مقدمه
تاریخچه پر افتخار خودروسازی آلمان بر کسی پوشیده نیست؛ برندهای اصیل این کشور هر کدام به نوعی یک قطب مهم در صنعت اتومبیل به حساب می آیند و از ابتدا تاکنون به ساخت و پیشرفت این محصول شگفت انگیز کمک زیادی کرده اند. کشور ما هم با همه ی محدویت های مونتاژ و واردات، از مهندسی بی نظیر ژرمن ها بی نصیب نمانده و کم و بیش محصولات با کیفیت آلمانی را در خیابان های ناهموارش تجربه کرده است. شاید برخی تصور کنند که بنز، ب ام و، پورشه و آئودی بهترین و مهم ترین خودروساز های این کشور هستند و برندی مثل فولکس واگن که صرفاً به فکر ساخت و تولید اتومبیل های معمولی و ارزانتر بوده، به غیر از چند مدل خاص، سهمی در دنیای اتومبیل های جذاب و دوست داشتنی نخواهد داشت. البته این فکر تا اینجایش درست است که هدف اصلی این سازنده اروپایی همواره ساخت اتومبیل هایی با قیمت نسبتاً مناسب بوده تا اقشار ضعیف تر جامعه نیز توان خریدش را داشته باشند اما اگر نگاهی به زیرمجموعه های مستقیم و غیر مستقیم این غول صنعتی بیاندازید شاید نظرتان در مورد توانایی های فولکس تغییر کند! بنتلی، سئات، اشکودا، پورشه، اسکانیا، مان، آئودی (که لامبورگینی هم خودش زیرمجموعه آئودی است)، بوگاتی و ... همه و همه به نوعی تحت تملک VW قرار دارند! فکر میکنم همین اشاره ی کوتاه برای بیان عظمت این کمپانی کافی بود و دیگر نیازی نیست به میزان فروش و درآمد سالانه و تعداد کارمندان و ... بپردازیم. شاید حتی آدولف هیتلر هم وقتی تصمیم به تولید اتومبیلی ارزان قیمت گرفت که همه ی مردم آلمان قدرت خریدش را داشته باشند، فکر نمیکرد یک روز VW تا اینجا پیشرفت کند.
بگذریم؛ حالا که چند وقتی است فولکس واگن بدلیل اتهام تقلب در تست تشخیص آلاینده ها در سراشیبی سقوط سهام، اخراج برخی مدیران و محکومیت به پرداخت جرائم نقدی قرار گرفته با یکی از محصولات این کمپانی همراه شدیم، شاید این ملاقات حواسمان را از این همه اخبار منفی پرت کند و فولکس مجدداً دلمان را بدست بیاورد.
حضور دوباره در ایران
فولکس های نسبتاً زیادی در کشورمان فروخته شده اند. معروف ترین و احتمالاً محبوب ترینشان مدل بیتل یا به زبان خودمان قورباغه ای بود، بعد از آن گلف های دهه 70 و 90 میلادی، فولکس گل مونتاژ داخلی، ترانسپورتر، استیشن های قدیمی و در آخر از همه پاسات های دهه 70. بله شاید بدترین خاطره مردم ما از این کمپانی، پاسات های قدیمی باشند که نه خیلی خاص بودند نه خیلی زیبا و نه خیلی کاربردی! ولی تجسم منفی ای که از آن اتومبیل ها دارید کاملاً فراموش کنید، چیزی که امروز با آن سر و کار داریم هیچ شباهتی به جد بزرگش ندارد؛ آلمان ها که مثل بعضی ها چند دهه یک اتومبیل را بدون پیشرفت تولید نمیکنند!
یادم می آید دو سال پیش بود که هنگام عبور از یکی از نمایشگاه های تهران دو عدد پاسات 2013 دیدم و با خودم گفتم چه خوب که پای یک اتومبیل قابل اعتماد دیگر به کشورم باز شده اما پس از گذشت مدت زیادی (البته سوای مناطق آزاد تجاری) اثری از آنها دیده نشد. انگار آب شده و به زمین رفته بودند. در حقیقت تعداد واردات پاسات در سال های 2013 و 2014 به قدری بی سر و صدا و محدود بود که احتمالاً خیلی ها اصلاً متوجه ورودش هم نشدند! اما امروز برخلاف نایاب بودن پاسات های وارداتی این شانس را داشتیم که همزمان با دو عدد از آنها ملاقات کنیم تا ببینیم آیا آلمانی ها هم بلدند ماشین بد درست کنند یا خیر!
راستی این را هم بگوییم که تمامی پاسات های وارداتی پلاک ملی از زیر دست تیونر ABT گذر کرده اند که علامت آن در پشت اتومبیل و روی رینگ ها هم قابل مشاهده است، اما متاسفانه نشانه هایی از تیونینگ موتور و سایر قسمت های فنی در آنها دیده نمی شود و انگار فقط باید به رینگ های 18 اینچی ABT دل خوش کنیم.
طراحی ظاهری
اگر دنبال خودرویی پر زرق و برق با خطوط سیال و حجم های اغراق آمیز هستید از همان اول دور پاسات را خط بکشید. این اتومبیل به میهمانی نیامده که خودنمایی کند، برعکس تا حد امکان متین، ساده و در عین حال شیک لباس پوشیده و فقط وقتی با او آشنا و گرم صحبت شدید متوجه دوخت عالی لباس برند و بوی ادکلن تلخ و ساعت گران قیمتش خواهید شد!
در قسمت دماغه چراغ هایی که از یک طرف تا درون گلگیر ها رخنه کرده اند و از طرف دیگر با یک جلو پنجره ی کرومی به آرم VW وسط متصل شده اند تا حدودی جذاب از آب درآمده اما این موارد در کنار یک کاپوت و سپر ساده چندان جوان پسند نیست و بیشتر حس و حال پختگی و جا افتادگی را به بیننده القا میکند، در نمای جانبی اتومبیل نیز با کمک خطوط بالای دستگیره ها، یک زه کوچک و رینگ هایی بزرگ سعی شده ضمن حفظ متانت از سادگی مطلق فاصله گرفته شود و در انتهای اتومبیل هم با ظاهری ساده اما شیک مواجه می شویم که با دماغه کاملاً هماهنگ طراحی شده است.
در کل ظاهر پاسات جسارت یا نقطه ی قوت خارق العاده ای به بیننده هدیه نمی کند و به نظر طراحش با دیدگاهی محافظه کارانه دست به قلم برده اما با این وجود به سختی می توان از قسمتی از طراحی بدنه ایراد گرفت. قیافه پاسات مستحکم، مردانه و در عین حال دارای ظرافت هایی است که تلفیقی از سادگی و دقت به جزئیات را ارائه می دهند و به نظر می رسد این شمایل هرچند به جذابی برخی اتومبیل های امروزی نیست اما بسیار دیرتر از آن ها چشم را خسته کند. بخصوص که تعداد کم این اتومبیل در کشورمان به این قضیه کمک خواهد نمود .
طراحی داخلی
در داخل اتومبیل نیز با کابینی منظم، ارگونومیک و در عین حال ساده روبرو می شویم که همانند نمای خارجی، بیش از آنکه زیبایی و بازی خطوط، چشمانمان را نوازش دهد می بایست به کیفیت بالای قطعات دل ببندیم. البته زیبایی و کیفیت با یکدیگر بیگانه نیستند؛ مثلاً یک کفش خوش دوخت با جنس چرم عالی حتی اگر طرح چندان جذابی هم نداشته باشد باز هم زیبا به نظر می رسد و برعکس یک کفش خوش طرح با چرم بی کیفیت و دوخت کثیف نیمی از زیبایی اش را از دست خواهد داد، به همین دلیل با وجود طراحی کم ذوق و اصطلاحاً پیرمردی داشبورد پاسات، سرنشینانش محیط دلچسبی را داخل کابین تجربه می کنند. خطوط داخلی همانند بیرون اتومبیل مستقیم و کم انحناست و قطعات مختلف مثل دریچه های تهویه هوا، کلید ها و دسته دنده بدون زیبایی خاصی، صرفاً برای انجام وظیفه سر جایشان قرار گرفته اند. احتمالاً طراح پاسات با آن حالت جدی آلمانی به خودش گفته چرا باید دریچه ی تهویه هوا خوشگل باشد؟! مگر داریم کیف لوازم آرایش تولید میکنیم؟
البته اگر بی انصاف نباشیم نکات مثبتی مثل رنگ بندی دلنشین داخلی، فرمان سه شاخه خوش دست و ساعت عقربه ای و پخش تصویری در کنار کیفیت و ارگونومی مناسب کمک می کنند که تا حدود زیادی سادگی داشبورد را به دست فراموشی بسپاریم.
امکانات رفاهی و ایمنی
برند های کره ای که با قیمت تقریباً مناسب بیشترین امکانات را ارائه می دهند، توقع ما را در آپشن بالا برده اند و درنتیجه فردی که پای یک اتومبیل دست دوم 3 ساله حدود صد و چهل میلیون تومان پرداخت کرده باشد، هر چقدر که به آلمانی بودن و کیفیت و سایر شاخص های اتومبیلش ببالد باز هم دوست نخواهد داشت از نظر امکانات رفاهی خیلی از محصولات هم قیمت (با برند ضعیف تر) عقب بیفتد.
داخل فولکس واگن پاسات نبود گزینه هایی مثل ترمز دستی برقی، سردکن صندلی، ایربگ زانو، سنسور عقب و جلو، سقف پانوراما، چراغ شوی جلو، تاشو برقی آیینه ها و ... در این سطح نسبت به رقبای چشم بادامی احساس می شود اما خیلی هم ناامید نشوید چون آپشن هایی نظیر سیستم صوتی Fender با 8 بلندگو و پخش DVD لمسی، صندلی های چرمی، کروز کنترل، ورود و استارت بدون کلید (Keyless)، سیستم هشدار فشار باد لاستیک ها، گرمکن صندلی های جلویی، گرمکن شیشه شور، سیستم ترمز ABS با سیستم کمکی هیدرولیکی HBA، سیستم ثبات خودرو ASR، رینگ های 18 اینچی اسپرت ABT که کفش های 235/45R18 به پا کرده اند، سان روف برقی چند حالته، دوربین عقب، صندلی های جلو تمام برقی با سه حافظه و صندلی های تاشو عقب، آیینه ی داخلی الکتروکرومیک، سنسور نور و تنظیم اتوماتیک چراغ های جلو در پیچ های تیز AVI، تهویه مطبوع خودکار با دریچه برای سرنشینان عقب، قابلیت تنظیم ریموت درب پارکینگ با سه حافظه توسط کلید های روی آفتابگیر راننده، چراغ همراه، آیینه پارک، کامپیوتر سفری و ایربگ های جلویی و جانبی و ... در کنار کیفیت و ماندگاری بالا که خودش یک آپشن مخفی به حساب می آید میتوانند تا حدود مناسبی رضایت شما را بدنبال داشته باشند.
پیشرانه و توانایی های حرکتی
در زیر کاپوت این اتومبیل مردمی (که البته در ایران با این قیمت و تعداد واردات و قدرت خرید اصلاً هم مردمی نیست) یک موتور 5 سیلندر 2.5 لیتری (حجم دقیق 2475 سی سی) با 20 سوپاپ قرار گرفته که حداکثر 170 اسب بخار را در بازه 4600 تا 5700 دور در دقیقه به کمک یک گیرباکس 6 سرعته اتوماتیک به چرخ های جلو منتقل میکند. احتمالاً با خودتان میگویید: "این بود مهندسی آلمانی که صحبتش را میکردید؟ موتور کیا اپتیما کره ای که با 100 سی سی حجم پایین تر و یک سیلندر کمتر قدرت بیشتری تولید میکند" اما عجله نکنید، با دیدن گشتاور این موتور که عدد 240 نیوتون متر در دور 4250 است و از دور های پایین نیز به اوج نزدیک می شود می توان به تکنولوژی قابل قبول انجین پاسات پی برد.
یعنی از چند لحظه پس از فشردن پدال گاز گشتاور مناسبی در اختیار داریم تا با کمک گیرباکس 6 سرعته خوب و هماهنگ، علیرغم وزن بسیار زیاد و اسب بخار معمولی (که البته این اسب ها هم در دورهای نسبتاً پایینی زین میشوند) بتوانیم با اتومبیل های سبک تر و با اسب بالاتری مثل نیسان تینا یا کیا اپتیما به رقابت بپردازیم و حتی آنها را وادار به دیدن فلاشرهای عقبمان کنیم.
البته این پیشرانه و سیستم انتقال قدرت روی یک اتاق سبک می توانست حتی بهتر از این ها هم ظاهر شود اما وقتی یک بدنه 1.6 تنی (وزن دقیق 1598 کیلوگرم) را روی دوشش انداخته اند نمی توان بیش از این توقع داشت و همین عدد اعلامی صفر تا صد 8.7 ثانیه به نوعی غنیمت محسوب می شود. ضمن اینکه پاسات قادرخواهد بود تا 225 کیلومتر بر ساعت به افزایش سرعت خود ادامه دهد.
راستی مصرف سوخت این جنتلمن آلمانی برای سیکل ترکیبی حدود 6.7 لیتر است که هر چند با بنزین های وطنی احتمالاً این عدد کمی بالاتر خواهد رفت اما همچنان باک 70 لیتری شما علیرغم موتور نسبتاً بزرگ، وزن سنگین و گیرباکس اتوماتیک به این زودی ها خالی نخواهد شد. از نظر آلایندگی هم پاسات استاندارد یورو 5 را بدست آورده که امیدواریم در این مورد فولکس واگن راستش را گفته باشد! (البته مشکل تقلب در تشخیص آلایندگی ها مربوط به محصولات دیزل VW بود اما چه کنیم که دیگر چوپان دروغگو شده!)
تجربه رانندگی
پشت فرمان روی صندلی راحت پاسات جایمان خوب است! علیرغم ابعاد نه چندان کوچک اتومبیل (طول 4866، عرض 1835 و ارتفاع 1470 میلیمتر) بدلیل طراحی اتوکشیده ی بدنه و حالت پنجره ها دید به اطراف مناسب است و حس تسلط کافی وجود دارد. در واقع در همان چند ثانیه ابتدایی به پاسات و ابعادش عادت خواهید کرد. داشبورد ساده، ارگونومی مناسب و نبود پیچیدگی، کار را برای تازه وارد ها نیز ساده کرده. روی صفحه کیلومتر نمایشگری وجود دارد که با استفاده از کلید های روی فرمان می توان مواردی مثل آیینه پارک، کنترل فشار باد تایرها و چراغ همراه و ... را به شکل دلخواه تنظیم نمود.
پشت سرم روی صندلی های عقبی هم همه چیز رو به راه است! فضای پا کاملاً مناسب و صندلی ها راحت هستند و خانواده های قد بلند با این اتومبیل مشکلی نخواهند داشت. البته جنس تو دری ها کمی خشک است اما بدلیل کیفیت مناسب حس بدی به سرنشینان منتقل نمی کنند. پس از فشردن دکمه استارت که کنار دسته دنده قرار گرفته شروع به حرکت مینماییم، فرمان خیلی نرم نیست اما عملکرد دقیق و مناسبی دارد، در مورد کیفیت سواری و سیستم تعلیق باید بگویم هرچند بزرگ بودن رینگ ها و فاق کوتاه لاستیک ها در نمونه ی ABT نسبت به نمونه ی معمولی پاسات، سواری را کمی خشک تر و اسپرت تر کرده اما همچنان قابلیت جذب ضربات رضایت بخش است و آرامش در کابین برقرار می باشد.
برای شتابگیری بهتر می بایست گیرباکس را در حالت اسپرت قرار دهیم تا دنده ها اصطلاحاً بیشتر پر شوند و در دور های بالاتر تعویض گردند. باید اعتراف کنیم که واکنش پدال گاز با توجه به موتور 170 اسبی و وزن 1600 کیلوگرمی پاسات کاملاً قابل قبول است. البته در این رنج قیمتی اتومبیل های دست دوم پرقدرت تری هم داریم پس بهتر است خیلی به موتور 5 سیلندرمان ننازیم هرچند که قدرت موتور تنها وسیله ی لازم برای لذت از فشردن پدال گاز نیست و پشت فرمان پاسات موارد دیگری مثل پایداری خوب، ترمزهای مطمئن و استاندارد بالای ایمنی تصادفات (5 ستاره از موسسه EuroNCAP) حس اعتماد به نفس کافی برای استفاده از حداکثر توانایی های این موتور را برای راننده فراهم کرده اند.
البته شاید خیلی ها به خودشان بگویند اصلاً به شخصیت این اتومبیل نمی آید که با آن لایی بکشید و با بقیه کل کل کنید اما اگر هم گاهی هوس این کارها به سرتان زد پاسات رویتان را زمین نخواهد انداخت. (این را هم در نظر داشته باشید که گشت نامحسوس حواسش به همه چیز هست!) فولکس واگن برای دوست داران شتاب و سرعت گزینه ی 3.6 لیتری 6 سیلندر را هم در نظر گرفته که متاسفانه هیچ کدام از نمونه های محدود وارداتی ABT جزو آنها نیستند و فعلاً با این قانون ناخوشایند منع واردات اتومبیل های حجم بالا اجازه ی ورود هم نخواهند داشت؛ هرچند در مناطق آزاد تجاری نمونه توربو پاسات نیز دیده میشود که سوای از بحث محدودیت تردد، با توجه به کیفیت پایین بنزین های داخلی دردسرهای خودش را (نسبت به نمونه 2.5 لیتری تنفس طبیعی) خواهد داشت. متاسفانه وقت تنگ است و مجبوریم خیلی زود از مسافران سنگین و رنگین اروپایی مان خداحافظی کنیم اما قبل از رفتن نگاهی به صندوق عقب می اندازیم. با توجه به ابعاد اتومبیل انتظار یک فضای مناسب داشتیم که گنجایش صندوق حتی از تصور ما هم بیشتر بود! فکر میکنم این اتومبیل با این شرایط بیشتر از پراید وانت کارایی حمل بار خواهد داشت! البته کمی اغراق کردم ولی واقعاً فضای صندوق عقب پاسات بزرگ و کارآمد است که برای خانواده ی ایرانی خبر خوشی به حساب می آید.
نتیجه گیری
فولکس واگن پاسات اتومبیلی ساده، بی ادعا و در عین حال قوی و استخوان دار است که با فضای جادار کابین و ویژگی های فنی مناسب چه برای استفاده ی روزانه و چه سفرها گزینه ی قابل اعتمادی به نظر می رسد. البته شاید در شرایط کشورمان با این پول (یا کمی بالاتر) خرید خودروهایی نظیر هیوندای آزرا یا کیا کادنزا دست دوم، با موتور قویتر، آپشن های رنگارنگ، قطعات یدکی در دسترس، طراحی داخلی و خارجی مدرن، بازار دست دوم بهتر و خدمات پس از فروش گسترده تر روی کاغذ از هر نظر انتخاب منطقی تری به نظر برسند ولی نوع دیگری از منطق هم وجود دارد که روی کاغذ قابل محاسبه نیست. داشتن اتومبیلی خاص از یک برند اصیل و کیفیتی عالی در کنار سواری دلچسب اروپایی میتواند تمامی فاکتورهای بالا را تغییر دهد، به عبارتی دیگر برای برخی تجربه ی داشتن یک اتومبیل آلمانی در این سطح به تمامی دردسرهایش می ارزد و من هم نمی توانم به راحتی با این دیدگاه مخالفت کنم!
البته ناگفته نماند که این فولکس ها کاملاً هم بدون خدمات رها نشده اند و شرکت آراد خودروی هرمز (وارد کننده رسمی پاسات های ABT) گارانتی 5 ساله یا 150 هزار کیلومتری برایشان در نظر گرفته و چند نمایندگی هم در تهران و دو سه شهر بزرگ ایران (البته در حدود انگشتان یک دست!) تدارک دیده است اما طبیعی است که بسیاری از علاقه مندان از ترس مواجه شدن با کمبود خدمات و قطعات در آینده ی نزدیک و باد کردن خودرو روی دستشان قید برند محبوبشان را زده اند و ترجیح می دهند گزینه های کم دردسر تر آسیایی را خریداری نمایند. امیدواریم آراد خودرو با ادامه ی واردات و افزایش نمایندگی ها و بازاریابی مناسب، پاسات را از این حس و حال غریبانه در خیابان های کشور نجات دهد.
در پایان جا دارد از آقای حسین کاظمی و حسان سویوک تاش که تیم خودروبانک را جهت تهیه این مقاله یاری نمودند تشکر و قدردانی نماییم.
فولکس واگن پاسات |
مثبت | کیفیت بالای قطعات، قابلیت های فنی مناسب، فضای جادار و سواری راحت |
منفی | تعداد کم نمایندگی ها، آینده ی نا مشخص در بازار، سادگی فضای داخلی و کمبود برخی آپشن ها |
مشخصات فنی |
مدل | فولکس واگن پاسات |
پیشرانه | 5 سیلندر خطی |
حجم موتور | 2475 سی سی |
حداکثر قدرت | 170 اسب بخار در 5700 دور در دقیقه |
حداکثر گشتاور | 240 نیوتن متر در 4250 دور در دقیقه |
شتاب | 8.1 ثانیه |
حداکثر سرعت | 225 کیلومتر در ساعت |
وزن | 1598 کیلوگرم |
قیمت بازار | حدود 150 میلیون تومان |