نوشته: سروش پویان فر
عکس: بامداد صفاییان
حدود سال 2008 بود که زمزمه های تولید مدلی اسپرت و نسبتاً ارزان قیمت از سوی هیوندای جهان خودروسازی را تکان داد، کمی بعد و در سال 2010 اولین نمونه جنسیس کوپه آماده بود تا به بازار مهم و استراتژیک کوپه های اسپرت وارد شود.
بازاری که به شکل سنتی در اختیار خودروهای آمریکایی شاخصی نظیر فورد ماستنگ و شورولت کامارو قرار داشت و به علت قیمت مناسب این دو خودرو از هجمه رقبای اروپایی نیز در امان بود، ناگهان با رقیب سرسخت، با قیمت مناسب و خدمات پس از فروش مطلوب روبرو شد.
هرچند عرق آمریکایی و علاقه عموم مشتریان به برند های آمریکایی اصیل، مانع بزرگی سر راه هیوندایی بود، اما جنسیس کوپه حداقل در بازارهای غیر سنتی توانست زهر چشمی سخت از دو رقیب آمریکایی خود بگیرد و علیرغم وجود برخی کاستی ها، فروش قابل توجهی را نصیب هیوندایی کرد.
حالا اما ورق برگشته، هیوندای به دلیلی نامعلوم، جنسیس کوپه را بیش از سایر محصولاتش بر روی خط تولید نگه داشته و در مقابل جنرال موتورز و فورد مدل های جدیدی از کامارو و ماستنگ را روانه خط تولید کرده اند که به معنای کامل کلمه خودروهای بسیار بهتری نسبت به اسلاف خود هستند.
متاسفانه نه تنها ماستنگ جدید، بلکه مدل های آخر جنسیس کوپه نیز از راهیابی به بازار کشورمان بازمانده اند، اما به لطف وجود مدل های قدیمی جن کوپه و تردد مدل های جدید گذر موقت ماستنگ، فرصتی دست داد تا مقایسه ای بین ماستنگ متحول شده با جن کوپه پر فروش و محبوب داشته باشیم.
طراحی بدنه
جنسیس کوپه که همان خودرو اسپرت سابق است و بنابراین توضیح دوباره طراحی آن لطفی ندارد، البته باید اعتراف کرد که طراحی مدل های فیس لیفت نسبت به مدل های اولیه اندکی خشن تر و جذاب تر شده است و این مهم به خصوص به لطف بزرگ شدن جلوپنجره بسیار نحیف و کوچک مدل های اولیه صورت گرفته.
اما در مورد ماستنگ، کاراکتر کلی خودرو تفاوت چندانی با نسل قبل ندارد، اما تا حدی از میزان قلدر بودن و زمخت بودن ماستنگ قبلی کاسته شده و به ظرافت های طراحی نسل جدید افزوده شده است.
برای مثال چراغ بزرگ و یکدست مدل قبلی، حالا جای خود را به چراغ باریک تری داده است که به رشته های LED مزین است و جلوپنجره نیز تا حدی به سلیقه اروپایی ها نزدیک تر طراحی شده است.
این تغییرات در چند ماه اول عرضه ماستنگ با برخی واکنش های منفی از سوی وب سایت های امریکایی و طرفداران دوآتشه ماستنگ همراه بود، اما حالا به نظر می رسد که بازار به این مدل تازه روی خوش نشان داده و سنت گرایان متعصب ماستنگ نیز تا حدی راضی شده اند.
به هرحال از منظر طراحی شکی نیست که ماستنگ گوی سبقت را از جنسیس کوپه می رباید، هرچند شاید هیوندای بتواند در سال های آتی با عرضه مدلی تازه، معیارهای جدیدی را در این زمینه تعیین کند ولی در شرایط فعلی این ماستنگ و کامارو هستند که با طراحی جذاب و اصیل خود، از جن کوپه پا به سن گذاشته، مهیج تر به نظر می رسند.
فضای داخلی
چنین خودروهایی در ره قیمتی 25 الی 35 هزار دلار قرار می گیرند و با توجه به فلسفه ساخت کوپه های اسپرت ارزان قیمت، بدیهی است که درصد زیادی از پول پرداختی شما صرف موتور، گیربکس و مشخصات فنی می شود و شاید انتظار مواجه با کابینی لوکس و با کیفیت در این کلاس کمی زیاده خواهی باشد.
اما اینجا محل عرضه اندام تخصصی برای هیوندایی است که همواره می تواند کابین محصولاتش را با کیفیتی قابل قبول و مملو از امکانات رفاهی عرضه کند.
داشبورد ماستنگ بازهم با حفظ معیارهای کلاسیک خودروهای آمریکایی، کمی بی روح و خشک و با پلاستیک نسبتاً خشک و خشن طراحی شده است اما هیوندایی کابینی مدرن تر با طراحی منحنی شکل و به روز را به سرنشینان ارائه داده که با متریال بهتری هم شکل گرفته.
در مجموع کابین جنسیس کوپه حس خشن و اسپرتی ماستنگ را ندارد اما در دنیای دیجیتالی شده امروز، کمی بعید است که نسل جوان به عنوان مشتریان اصلی این رده از خودروها، خشونت و سادگی فضای داخلی ماستنگ را به جنسیس کوپه ترجیح دهند.
بنابراین در این رده می توان هیوندای را دارای برگ برنده دانست.
مشخصات فنی
ماستنگ جدید از نظر مشخصات فنی با چند نوآوری و سنت شکنی بزرگ همراه بوده است. "اولین" ماستنگ مجهز به موتور توربو، "اولین" ماستنگ مجهز به موتورچهار سیلندر، "اولین" ماستنگ با سیستم تعلیق مستقل برای محور عقب و "اولین" ماستنگ سبک سازی شده نسبت به نسل قبلی، از جمله لقب های این خودرو هستند.
خوانندگان همیشگی خودروبانک دلیل این تغییرات را خوب می دانند اما به طور کلی باید گفت که این نسل جدید از ماستنگ نسبت به اسلاف خود، یک انقلاب تکنولوژیک را تجربه کرده و به ساختار مدرن و خودروهای اسپرت اروپایی بسیار نزدیک تر شده است.
در مقابل از ابتدای سال 2015، عرضه مدل چهارسیلندر و 2.0 لیتری توربو جنسیس کوپه از سوی هیوندای متوقف شد و از همین رو این مدل تنها با موتور شش سیلندر و 3.8 لیتری معروف خودش (مشترک با مدل های موجود در ایران) عرضه می شود.
هرچند در نمونه های بعد از فیس لیفت به لطف تبدیل سیستم پاشش سوخت به GDI (تزریق مستقیم) افزایش قدرت و گشتاور و کاهش مصرف سوخت حاصل شده و گیربکس شش سرعته نمونه های وارداتی به ایرانی نیز با نمونه هشت سرعته اتوماتیک جایگزین شده است.
ماستنگ حاضر در این آزمایش از سری مدل های وی شش با پیشرانه سنتی (اتمسفریک) 3.7 لیتری است که یارای تولید قدرت 304 اسب بخار و گشتاور 379 نیوتن متر را دارد، بنابراین از نظر قدرت و گشتاور اختلاف این مدل نسبت به جنسیس کوپه فیس لیفت چیزی در حدود 2 اسب بخار قدرت کمتر و 18 نیوتن متر گشتاور بیشتر است.
شتاب گیری رسمی این خودرو در حدود 5.5 ثانیه اعلام شده است و این رقم هم اختلافی نزدیک به 0.8 ثانیه ای را با جنسیس کوپه 6.3 ثانیه ای نشان می دهد. بنابراین حداقل بر روی کاغذ، برتری عملکردی از آن ماستنگ V6 است.
اما در عمل و حداقل در شرایط و با بنزین موجود در ایران، همانطور که در فیلم زیر می توانید ببینید، هیوندای جنسیس هم شانس رقابت پیدا می کند.
تجربه رانندگی
واقعیت این است که برای محک زدن توانایی های حرکت و به چالش کشیدن خودروهای اسپرت 300 اسب بخاری در این سطح، هیچ مکانی بهتر از پیست های مسابقه نیست، اما از آنجا که متاسفانه دسترسی چندانی به پیست آزادی وجود ندارد ناچاریم تا آزمایش رانندگی خود را به محیط شهری محدود کنیم.
جنسیس کوپه از نظر شاسی و زیربندی تفاوتی با مدل های اولیه ندارد، اما گیربکس هشت سرعته واکنش بسیار بهتری نسبت به مدل قبلی نشان می دهد و در هماهنگی بهتر آن با موتور کوچکترین شکی نیست.
همچنین به گفته مالکان، مدل های فیس لیفت از نظر مصرف سوخت و عایق کاری نیز تا حدودی نسبت به مدل های قدیمی برتری دارند، اما متاسفانه مدل های راه یافته به ایران از موتورهای GDI بهره نمی برند و از نظر قدرت و گشتاور تفاوتی با نمونه های قدیمی ندارند، از این رو مصرف سوخت بهینه نیز ماحصل استفاده از گیربکس هشت سرعته است.
جنسیس کوپه عملکرد مناسب و لذت بخشی دارد اما مشکل شایع بیش فرمانی شدید محور عقب و کنترل نسبتاً سخت خودرو در این حالت، کمی در محیط شهری آزاردهنده می شود.
آنچنان که اغلب مالکان در زمان خیس بودن مسیر حرکت یا هنگام دور زدن بر روی خط کشی های شهری با احتیاط می رانند و برخی رانندگان بی پروا نیز تجربه تلخ تصادف با جنسیس کوپه را به دلیل همین مشکل داشته اند.
نکته دیگر به ضعف ترمز عادی این خودرو، مصرف زیاد لنت و قیمت 800 هزار تومانی لنت های ترمز برمبو مربوط می شود که در کنار مصرف بالای تایر، از جمله دغدغه های جنسیس کوپه سواران است.
ماستنگ هم به خصوص در نسل قبلی با چنین ضعف هایی مواجه بود، آنچنان که در بسیاری تست های مقایسه ای و حتی در آزمایشات انجام شده در نشریات آمریکایی، ماستنگ میدان را به رقیب کره ای خود واگذار می کرد.
اما حالا شرایط به کلی عوض شده، ماستنگ جدید درست مانند رقیب هموطنش یعنی کامارو به تعلیق چند اتصالی (مولتی لینک) در چرخ های عقب مجهز شده و می تواند نزدیک به 1.0 جی فشار جانبی را تحمل کند، رقمی نزدیک به خودروهای اسپرت اروپایی نظیر ب ام و و پورشه.
نتیجه گیری
باید اذعان کرد که جنسیس کوپه نمی تواند به یکه تازی خود در بازار فروش ادامه دهد و نیازمند یک بروز رسانی گسترده و بسیار جدی در نسل بعدی (در صورت تولید) است.
هرچند حالا که جنسیس به برند لوکس هیوندای مبدل شده، شاید جنسیس کوپه نیز از سگمنت بسیار سخت مبارزه با نامداران آمریکایی خارج شود و رقابت در سگمنت کوپه های لوکس و اسپرت نظیر محصولات اینفینتی یا لکسوس را امتحان کند.
به هرحال در این رقابت مشخص شد که جنسیس های موجود در ایران (البته از نمونه های فیس لیفت)، می توانند از نظر شتاب و فضای داخلی حتی بر نسل جدید ماستنگ (با پیشرانه 3.7 لیتری اتمسفریک) غلبه کنند، اما براساس تست نشریات و اطلاعات اعلامی کارخانه، مدل چهار سیلندر توربو ماستنگ می تواند سریع تر ظاهر شده و جنسیس کوپه را چه در شتاب و چه در هندلینگ پشت سر بگذارد.
بنابراین دور از واقعیت نیست که بگوییم، شورولت و فورد به عنوان دو برند شاخص آمریکایی نه تنها فاصله خود را با رقبای اروپایی جبران کرده اند، بلکه پس از سال ها وقفه می توانند با ارائه قیمت مناسب و تکنولوژی های روز در مقابل هیوندای، لکسوس، آکورا و اینفینیتی نیز بایستند و حداقل در بازار آمریکای شمالی عرصه را برای رقابت بر تمامی رقبا تنگ کنند، آنچنان که مدل های تاپ لاین ماستنگ و کامارو با حدود 30 هزار دلار قیمت کمتر، آمادگی شکست دادن اسطوره های همچون ب ام و M4 را در پیست مسابقه و بازار فروش دارند.
در انتها جا دارد از آقای فروزان فر صاحب خودرو فورد ماستنگ و آقای امیرعباس بابایی صاحب خودروی جنسیس کوپه جهت همکاری با تیم تست خودروبانک کمال تشکر را داشته باشیم.