نوشته: سروش پویانفر
عکس: بامداد صفائیان
یکی از چیزهایی که علاقهمندان خودرو خیلی خوب آن را درک میکنند، احساس زنده بودن اتومبیلشان است. معمولاً بعد از گذشت چند سال از خرید خودرویتان (خصوصاً اگر شما را با مشکلات عجیب و غریب آزار نداده باشد و خوب برایتان راه رفته باشد) حس میکنید که اتومبیلی که فرمانش در دستتان است تنها دیگر یک تکه آهن سرد نیست. گویا که حس دارد و میفهمد! اینکه چنین احساسی کی به شما دست میدهد تا حد زیادی به نوع خودرو، ظاهر و کشش فنی آن ارتباط دارد. قطعا خودرویی مثل پراید که مثل ریگ در بیابان، آن را میبینیم، این احساس را پس از مدت خیلی طولانی میدهد یا شاید هم اصلا چنین حسی ندهد اما برخی خودروها، حتی اگر خیلی جدید یا خیلی کلاسیک هم نباشند گاه در نگاه اول زنده بودن و غرور خود را به شما نشان میدهند.
مرسدس بنز CL550ای که تصاویرش را میبینید، یکی از آن مدلهاست که در همان لحظه اول غرور و اعتمادش را به رخ همگان میکشد. این CL تنومند، خودرو چندان جدیدی نیست اما چندان قدیمی هم نیست؛ قدرتش هم به پای سوپراسپرتها نمیرسد اما قطعا حتی اگر بخواهد کورسی را واگذار کند، به آسانی تن به باخت نمیدهد. درکنار همه اینها، راحتی، ایمنی، امکانات و وضعیت فنی قابل توجه (البته در مقیاس سال تولیدش) ویژگی های مثبتی است که توجه ما را به این خودرو جلب میکنید. در ادامه به بررسی جزئیتر این خودرو خواهیم پرداخت.
از کجا آمده است؟
CL550 مورد بحث جزو خودروهای GT (گرندتورر) مرسدس بنز است که همانند سایر همکلاسهایش تلاش دارد در عین بهرخ کشیدن وجههای لوکس و مدرن (البته به زمان خود) به ما بگوید که از لحاظ قدرت هم چیزی کم و کسر ندارد. این یعنی هم درمیان لوکسپسندان و هم بین افرادی که عشق قدرت و سرعت دارند میتواند حرفهای جالبی برای گفتن داشته باشد. استخوانبندی CL550 براساس پلتفرم C216 مرسدس بنز است. طراحی بدنه این خودرو با وجود استفاده از برخی پیش زمینههای پلت فرم نسل قبلتر (یعنی C215) توسط گوردون واگنر و پیتر فایفر انجام گرفت و یکی از زیباترین خودروهای مرسدس بنز در 20 سال اخیر محسوب می شود.
شاسی خودرو هم براساس مدل W221 مرسدس بنز ساخته شده که در اصل برای S کلاسهای معرفی شده از سال 2005 در نظر گرفته شده بود. نتیجه همه اینها خودرویی کوپه با سنت 2+2 بود که اولا ستون وسط یا B نداشت که به شکل و شمایل ظاهری آن کمک بسیاری میکرد و دوم، دارای وزن بالایی است که به راحتی به دو تن می رسد. نکته جالبتر اندازههای خودرو است که باعث میشود در نگاهمان بسیار بزرگ بنظر آید و البته به گفتمان فنیتر در سگمنت F (در استانداردهای اروپایی) که همان کوپه لوکس فولسایز است طبقهبندی می شود.
حس خوب اطمینان!
مرسدس با عرضه این مدل، یک جیتی واقعی پیشرویتان گذاشته است چون در طراحی نمای خارجی هم به اسپرت بودن آن توجه کرده است و هم به اصالت کلاسیک طراحیهای قبلتر. احتمالا اگر در اروپا این CL کلاسِ هشت ساله را برانید آنچنان شکار چشمهای عابرین نشوید که البته طبیعی است اما در کشورمان قطعا شاید بیشتر از بسیار خودروهای جدید در مرکز توجه قرار گیرید.
جلوپنجره خودرو که از سه ردیف نوار براق تشکیل شده، از اولین چیزهایی است که مورد توجه قرار میگیرد؛ هر ردیف از اندکی شیب بیشتری نسبت به ردیف قبلی برخوردار است تا آنجا که در زیر جلوپنجره که به سپر میرسد یک مثلث زاویه باز بوجود میآید. بعد از اینها، چشمها به چراغها جذب میشوند که جلوهای مدرن و امروزیتر دارند و در زمان معرفی خودرو، حسی آیندهنگرانه به بازدیدکنندگان CL میدادند.
چرا که در نسلقبلتر و زبان طراحی پیشین، قسمتی از چراغ، از خطوط تیز و در بخشی دیگر از منحنیها و خطوط نرم استفاده میشد اما در این نسل شما صرفا با خطوط نرمی مواجه میشوید که هنگام روشن شدن زیبای دوچندانی پیدا میکنند. پیش از فیسلیفتی که بروی این نسل در سال 2011 انجام شد، مدلهای مختلفی از CLها به نمایش درآمد که تفاوت اندکشان بیشتر بر مبنای بازار هدفی بود که مرسدس آن را درنظر داشت.
در بخش جانبی، اندازه درها برایمان جالب است؛ طول درها نسبت به اندازه معمول خودروها اندکی بزرگ است. حتی مالکان خودرها در سایتهای انگلیسی زبان به این نکته اشاره کرده بودند که گاها این درها باعث میشوند که شما در یک پارکینگ تنگ و باریک و درکنار سایر خودروها برای پیاده شدن مجبور شوید که اندکی به خود سختی بدهید. نخستین دلیل چنین طولی نداشتن ستون وسط یا B است که باعث شده طراحان بتوانند برای مسافران صندلیهای پشتی، فضای ورود و خروج بیشتری را درنظر بگیرند.
رکابها با خطوط مواج و روانی که دارند به افزایش جلوه شکلوشمایل جانبی خودرو کمک بسیاری کردهاند. همه اینها در کنار فندرهای پفکرده، طراحی متناسب و ساده نمای عقبی، رینگهای کربنی 18 اینچی و سایر جزئیات باعث شدهاند که CL ما، همچنان با گذشت چندسال قدیمی بنظر نرسد و از نمای جذاب و هیجانانگیزی برخوردار باشد.
گرمای تکامل در فضای کابین
میان تیتر بالا شاید بهترین عنوان برای ذکر وضعیت داخلی خودرو باشد. چرا که نکته جالب شکل و شمایل بخشهای مختلف داشبورد، فرمان و سایر قسمتهای کابین و خطوطشان این است که میفهمید کدام چیزها خوب بودهاند و در نسل جدید ادامه یافتهاند و کدام از آنها منسوخ گردیدهاند. برای مثال غربیلک فرمان با آن دکمههای برجستهاش در سال بعد خصوصا پس از فیسلیفت اندکی تغییر کرد و شاسیهای آن حالتی شبیه به دکمههای روی دسته کنسولهای بازی را پیدا کردند که قطعاً بهتر از نمونه اولیه بود اما تریمها خصوصا ترکیب نمای چوب و چرم تیره خصوصا ترکیب چشم نواز روی دور فرمان، برجستهتر شدند؛ هرچند که تریم، بژ، چرم روشن و قهوهای، نیز در هنگام عرضه خودرو قابل سفارش بودند.
باتوجه به اینکه این مدل در زمان معرفی جزو پرچمداران مرسدس بهشمار میآمد از دامنه قابل توجهی از امکانات برخوردار بود برای مثال پشت فرمان و هنگام رانندگی در شب آمپرهای شما تبدیل به صفحه نمایشی برای نشان دادن تصویر دوربین های دید در شب به منظور دیدن بهتر مسیر میشود و کل جاده پیشرو را بصورت سیاه و سفید در بین کیلومتر شمار نمایش میدهد. از همانجا در بخش جانبی هر در، امکان تنظیم تمامی قسمتهای صندلی و ذخیره کردنشان وجود دارد. سیستمناوبری، تماس اورژانسی، که البته از روی فرمان نیز قابل دسترسی است، نمایش نمای عقب و اطراف خودرو هنگام پارک کردن، سیستم تعلیق قابل برنامهریزی از جمه امکاناتی است که از طریق لیور بازشونده مرکزی کنسول (با نام تجاری سیستم COMAND) وجود دارد. صندلیهای خودرو از قابلیتی به نام Drive-Dynamic سود میبرد که هنگام رانندگی و پیچیدن، صندلی را مطابق حرکت خودرو و برخلاف جهت بردار نیروی جی مایل کرده با فشار باد در بخشهای جانبی کتف، احساس اطمینان و تسط شما را افزایش میدهد. در شباهنگام، سیستم نورپردازی، درون خودرو را روشن میکند و سیستم صوتی 600 واتی با 11 بلندگو هارمون کاردون موجود نیز فضای داخلی را خیلی خوب از سکوت درمیآورد.
البته این را باید درنظر بگیریم که برخی از این امکانات اکنون با گذشت چند سال به خودروهایی با کلاسهایی پایینتر راه پیدا کردهاند اما با اینحال وقتی در خودرو قرار میگیرید اصلا احساس از مد افتادگی نمیکنید چرا که همانطور که گفتیم این نسل از CL بهعنوان یکی از پرچمداران مرسدس معرفی شده بود و علاوه بر آن بسیاری از سیاستهای کنونی مرسدس را درجای جای طراحی بخشها حاضر میبینیم.
برای دسترسی به صندلیهای عقبی، یک شاسی براق درکنار سریهای صندلی جلو وجود دارد که با فشار دادن آن صندلی خم میشود و بعد هم اندکی پیشتر میرود و میتوانید وارد خودرو شوید. نکتهای که در اینجا توجه را جلب میکند این است که باتوجه به نزدیکیهای بسیار و پایهای این مدل با S کلاس زمان خود، مشخصات زیربنایی آن مانند طول و فاصله محوری بلندش (که به ترتیب بیش از 5065 میلیمتر و دیگری نزدیک به 2955 میلیمتر سنجیده میشود) قاعدتاً انتظار فضای خوبی در عقب هستید که البته بصورت کلی همینطور است اما انتظارتان نباید فراتر از این برود چرا که اگر راننده جلویی صندلی خود را از حالت معمول عقبتر بیاورد فضای پای سرنشینان پشتی تحتتاثیر قرار میگیرد.
در بخش ایمنی همانطور که انتظارمان میرفت چیزی کم و کسر نیست؛ پیش از هرچیز بدنه خودرو بهگونهای طراحی شده که بتواند باوجود نداشتن ستون وسط، از بخشهای مختلفِ قابل برخورد، بیشترین جذب انرژی جنبشی را داشته باشد.
خلاصهاش یعنی اینکه درهنگام تصادف هرچقدر هم که خودرو آسیب ببیند و از بین برود، جان سرنشینان حفظ میشود. خصوصا که بطور استاندارد 9 ایربگ در جایجای خودرو گنجانده شده است که البته بیشترین محافظت آنها برای راننده است که حفاظت همهجانبهای از سر و گردن و همچنین زانو و پا را ارائه میکند.
ECU های چندگانه به عنوان مغز خودرو با استفاده از سنسورهای متعدد موجود تلاش میکند تا برخورد را پیشبینی کند. نتیجهگیری که از این پیشبینیها انجام میشود به آپشنها و تنظیماتی که راننده ذخیره کرده ارتباط زیادی دارد.
برای مثال در نمونه استاندارد پیش از وقوع تصادف کمربندها که قابلیت پیشکشندگی دارند، سفت و محکم میشوند و اگر احساس شود که احتمال چپ شدن و معلق زدن وجود دارد شیشه خیلی سریع بالا میروند تا امکان خروج دستها یا بخشی از بدن سرنشینان از ماشین به صفر رسد. در نمونههایی با آپشنهای تکمیلتر و البته وجود تنظیمات اختصاصی راننده، امکان ترمز خودکار، هشدار برخورد از پشت، شناسایی زودتر خودروهایی با سرعت پایین درحرکتند و... نیز ممکن است. لازم بهذکر است که شتاب منفی استاندارد خودرو (از 100 تا صفر کیلومتردرساعت) باوجود چهارترمز دیسکی ABS درکنار سیستمهای کمکی ترمز به 37 متر در کمتر از 6 ثانیه محدود میشود که برای تقریبا هرخودرویی خصوصا با این وزن رقمی قابل قبول است.
قلب پرتپش اشتوتگارتی
تا اینجا دیدیم که CL مورد بررسیمان از بحثهای رفاهی و ایمنی و البته حس رضایت مستمر که از لازمههای ماندگاری یک خودرو است پکیجی تکمیل دارد. با این وجود میدانیم که یک جیتی علاوه بر اینها باید بتواند از لحاظ فنی، خصوصا کشش و قدرتش هم حرفهای خوبی برای زدن داشته باشد تا بتواند محلی از اعراب در بین دهها یا صدها مدل خودرو جیتی دیگر داشتهباشد.
در اینجا مرسدس به شما قدرت انتخاب میدهد. از بین تیپهای مختلف این نسل از CL ها، چهار تیپ پیشرانه از حجمهای 4.7 لیتر (پس از 2011) تا 6.2 لیتر (با آرایشهای 8 و 12 سیلندر تنفس طبیعی یا تویینتوربو) را درکنار دو نوع جعبهدنده، 5 سرعته و 7 سرعته تیپترونیک قابل دسترس گذاشته است تا هرکس برحسب نیاز و خواستش، مدلی دلخواه خریداری کند.
این تیپها بترتیب با نامهای CL550 (در بازارهای آمریکا با نام CL500)، CL600 و مدلهای ویژه CL63 و CL65 آ.ام.گ شناخته میشوند. نمونه مورد بررسی ما، از یک پیشرانه 5.5 لیتری (با حجم دقیق 5461 سیسی) و آرایش هشت سیلندر V شکل سود میبرد.
این نیروگاه با ریههای طبیعی خود 383 اسببخار نیرو را در دور موتور 6000 دور در دقیقه و 530 نیوتنمتر گشتاور را از دور موتورِ قابل توجه 2800 تا 4800 دور در دقیقه در اختیار راننده قرار میدهد. گیربکس 7 سرعته اتوماتیک (7 جی ترونیک) خودرو، بیسروصدا، سریع و بیسکته تعویض میشوند و نمیگذارند که در کارکرد این 380 اسب پرتوان تعللی بوجود آید.
شتاب خودرو در حالت خشک و شرایط استاندارد آزمایشی 5.4 ثانیه برای رسیدن از سرعت صفر تا صد کیلومتر در ساعت زمان نیاز دارد که درحالت آزمایش شهری اندکی بیش از 6 ثانیه هم طول میکشد. بدون درنظرگیری این عدد، کشش خودرو متعجبتان میکند هرچند که از براساس ارقام روی کاغذ (خصوصا گشتاور 530 نیوتنمتری در بازه دور موتور بسیار خوب) باید همین انتظار را از CL550 داشته باشید.
با این همه گذشت چند سال و البته وزن بالای خودرو (1995 کیلوگرم بطور خالص و 2510 کیلوگرم در حالت وجود سرنشینان و بار میانگین) اندکی شک و تردید برای این عکسالعملهای خوب را ایجاد میکند. در بحث فرمانپذیری/هندلینگ هم تناسب بسیار قابل قبولی وجود دارد، بهخصوص اینکه طول و فاصله بینمحوری بالا، شعاع چرخش 5.8 متری و همان وزن زیاد در این مساله تاثیر گذار است اما اگر انتظار چسبندگی پیست و مسابقه را از آن نخواهید، قطعا راضیتان میکند و خودرو میتواند باوجود سیستم تعلیق چند اتصاله (مولتی لینک) در محور عقب بین کشش بالایش و فرمانپذیری مورد نیاز، تعادلی خوب را با استفاده از سیستمهای کنترل کشش، برنامه سیستمتعلیق فعال و پویای ABC و قابلیت حفظ پایداری الکترونیکی (برای جلوگیری از کمفرمانی) برقرار کند.
فرجام یک CL کلاس
جدا از تمامی چیزهایی که ذکر شد، دو مساله ما را در CL550 مشکل ساز بود. اول از همه قیمت خودرو بود که البته باتوجه به گذشت چندسال از عمر این خودرو چندان مساله نگرانکنندهای نیست اما در زمان عرضه این مدل، قیمت پایه 100 هزار دلاری که برای فولآپشن شدنش تا 120 هزار دلار هم بالا میرفت باعث میشد تا بسیاری از خریداران قیمت این خودرو را نجومی بدانند.
در بحث دوم مصرف بالای خودرو و یکسری از سرویسهای آن است. عدد گفته شده توسط کارخانه برای سیکل ترکیبی 12 لیتر در هر صد کیلومتر است اما مالکان مصرف بالاتر یعنی نزدیک به 18 لیتر یا درنمونههای نادر بیش از این را نیز گزارش کردهبودند.
البته این را هم درنظر بگیرید که خودرو پیشرانهای پنج و نیم لیتری دارد و قطعا هرچه شکم بزرگتر باشد سیر کردنش هم سختتر است! جدای از این، با رشد تکنولوژیهای مهندسی و تولید خودرو، پیشرانههای کممصرفتری بهبازار عرضه شدهاند و این مدل حداقل 10 سال (یعنی از زمان معرفی پیشرانه مذکور) با علم امروز فاصله دارد.
اگر بحث مصرف و قیمت را خیلی دخیل نکنیم، به این میرسیم که CL550 خودروی مورد پسندی برای یک خریدار ایرانی است. برای درک این مساله درنظر بگیرید که درکشور ما علیرغم تمامی علاقههای موجود به خودروهای بسیار خاص و چشمگیر یا حتی رنگهای متنوع برای خودروهای معمولی، خریداران درنهایت به نمونههایی پرشماری قانع میشوند که اصلاحا باوقار و سنگین باشند.
بر همین اساس است که میگوییم CL550 مدل 2008 یکی از آن خودروهاست که برای یک خریدار ایرانی خودرویی از همه نظر تکمیل است (هرچند که اگر این مدل هماکنون عرضه میشد بهدلیل حجم موتور بالایش و قانون منع واردات خودروهای لوکس قابل دسترس نبود).
استایل و ظاهر خودرو، جلوهای دارد که مخلوط تعدادی از ویژگیهای مدرن درکنار المانهایی کلاسیکتر و همچنین خطوطی اسپرت درکنار وجههای باوقار و لوکس است. جدا از ظاهرش هم حرفهای زیادی برای گفتن در جاده دارد؛ چه از لحاظ راحتی، چه از لحاظ ایمنی و خصوصا چه از لحاظ بحث قدرت و کشش فنی.
در انتها جا دارد از آقای علی مرزبان که خودرو و زمان خود را برای تست و بررسی خودرویشان در اختیار تیم خودروبان قرار دادند، کمال تشکر را داشته باشیم.
مرسدس بنز CL550 |
مثبت | ظاهر گیرا و جذاب؛ کابین لوکس، بزرگ و راحت درکنار امکانات، ایمنی و وضعیت فنی قابل توجه (بهنسبت سال تولید) |
منفی | نسبتا پرمصرف، قیمت بالا، کمبود لوازم یدکی در بازار ایران |
مشخصات فنی |
مدل | مرسدس بنز CL550 |
پیشرانه | 8 سیلندر |
حجم موتور | 5461 سی سی |
قدرت | 383 اسب بخار در 6000 دور در دقیقه |
گشتاور | 530 نیوتن متر در 4800 دور در دقیقه |
گیربکس | 7 سرعته تیپ ترونیک |
شتاب | 5.4 ثانیه (اعلام رسمی) |
حداکثر سرعت | 250 کیلومتر در ساعت (محدود شده) |
وزن | 1995 کیلوگرم |
قیمت بازار | 450 تا 1 میلیارد تومان برای مدل 2013 |