ساب سوئد و ام جی انگلستان به عنوان دو خودروساز اروپایی قدیمی و با تجربه چند سالیست که با سرنوشت یکسانی مواجه شده اند و هر دو پس از توقف تولید در خاک خود به واسطه سرمایه گذاری خودروسازان چینی سر از بازارهایی چون ایران در آورده اند.
البته اگر ریز بینانه تر به ماجرا نگاه کنید، واقعیت این است که SAAB هنوز مالک مشخصی ندارد و برخی پلت فرم های خود را در اختیار کمپانی BAIC چین و اخیراً یک شرکت تازه تاسیس ترکیه ای قرار داده است، اما ام جی به شکل کامل تحت عنوان یکی از برند های زیر مجموعه SAIC فعالیت می کند و یک خودروساز انگلیسی تحت مالکیت چینی ها به شمار می آید. سرنوشتی که در سال های گذشته گریبان سایر خودروسازان انگلیسی نظیر لوتوس، رولزرویس، جگوار، لندروور، بنتلی و ... را هم گرفته است و تمام این خودروسازان مشهور به زیر مجموعه شرکت های غیر انگلیسی مبدل شده اند.
به هرحال حالا ام جی و بایک در بازار ایران حضور دارند و تابستان گذشته شرکت عرضه کننده بایک سنوا نسبت به کاهش قیمت این خودرو تا حدود 110 میلیون تومان اقدام کرد و بنابراین رقابت ام جی 6 با 123 میلیون و بایک سنوا به عنوان دو سدان سایز متوسط با موتور های چهار سیلندر توربو بیش از پیش جدی شد. چندی پیش فرصتی دست داد تا در شرایطی مناسب این دو خودرو را با یکدیگر مقایسه کنیم.
طراحی
نظر دادن در مورد طراحی بدنه تا حدی تخصصی و تا حدی سلیقه ای است اما در مجموع باید گفت که طراحی و چهره پردازی بایک سنوا بسیار متفاوت از یک خودرو چینی انجام پذیرفته و از بسیاری زوایا با خطوط آشنا در طراحی محصولات ب ام و، مرسدس بنز و حتی خود SAAB مواجه می شوید. در واقع به غیر از برند ناشناخته و چراغ های کمی غیر معمول، بعید است کسی بتواند به آسانی چینی بودن این خودرو را تشخیص دهد. در مقابل ام جی 6 از طراحی خاص تری برخودار است و شبیه هیچ خودرو دیگری در جهان نیست. در مجموع شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که طراحی بایک سنوا پخته تر و لوکس تر است ولی در مقابل ام جی 6 طرحی اسپرت و متفاوت دارد و می تواند به نوعی بیانگر روحیه و سلیقه خاص مالک و راننده خود باشد، البته ام جی 6 در دو تیپ مختلف بدنه لیفت بک (ام جی 6 جی تی) و سدان (ام جی 6 مگنت) در ایران به فروش می رسد که از نظر مشخصات فنی و رفاهی کاملاً با یکدیگر یکسان هستند اما از نظر استایل بدنه اندکی در بخش عقب تفاوت دارند.
فضای داخلی
به لطف علاقه بی حد و حصر مشتریان چینی به فاصله محوری زیاد و فضای زیاد پا برای سرنشینان عقب، هر دو خودرو از کابینی با ابعاد مناسب برخوردارند و اثری از تنگی فضای اتاق احساس نمی شود، اما در مجموع عجیب است که تناسب چندانی بین طراحی داخلی و خارجی این خودروها وجود ندارد. بایک سنوا با پنجره های نسبتاً کوتاه و صندلی های اسپرت و در برگیرنده، حس و حالی شبیه ب ام و را به سرنشینان منتقل می کند و در مقابل ام جی 6 با صندلی هایی نرم و راحت و طراحی نه چندان مهیج داشبورد و مجموعه پشت آمپر، می تواند حس نشستن در کابین یک خودرو پر آپشن و نرم فرانسوی نظیر سیتروئن را به سرنشینان القا کند.
از نظر جنس و کیفیت مواد تشکیل دهنده کابین، در هر دو خودرو قطعاتی از پلاستیک نسبتاً خشک و نه چندان دلچسب دیده می شود اما با توجه به قیمت حدود 110 تا 120 میلیونی دو خودرو و مقایسه آن ها با رقبایی عموماً کره ای نظیر هیوندای النترا می توان گفت که هر دو به راحتی نمره قبولی را کسب می کنند و مجموعه مناسبی از نظر کیفی را حداقل در نگاه اول به سرنشینان ارائه می دهند.
مشخصات فنی
اگر بخواهیم از وجه اشتراک دو خودرو شروع کنیم باید به مواردی نظیر گیربکس اتوماتیک، موتور چهار سیلندر توربو، فنربندی مک فرسون چرخ های جلو و مولتی لینک محور عقب و وزن تقریباً یکسان حدود 1.5 تُن اشاره کنیم که در واقع برای بایک به حدود 1.6 تُن می رسد و اندکی از ام جی سنگین وزن تر است، اما از مهمترین تفاوت ها می توان مواردی چون حجم بیشتر پیشرانه بایک اشاره کرد که 2.3 لیتر حجم دارد و این رقم در برابر موتور 1.8 لیتری ام جی قابل توجه به نظر می رسد.
موتور بایک بدین ترتیب قدرت و گشتاوری معادل 248 اسب بخار و 350 نیوتن متر را تحویل گیربکس 5 سرعته خودکار می دهد که در مقابل قدرت و گشتاور 160 اسب بخار و 215 نیوتن متر ام جی 6 به شکل قابل توجهی بیشتر است. با وجود وزن تقریباً برابر، مشخص است که نسبت قدرت به وزن بایک سنوا یک سر و سرگردن بهتر از ام جی خواهد بود اما وقتی پای اعداد و ارقام مربوط به شتاب گیری دو خودرو به میان می آید تفاوت چندانی در رقم رسمی 8.2 ثانیه ای بایک و رقم 8.4 ثانیه ای ام جی 6 وجود ندارد و این درحالی است که در مقایسه با خودروهای پیشرو بازار با موتور 245 اسب بخاری و وزن مشابه 1.5 تُنی (نظیر ب ام و سری سه 328i) می توان عملکرد ساب را حتی ضعیف ارزیابی کرد! چرا که ب ام و با مشخصات مشابه ظرف حدود 6 ثانیه به تندی یکصد کیلومتر بر ساعت می رسد اما ساب حداقل 2.2 ثانیه کُندتر است و این مسئله می تواند از ضعف عملکرد و تکنولوژی گیربکس 5 سرعته قدیمی ساب و یا عملکرد موتور ناشی شود که ممکن است در شرایط واقعی 248 اسب بخار اعلامی را تحویل خریدار ندهد، البته هیچ کس از یک خودرو چینی با تکنولوژی سوئدی انتظار رقابت با ب ام و را ندارد اما به هرحال مشخص است که فاصله معنا دار بین اعداد و ارقام روی کاغذ و عملکرد خودرو در دنیای واقعی از کجا نشات می گیرد!
از نظر مصرف سوخت، مالکین ام جی از رقمی در حدود 8 لیتر در صد کیلومتر سخن به میان می آورند، اما حداقل و حداکثر مصرف ام جی 6 در بهترین و بدترین شرایط می تواند بین 7 الی 14 لیتر در یکصد کیلومتر متغیر باشد، در مقابل به دلیل تعداد اندک بایک سنوا در بازار نمی توان از تجربه مالکین سخن گفت اما به نظر می رسد رقم میانگین در حدود 9 لیتر باشد، چرا که پیشرانه بایک حدود 0.5 لیتر حجیم تر است و قدرت بیشتر خود را به واسط مصرف بیشتر سوخت تولید می کند.
پشت فرمان
پیشتر رانندگی با ام جی 6 را در پیست آزادی تجربه کرده ام. مجموعه ای از واکنش های خوب موتور و گیربکس، هندلینگ مناسب و بسیار بهتر از رقبای کره ای نظیر هیوندای النترا و کیا سراتو، گیربکس نسبتاً هماهنگ (در مدل 2015 با نمونه هوشمند تر دوبل کلاچ جایگزین شده) و سیستم تعلیق نرم، از ویژگی های این خودرو هستند، البته نباید ام جی 6 را در حد مرسدس و ب ام و بی نقص بدانید اما در مجموع با توجه به قیمت خودرو می توان آن را رقیبی در خور توجه و قدرتمند از نظر لذت رانندگی و عملکرد برای خودروهای کره ای نظیر النترا و سراتو دانست.
اما حس و حال راندن بایک سنوا با پیشرانه ای قدرتمند تا چه حد می تواند جالب باشد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش در ابتدا از تجربه مالک سنوا می پرسم. ایشان از شتاب گیری و قدرت خودرو رضایت کامل دارند و از نظر هندلینگ سنوا را با خودرویی چون مزدا 3 قابل قیاس می دانند که البته با توجه به پلت فرم ساب و مشخصات سیستم تعلیق چنین توصیفی چندان هم اغراق آمیز به نظر نمی رسد.
با چنین ذهنیتی به سراغ خودرو می رویم. نخست آنکه مجموعه آپشن های مفید و کاربردی سنوا مانند پرده عقب برقی، سانروف با تنظیم چند حالته و صندلی های برقی دارای گرم کن، دوربین دید عقب و ... می تواند لبخند رضایت را بر چهره خریدار بنشاند و از این نظر واقعاً کمبودی در سنوا احساس نخواهید کرد، اما حس شتاب گیری خودرو چندان تند و تیز نیست و این مسئله می تواند از عدم سازگاری پیشرانه با بنزین معمولی ناشی شده باشد که در روز آزمایش در باک خودرو وجود داشت. همچنین صدای زوزه مانند نسبتاً واضحی نیز از گیربکس شنیده می شود که باعث نگرانی مالک شده اما متاسفانه شرکت دیار خودرو از نظر پشتیبانی و خدمات دهی به خودرو بسیار ضعیف عمل کرده و پاسخگوی این مسئله نبوده است.
فارغ از این مورد، عملکرد فرمان نسبتاً سنگین و مانند تمام خودروهای دارای پلت فرم اروپایی دقیق است. فنربندی احساسی بین نرمی ام جی 6 و خشکی مزدا 3 را ارائه می دهد و واکنش ترمز ها نیز بسیار مناسب است. گیربکس تعویض دنده های کاملاً نرم و حساب شده ای دارد، اما مشخص است که برای رانندگی اسپرتی تنظیم نشده و بیشتر برای رانندگی توام با آرامش کارایی دارد. بنابراین بایک سنوا می توان خودرویی قابل تامل در خصوص مشخصات فنی و لذت رانندگی دانست اما اگر علاقه مند به کشف سرعت و قدرت این دو خودرو هستید، شما را به دیدن ویدیو زیر دعوت می کنیم که به درگ غیر رسمی این دو خودرو مربوط می شود.
گفتنی است که در ویدیو فوق عملکرد بایک سنوا به دلیل استفاده از بنزین معمولی ایده آل نیست و در صورت استفاده از بنزین خوب باید توقع کسب نتیجه بهتر را از این خودرو داشته باشید، البته ذکر این نکته الزامیست که هر دو خودرو نسبت به کیفیت سوخت حساس هستند و در صورت استفاده از بنزین معمولی دچار افت عملکرد و مشکلات دوام در بلند مدت می شوند.
رقابت ناشناخته ها در بازاری با مشتریان محتاط
شرکت مدیاموتور با خودروهای ام جی چند سالی است که در بازار کشورمان حضور دارد و علیرغم ناشناخته بودن این برند در ایران و استفاده از پیشرفته ترین تکنولوژی ها (یکی از اولین خودروهای وارداتی با موتور توربو) توانسته جایگاه نسبتاً مناسبی را برای محصولات ام جی در ایران به وجود آورد اما در مقابل خودروهای بایک در ابتدای مسیر برند سازی هستند و متاسفانه طی یکی دوسال گذشته فعالیت خاصی از شرکت وارد کننده برای خدمات دهی مناسب و عرضه گسترده خودروهای این شرکت دیده نشده است. آنچنان که مالک خودرو مورد آزمایش حتی برای تهیه تیغه برف پاک کن خودرو خود نیز دچار مشکل شده اند و حتی امکان خرید این قطعه ساده از بازار را نیز نداشته اند، چرا که به دلیل تعداد کم خودروهای فروخته شده و ناشناخته بودن این خودروها عملا هیچ یک از قطعات سنوا در بازار به فروش نمی رسد.
با چنین شرایطی پر واضح است که خرید بایک سنوا حتی علیرغم تمام مزیت ها و جذابیت هایش نسبت به خودروهای شناخته شده بازار، توجیهی ندارد و چه از نظر پروسه تعمیر و نگهداری و چه از نظر افت قیمت در هنگام فروش خودرو دست دوم به معضلی بزرگ برای فروشندگان مبدل خواهد شد. بنابراین ام جی با شرایط بسیار بهتر از نظر خدمات پس از فروش و بازار دست دوم، با قطعیت برنده این رقابت خواهد شد و می تواند گزینه ای متفاوت و مهیج نسبت به چند خودرو کره ای رقیب با مشخصات و عملکرد فوق العاده اقتصادی باشد، البته ذکر این نکته نیز لازم است که به هرحال افت قیمت چنین خودروهایی در بازار دست دوم نسبت به خودروهای کره ای نسبتاً زیاد است و همین مسئله بسیاری علاقه مندان را از انتخاب این گزینه های متفاوت زده می کند. در چنین شرایطی اعتماد سازی شرکت وارد کننده از طریق افزایش کیفیت خدمات دهی و حتی باز خرید و ارائه گارانتی بر روی خودروهای دست دوم می تواند در جهت افزایش اعتماد مشتریان بسیار موثر باشد. روشی که در اکثر نقاط جهان توسط خودروسازان پیشرو انجام می شود تا ضمن رونق بخشیدن به بازار دست دوم، از افت قیمت نمونه های صفر کیلومتر نیز جلوگیری شود.
در پایان ضمن تشکر از مالکین محترم خودروها و همراهان همیشگی خودروبانک، امیرعطا فکری و فرشید جم که ما را در تهیه این نوشتار یاری کردند، جدول مشخصات فنی خودرو خدمت خوانندگان گرامی تقدیم می شود.
مشخصات فنی |
مدل | ام جی 6 | بایک سنوا |
پیشرانه | 4 سیلندر1.8 لیتری توربو | 4 سیلندر 2.3 لیتری توربو |
قدرت | 160 اسب بخار | 248 اسب بخار |
گشتاور | 215 نیوتن متر | 350 نیوتن متر |
شتاب | حدود 8.4 ثانیه | 8.2 ثانیه |
گیربکس | خودکار 5 سرعته (2014) دوبل کلاچ 6 سرعته (2016) | پنج سرعته خودکار |
مصرف سوخت | حدود 8 لیتر | حدود 9 لیتر |
قیمت | حدود 123 میلیون تومان | حدود 110 میلیون تومان |