت به حدی عجیب است که در صورت حضور شاگرد، عملا باز کردن داشبورد ممکن نیست یا با سختی زیادی انجام می شود.
مشخصات فنی و تجهیزات رفاهی
رنو کپچر در واقع یک هاچ بک ارتفاع خورده برای تردد درون شهری و مصارف اقتصادی است، بنابراین نباید از این خودرو توقعات عجیب و غریب در زمینه شتاب، هندلینگ یا قدرت و قابلیت های آفرود داشته باشید. پیشرانه این مدل تنها 1.2 لیتر حجم دارد و به لطف انبوهی از تکنولوژی های جدید از جمله توربو چارجر 120 اسب بخار قدرت و 190 نیوتن متر گشتاور را راهی گیربکس 6 سرعته دوبل کلاچ می کند، تا اینجای کار می توان مشخصات فنی و تکنولوژی های کپچر را تحسین برانگیز توصیف کرد اما واقعیت این است که 120 اسب بخار قدرت چه از یک موتور 1.6 لیتری حاصل شود و چه از موتور 1.2 لیتری توربو، به هرحال رقم چندان جالب توجهی برای یک خودرو 1200 کیلوگرمی نیست و شتاب حدود 11 ثانیه ای (رسمی) این خودرو که در شرایط ایران به حدود 12.5 ثانیه می رسد نیز شاهد این مدعاست.
از سوی دیگر با توجه به مشخصات این پیشرانه مدرن استفاده از بنزین سوپر و مکمل های سوخت الزامی به نظر می رسد. در کنار این موارد باید به ساختار فوق العاده ساده فنربندی چرخ های عقب رنو کپچر وارداتی به کشور اشاره کرد که در واقع شامل ساده ترین نوع اکسل قابل نصب بر روی این پلت فرم می شود. ترمز های کاسه ای چرخ های عقب و ساختار غیر مستقل فنربندی که شامل یک اکسل یک تکه می شود شاهد این مدعاست. رنو کپچر البته از نقطه نظر ایمنی خودرو قابل توجهی به حساب می آید و به تجهزاتی نظیر 4 کیسه هوا و سیستم های کمکی ترمز گیری و ایمنی EBA ، HSA ، ESP مجهز است.
از مهمترین تجهیزات رفاهی رنو کپچر می توان به کروز کنترل و سیستم رهیاب ماهواره ای با صفحه نمایشگر لمسی اشاره کرد اما این خودرو از تجهیزات رایجی مانند سانروف یا تنظیم برقی صندلی ها بی بهره است.
تجربه رانندگی
رنو کپچر مانند سایر خودروهای جدید رنو به کارت الکترونیکی برای ورود بدون کلید به خودرو مجهز است و از این نظر مشابه مگان به نظر می رسد اما شاید این نکته تنها وجه اشتراک کپچر با دیگر محصول 100 میلیونی رنو (فلوئنس) باشد. پشت فرمان دسترسی خوبی به ادوات داخلی خودرو وجود دارد و به سرعت می توانید به ابعاد خودرو مسلط شوید اما مانند سایر خودروهای جدید خبری از دید کامل بر زوایای انتهایی کاپوت نیست و این مسئله ممکن است برای بانوان مشکل ساز باشد. هماهنگی موتور و گیربکس قابل توجه به نظر می رسد و به خصوص ضرایب گیربکس به نحوی بلند انتخاب شده اند تا امکان استفاده حداکثری از قابلیت های موتور در دور های بالا وجود داشته باشد. به عبارت دیگر بر خلاف خودرویی مانند سنگ یانگ تیوولی ، از گیربکس ضریب کوتاه استفاده نشده و از این جهت کمتر شاهد تعویض دنده های مکرر هستیم و شتاب گیری بیشتر به لطف قدرت پیشرانه در دورهای بالا انجام می شود تا گشتاور ناشی از ضریب سنگین دنده ها، اما نکته آزار دهنده وجود تاخیر قابل توجه در لحظه آغاز حرکت است که ظاهرا از لگ توربو ناشی می شود. این تاخیر آنچنان است که تقریبا تا رسیدن دور موتور به حدود 2000 دور در دقیقه، اثر قابل توجهی از آغاز روند شتاب گیری دیده نمی شود.
یکی دیگر از نکات جالب کپچر، ورود قابل توجه صدای توربو به کابین است، در واقع برخلاف تصور مجموعه پیشرانه چندان کم و سر و صدا نیست و سرنشینان کاملا آوای نه چندان قدرتمند موتور را می شنوند که در دور های بالا برای تولید 120 اسب بخار قدرت زوزه می کشد. این مسئله فقط به نفوذ صدا به درون کابین مربوط نمی شود و بیرون از خودرو هم صدای پیشرانه و سوت توربو کپچر به وضوح قابل شنیدن است.
هندلینگ کپچر به عنوان یک خودرو شهری در سطح قابل قبولی است و سیستم ESP می تواند از کم فرمانی های شاسی جلوگیری کند اما اگر اهل رانندگی سریع ماجراجویی های خطرناک هستید باید گفت که خودرویی مانند پژو 206 می تواند پیچ ها را با سرعت بیشتری نسبت به کپچر طی کند بنابراین در این زمینه هم کپچر چندان نسبت به خودرویی که تنها یک سوم آن قیمت دارد، برتر ظاهر نمی شود. در نقطه مقابل ترمز ها قرار دارند که علیرغم کاسه ای بودن چرخ های عقب، عملکرد قابل قبول و قدرتمندی را از خود نشان می دهند و خودرو را با کیفیت خوبی متوقف می کنند ولی به دلیل ضعف فنربندی عقب، واکنش خودرو در گذر از ناهمواری ها چندان مناسب نیست و شاهد وارد شدن ضربات و کوبش ها به کابین هستیم، با این وجود عملکرد خودرو در صورت رانندگی آرام قابل قبول و رضایت بخش است و سرنشینان عقب نیز از فضای مناسب تری نسبت به امثال پژو 206 برخودارند. شاید بهترین مثال برای توصیف ابعاد داخلی رنو کپچر، خودرویی مانند تندر 90 یا رنو ساندرو باشد که هر دو در نسخه اتوماتیک با قیمتی کمتر از یک دوم رنو کپچر ارائه می شوند و با مشکل خدمات پس از فروش و افت قیمت قیمت هم مواجه نیستند.
پایان سخن
رنو کپچر از بسیاری جهات خودرو متوسطی به حساب می آید که با ظاهر جذاب و قیمت گزافی ارائه می شود. شرط موفقیت این مدل در بلند مدت می تواند مونتاژ داخل و کاهش قیمت و ارائه خدمات پس از فروش مناسب باشد، بلکه سرنوشت کپچر نسبت به سایرخودروهای وارداتی توسط خودروسازان دولتی تغییر کند و ختم به خیر شود، اما با توجه به مشخص نبودن برنامه رنو برای همکاری با ایران خودرو و قطعی نشدن قرداد مابین دو شرکت (تا لحظه نگارش این مقاله) و قطعی بودن مونتاژ خودرو رقیب کپچر (پژو 2008) در خطوط تولید ایران خودرو، نمی توان چندان به سرنوشت این مدل در بازار کشورمان خوشبین بود و از این رو باید خرید و انتخاب کپچر را دارای ریسک بالایی عنوان کرد.
فارغ از این مسئله با توجه به محدودیت های ابعاد و اندازه و مشخصات فنی نسبتا ضعیف، کپچر با قیمت حدودی 115 میلیون تومان تنها در مقام یک خودرو شهری یا خودرو دوم یک خانواده جوان کاربرد دارد و اگر قرار بر انتخاب یک خودرو با کیفیت برای مصارف کاربردی تر و سفرهای برون شهری و خارج از جاده ای باشد، قطعا رنو داستر علیرغم ظاهر نه چندان جذابش، کارآمدی بیشتری را از خود نشان می دهد و رضایت عده بیشتری از مالکان را تامین می کند. بنابراین در نهایت می توان رنو کپچر را خودرو جذاب و نسبتا مناسبی دانست که قربانی شرایط عجیب و پیچیده بازار خودرو ایران شده است و برای موفقیت در این آشفته بازار کمتر از رقیب هموطن خود (پژو 2008) شانس دارد.
در انتها، ضمن تشکر ویژه از جناب آقای مهندس احسان حیدری که خودروی خود را جهت تست و بررسی در اختیار سایت خودروبانک قرار دادند، شما می توانید با لیست کامل مشخصات فنی و تجهیزات و امکانات این خودرو در صفحه رنو کپچر بیشتر آشنا شوید.