ماستنگ اولین خودرویی بود که با معرفی در میانههای سال 1964 ناخواسته کلاس پونی کار (Pony Car/یک سر و گردن کوچکتر از کلاس ماسل) را پایهگذاری، و تب و تاب خودروهای اسپرت آمریکایی را دو چندان کرد. با ادامه تولید و ارائه طراحیهای بروزتر، ماستنگ با پکیجهای فنی و ظاهری متفاوتی به تولید رسید که Mach-1 (مک-وان) یکی از محبوبترین پکیجها بود.
پکیج Mach-1 در حقیقت آپشن سفارشی و عملکرد محور بود که برای اولین بار در سال 1968 ویژه مدل 1969 معرفی شد و برای تمایز هرچه بیشتر با نمونههای دیگر، برخی تفاوتهای بصری و ظاهری را نیز شامل شد. مدل 1969 و 1970 اولین بار بود که نام Mach-1 با ماستنگ عجین شد و از این رو به نسل اول Mach-1 نیز شهرت یافت. این پکیج به خصوص دو بار دیگر در دو نسل متفاوت 1971-1973 و 2003-2004 به بازار بازگشت اما با ورود نسل پنجم ماستنگ در سال 2005 تاکنون نامی از Mach-1 به میان نیامده است.
نام Mach-1 از مدل مفهومی ماستنگ ارائه شده در سال 1959 است که این نام الهام گرفته از صنعت هوا-فضا آمریکا است. این مدل مفهومی به پیشرانه جت مجهز، و فاقد چرخ بود و در تئوری میتوانست تا 800 کیلومتر بر ساعت، سرعت بگیرد. به دلیل نزدیکی این سرعت به سرعت صوت (برابر با 1234 کیلومتر بر ساعت معادل 1 ماک یا 1 ماخ) Mach-1 یا "ماک 1/مک 1" نامگذاری شد.
آنچه در ادامه این مقاله از خودروبانک میخوانید ملاقات با یکی از منحصربفردترین ماستنگهای پکیج Mach-1 مدل 1969 موجود در ایران است که با وسواسی مثال زدنی از سوی مالک، پیشکسوت و بازسازی کننده آن، تیمور ریشار مورد احیا و بازسازی اصولی قرار گرفته است.
طراحی
طراحی نسل اول ماستنگ Mach-1 در حقیقت همان طراحی است که ویژه مدلهای 1969 تا 1970 در نظر گرفته شده بود. گِیل هالدرمن که در طراحی ظاهری نسلهای پیشین ماستنگ نیز دخالت چشمگیری داشت، طراحی این سری را با تغییرات عمده انجام شده نیز عهدهدار شد. این سری از ماستنگ ها با طراحی خارجی پف کرده و بدنهای کشیدهتر مواجه بودند که ابعاد خارجی آن را به 4762×1821×1283 میلیمتر میرساند و فاصله محورها نیز برابر با 2743 میلیمتر بود. در این سری اولین بار از 4 چراغ استاندارد در نمای جلویی ماستنگ بهره گرفته شد که دو به دو به سمت نمای خارجی خودرو در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند. این سبک از طراحی چراغ در پهنتر نشان دادن نمای جلویی ماستنگ نقش بزرگی ایفا میکرد.
پکیج Mach-1 تنها در مدل اتاق فستبک کوپه یا به قول فورد، اسپرتی روف (SportyRoof) عرضه شد و نمونه هاردتاپ کوپه یا کانورتیبل تحت این نام به تولید نرسید. این پکیج با رنگآمیزی دو رنگ بدنه (رنگ پایه به همراه رنگ ثابت مشکی)، پین کرومی قفل کاپوت، اسکوپ کاپوت به همراه شیکر بصورت آپشنال، سیستم تعلیق ویژه مسابقات، در باک کرومی فنری، سر اگزوزهای کرومی، طراحی فضای داخلی دیلاکس (Delux/با تلفظ دولوکس در ایران)، اسپویلر عقب و دیفیوزر زیر سپر جلو و کاور اسپرت کرکرهای شیشه عقب به بازار معرفی شد که ظاهری اسپرتتر و منحصربفرد به خودرو میبخشید. ماستنگ تولید سالهای 69 و 70 در شش تریم فنی و ظاهری مختلف از جمله GT، Boss302، Boss429، شلبی GT350، شلبی GT500 و Mach-1 به تولید رسید که تریم Mach-1 تقریباً برابر با نمونه Boss302 و در میانههای تریمهای ارائه شده فورد ماستنگ قرار میگرفت. هرچند لازم به ذکر است که تیراژ تولید نمونه Boss302 بسیار کمتر از Mach-1 و در نتیجه بسیار خاصتر و کلکسیونیتر است.
مهمترین وجه تمایز بین دو مدل 69 و 70 ماستنگ که در Mach-1 هم مشاهده میشود، حذف ورودی هوا تزئینی قرار گرفته بر گلگیر عقب و حذف چراغهای بیرونی مدل 69 و جایگزینی آن با ورودی هوای تزئینی برای مدل 70 است. در نتیجه مدل 70 در نمای جلویی تنها دو چراغ دارد و هواکش تزئینی گلگیر عقب در آن حذف شده است. اگرچه هر یک از دو طراحی جلوه بصری و طرفداران خود را دارد اما باید اعتراف کرد که مدل 69 از ابهت و زیبایی بیشتری برخوردار است.
خودرو مورد بررسی این مقاله با صرف زمانی نزدیک به 3 سال از پایه آهن شده و سپس به صورت اصولی مورد بازسازی با قطعات کاملاً فابریک قرار گرفته است تا چنین جواهر فوقالعادهای از آن حاصل شود. این Mach-1 بر روی کاپوت خود به هواکش تزئینی (و نه شیکر سفارشی)، قفل کاپوت اسپرت، دور شمار موتور قرار گرفته بر کاپوت، کرکره شیشه عقب و ریمهای آهنی اسپرت مگنوم 500 (مشترک با بسیاری از خودروهای اسپرت آمریکای) مجهز است و از آنجایی که رنگ پایه خودرو مشکی است، آن جلوه بصری دو رنگی که در سایر رنگهای پایه دیده میشود را با خود به همراه ندارد اما صافکاری و رنگ بدنه از نزدیک کیفیت فرایند بازسازی را به وضوح فریاد میزند.
خوشبختانه در چنین بازسازی ریشهای و اصولی، نمای داخلی خودرو نیز از نظرها پنهان نمیماند. در نتیجه در نمای داخلی نیز شاهد استفاده از قطعات فابریک ماستنگ Mach-1 هستیم که از رو دریها گرفته تا داشبورد، فرمان کرومی طرح چوب، رادیو، نشانگرها و صندلیهای عقب تاشو آپشنال که شاید در هیچ یک از Mach-1 های مدل 69 موجود در ایران یافت نشود، همگی از نوع اصلی و وارداتی هستند که گردآوری و تهیه آنها هزینه مالی و زمان بسیار زیادی را طلب کرده است. مجموعه نشانگرهای Mach-1 همانند سایر ماستنگ ها در اوج سادگی بسیار دلنشین و زیبا است. مجموع چهار نشانگر دایره که دو به دو بزرگ و کوچک هستند و از چپ به راست ولتاژ تولیدی دینام، سرعتسنج درجهبندی شده تا 120 مایل بر ساعت، نشانگر میزان سوخت و دمای رادیاتور و درنهایت نشانگر فشار روغن را شامل میشوند. از آن جایی که بیشتر خودروهای کلاسیک آمریکایی پیش از دهه 70 به دورسنج پیشرانه مجهز نبودند، این Mach-1 از یک دورسنج بیرونی قرار گرفته بر کاپوت بهره میبرد که به عنوان یک آپشن بسیار خاص و ویژه خودروهای کلاسیک آمریکایی از آن یاد میشود.
تنها قطعه غیرفابریک موجود در داخل کابین، شیفتر اسپرت گیربکس اتوماتیک از برند مشهور B&M است که آن هم برای خود داستان مجزایی دارد که در بخش فنی به آن اشاره خواهیم کرد.
قوای فنی
پیشرانههای استاندارد ارائه شده نسل اول Mach-1 شامل چهار نمونه 8 سیلندر 351 ویندزِر (351W با تلفظ ویندزور در ایران - 5.8 لیتر بلوک کوچک)، 351 کلیولند (351C - 5.8 لیتر بلوک بزرگ)، 390 (390FR - 6.4 لیتر) و 428 (428CJ-SCJ - 7 لیتری کبرا جت و سوپر کبرا جت) میشد. این سری پیشرانهها با طیف متفاوتی از کاربراتورهای آپشنال به بازار عرضه میشدند که در کمترین حالت ممکن یعنی پیشرانه 351W 2V (پیشرانه 351 ویندزر با کاربراتور دو دهانه) برابر با 250 اسب بخار قدرت و 480 نیوتنمتر گشتاور و در بیشترین حالت ممکن یعنی پیشرانه 428CJ/SCJ (پیشرانه 428 کبرا جت و سوپر کبرا جت) برابر با 335 اسب بخار قدرت و 597 نیوتنمتر گشتاور داشتند.
همچنین سه گیربکس به عنوان سیستم انتقال نیرو برای نسل اول Mach-1 در نظر گرفته شد که یک نمونه آن 3 سرعته اتوماتیک و دو نمونه دیگر 3 و 4 سرعت دستی بودند که به واسطه روح اسپرتی که Mach-1 به همراه داشت، بیشتر نمونهها به گیربکسهای 4 سرعت دستی مجهز شدند.
خودرو مورد بررسی این مقاله به پیشرانه 351W مجهز است. یک نمونه 8 سیلندر پوش راد (OHV) مجهز به 16 سوپاپ به حجم 5.8 لیتر. اما این پیشرانه با نمونه فابریک به کار رفته در Mach-1 های استاندارد تفاوتهای بسیاری دارد. این پیشرانه با ضریب تراکم 9:1 (9 به 1) به کیت مدرنتر تک تسمه (به جای استفاده از چند تسمه برای راهاندازی پمپ آب و هیدرولیک فرمان یا دینام و سیستم تهویه)، پمپ بنزین برقی ریسینگ با قابلیت تنظیم دبی سوخت، دو کاربراتور 4 دهانه اِدِلبراک تنظیم شده ویژه بنزین و شرایط جوی شهر تهران، سیستم خنککاری ریسینگ مجهز به رادیاتور آلومینیومی و دو فن الکتریکی قابل تنظیم دمای دلخواه، سیستم برق مسابقهای MSD و هدرز و سیستم اگزوز تمام استیل مجهز است که باعث میشود از دیدگاه توان و گشتاور خروجی اعداد و ارقام متفاوتی را ارائه دهد. با اعمال چنین تغییرات درخور توجهی این Mach-1 خاص به گفته مالک میتواند حداکثر 460 اسب بخار و 430 نیوتنمتر گشتاور تولید کند که برای استانداردهای امروزی نیز بسیار درخور توجه است.
ارتقا فنی این پیشرانه بدون هیچگونه خلل در ظاهر کلاسیک و با رعایت موازین استاندارد ماستنگ انجام شده و از این رو زیر کاپوت بزرگ این خودرو جز قطعات کروم کاری شده زیبا و جذاب، چیز دیگری خارج از استانداردهای دوران کلاسیک جلب توجه نمیکند.
حس سواری
با قرارگیری در پشت فرمان این هیولای قدیمی، حس و حال متفاوتی به سرنشین القاء میشود. با وجود تجربه سواری با خودروهای قدیمی بسیار متنوع و متفاوت، جایگیری پشت فرمان خودرویی ارتقاء یافته و خاص با نشانگرهای قرار گرفته در عمق داشبورد که طراحی سه بعدی را برای راننده نمایش میدهد، حس و حال بسیار متفاوت و غیرقابل وصفی است.
پیشرانه 5.8 لیتری تقویت شده Mach-1 مورد بررسی خودروبانک با کمی خشونت و دشواری که از تیون آپ ریسینگ آن نشات میگیرد، روشن شده و با غرشی سنگین و طنینانداز، سرها را به سوی خود بر میگرداند. از پیشرانهای تقویت شده توانمندی که بر این Mach-1 نصب شده، انتظار صدای خشنتری داشتم اما حقیقت آن است که سیستم اگزوز این خودرو از هدرزها تا سر اگزوزهای کرومی تماماً از استیل ضدزنگ و مرغوب و بدون دستکاری غیر اصولی انتخاب شده و در حقیقت این غرش آن صدای استانداردی است که همه Mach-1 های 351 باید از خود بروز دهند.
گیربکس با کمی دردسر حاصل از شیفتر اسپرت کرومی مات برند B&M وارد حالت درایو میشود. رفتار خودرو در تعویض بین دندهها کمی دشوار و پرخشونت است و دلیل آن این است که گیربکس 3 سرعته اتوماتیک به کار رفته در این خودرو نیز با نمونههای استاندارد تفاوت بسیاری دارد. این گیربکس سه سرعته اتوماتیک به منظور تحمل توان و گشتاور تولیدی پیشرانه و عدم سوختن صفحه کلاچهای انتقال قدرت داخل آن از نمونه ریسینگ انتخاب شده است. به همین دلیل توربین یا مبدل گشتاور این گیربکس نمونه قدرتمندتر و پر بازدهتری در مقایسه با گیربکسهای معمولی است. همچنین صفحه کلاچهای انتقال دهنده درون گیربکس از نمونههای قدرتمندتر ویژه ریسینگ هستند و تاب و تحمل بالاتری در برابر حرارت و سایش از خود نشان میدهند و به همین دلیل است که این خودرو با چنین قدرت درخور توجهی میتواند از گیربکس اتوماتیک بهره ببرد.
در گذشتههای دور زمانی که تکنولوژی روز در زمینه طراحی و ساخت گیربکسهای اتوماتیک و مواد به کار رفته در آنها تا این اندازه پیشرفته نبود، استفاده از گیربکس اتوماتیک در خودروهای اسپرت و توانمند چندان رایج نبود و درصورت استفاده، گیربکسهای مورد نظر مورد بهینهسازیهای بسیاری قرار میگرفتند تا از پس گشتاورهای بالای پیشرانههای هیولاهای آمریکایی برآیند و به همین دلیل بسیار گران قیمت بودند. به همین منظور بیشتر گیربکسهای استفاده شده در چنین خودروهایی، چه در گذشته و چه امروزه، بیشتر از نوع منوآل (دستی) هستند، چراکه گیربکسهای دستی با صفحه کلاچهای خشک و بزرگ توان بهتری برای عبور گشتاور از خود نشان میدهند، ضمن آن که هزینه اولیه و هزینههای نگهداری آنها بسیار کمتر از نمونههای اتوماتیک است.
این گیربکس مسابقهای اما هیچ تردیدی در انتقال قدرت از خود نشان نمیدهد. تنها با اشارهای جزئی به پدال گاز این اسب سرکش میل زیادی برای حرکت عرضی از خود نشان میدهد و محور عقب میل بسیاری دارد تا از محور جلو سبقت بگیرد و نتیجه آن چیزی نیست جز بیشفرمانی شدید که بدون شک بزرگترین لذت سواری با یک خودرو آمریکایی اسپرت دیفرانسیل عقب و توانمند است که میتواند به سرعت به حرکتی اعتیادآور و هزینه بردار تبدیل شود.
مجموعه انتقال نیرو در این Mach-1، دستیابی به بهترین و سریعترین شتاب ستاپ شده است. به این صورت که ضریب دیفرانسیل (Final Drive) خودرو به گونهای انتخاب شده تا این ماستنگ بتواند به حداکثر سرعت 235 کیلومتر بر ساعت دست یابد که شاید چندان زیاد به نظر نرسد، اما بسیار قابل احترام و برای آسفالتهای موجود در سطح کشور و پیستهای اتومبیلرانی منطقه بیشتر از حد نیاز است. اگرچه به دلیل انتخاب این ضریب به خصوص بین کرانویل و پینیون دیفرانسیل، حداکثر سرعت محدود شده است اما در عوض این اسب یاغی که در حدود 1.5 تن وزن دارد، میتواند در 5 تا 5.5 ثانیه از حالت سکون به تندی 100 کیلومتر بر ساعت دست یابد که از نمونه استاندارد زمان تولید با شتاب 8 ثانیهای، 2.5 تا 3 ثانیه سریعتر است که بهبود بسیار خیرهکنندهای به حساب میآید. از آن گذشته داشتن چنین توانی برای شتابگیری بیش از پیش بر جذبه و هیجان سواری بر این ماستنگ تاریخی میافزاید. مخصوصاً زمانی که در یک دور دور معمولی در خیابانهای شمال شهر، بتوانید صورت شرمگین مالکان برخی از خودروهای خاص امروزی برندهای آلمانی و ایتالیایی موجود در بازار کشور را در آینه عقب این ماستنگ مشاهده کنید.
اشارهای مختصر به پدال گاز نشان میدهد که این اسب ناآرام در خط مستقیم رفتاری غیرقابل پیشبینی دارد اما چنین خودرویی تنها برای خط مستقیم ستاپ نشده است. برای اینکه این ماستنگ بتواند در پیچ و خم جاده نیز عملکرد خوبی به نمایش بگذارد و به ذات دوگانه اسپرت جادهای/ مسابقهای خود وفادار باشد، زیربندی و تعلیق خودرو به کلی دگرگون شده و در هر دو محور از سیستم تعلیق ریسینگ فورد با قابلیت تنظیم میزان سختی سواری در چهار سطح مختلف به همراه میل موجگیرهای قطورتر ریسینگ در جلو و عقب استفاده شده است. مهمترین نکته در اعمال تغییرات فنی در سیستم تعلیق خودرو در حقیقت جایگزینی سیستم تعلیق استاندارد محور عقب Mach-1 از فنرهای شمش به لول در ستاپ جدید است که هندلینگ بسیار بهتری برای این خودرو به ارمغان میآورد که لذت عبور از پیچها در سرعتهای بالاتر را نیز تضمین میکند. البته نقش استفاده از سیستم فرمان کاملاً متمایز دندانه شانه (Rack & Pinion) با ضریب تیزتر و تایرهای آمریکایی BF Goodrich سایز 215 بر ریمهای جلو و 235 بر ریمهای عقب را نیز نباید از یاد ببریم. اگرچه سایز 235 برای چنین قدرت و گشتاوری چندان پهن جلوه نمیکند اما انتخاب برند برتر و باکیفیتی چون BF Goodrich کیفیت سواری، چسبندگی و شباهت بیمانند تایر به نمونههای قدیمی دوران تولید خودرو را یادآوری میکند که بسیار ارزشمند است.
اگرچه ماستنگ Mach-1 مدل 1969 بر خلاف سایر رقبای آمریکایی خود به سبک بودن (کمی کمتر از 1.5 تن) مشهور بود اما چنین ارتقاء فنی در توان و گشتاور تولیدی پیشرانه و انتقال سریع و بدون کم و کسر به محور عقب در کنار شتاب 5 ثانیهای، دیکته میکند که استفاده از یک سیستم ترمز قدرتمند، اجباری است. به همین دلیل تیمور ریشار برای بهبود توان ایستایی این اسب تیزپا از سیستمهای ترمز دیسکی هوا خنک در هر چهار چرخ بهره گرفته است که این سیستم ترمز به خصوص در حقیقت نمونه مشترک با افسانههای ساخت کرول شلبی در مدلهای شلبی کبرا است که بر این Mach-1 نیز نصب شده تا توان ترمزگیری را در حد قابل توجهی ارتقاء دهد، در حالی که در عین حال از سرعت داغ شدن آن در مقایسه با نمونههای فابریک از نوع کاسهای بکاهد.
ماستنگ Mach-1 مورد بررسی ما برای رانندگیهای گذری و شیطنتآمیز بازسازی نشده و در حقیقت جواهری است که به جرگه خودروهای تاریخی کشور خواهد پیوست. چنین حجم گستردهای از هزینه و زمانی که صرف بازسازی این الماس سیاه رنگ شده، باعث میشود این خودرو بیشتر جنبه تزئینی پیدا کند تا خودرویی برای رفت و آمدهای آخر هفتهای.
سخن نهایی
مهمترین نکته در مورد Mach-1 این مقاله آن است که تقریباً تمام تغییرات اعمال شده برای ارتقاء فنی آن در حقیقت در دوران تولید خودرو از سوی فورد یا شرکتهای تیونر متنوع موجود بوده و از این رو این Mach-1 یک بازسازی به سبک رستوماد (Resto Mod) به حساب نمیآید و صرفاً بازسازی برای دستیابی به نمونه تقویت شده Mach-1 است که در دوران تولید در سال 1969 با بالاترین سطح تجهیزات تقویتی قابل سفارش مجهز بوده است.
ماستنگ Mach-1 نسل اول تنها در دوسال 1969 و 1970 به تولید رسید که طراحی ظاهری این دو مدل نیز با یکدیگر تفاوتهای فاحش دارد و از این رو علاقمندان، آنها را از یکدیگر جدا میسازند. تیراژ کلی ماستنگ در سال 1969 میلادی برابر حدود 300 هزار دستگاه بود که تنها 72 هزار و 458 دستگاه آن مربوط به تریم Mach-1 میشود. این رقم تولید بسیار زیادتر از آن چیزی به نظر میرسد که Mach-1 مدل 69 را به خودرویی خاص تبدیل کند اما لازم به ذکر است که کم بودن تیراژ تولید الزاما تنها نکته برای خاص بودن یک خودرو به شمار نمیآید.
سال 1969، راننده معروف مسابقات و رکورددار سرعت زمینی در جهان، میکی تامسِن، توانست با یک دستگاه فورد مساتنگ Mach-1 تولید همان سال و صرف بیش از 24 ساعت زمان و طی بیش از 800 کیلومتر مسافت در دریاچه بزرگ نمک بانویل آمریکا، بیش از 295 رکورد سرعت و استقامت در کلاسهای مختلف از خود بر جای بگذارد که نهتنها در آن دوران، بلکه امروزه نیز بسیار خیرهکننده و نشاندهنده تواناییهای چنین خودرو متفاوتی است و به همین دلیل نمونه 1969 همچنان محبوبترین و گران قیمتترین مدل Mach-1 از هر سه نسل تولیدی این تریم از ماستنگ است.
Mach-1 بدونشک به اندازه مدلهای سری Boss و یا نمونههای افسانهای شلبی خاص و منحصربفرد نیست، اما امروزه یک دستگاه Mach-1 کاملاً سالم و با کارکرد کم چیزی در حدود 60 هزار دلار قیمت داشته باشد. اما برای Mach-1 مورد بررسی خودروبانک که از قطعات ساخته و پرداخته شده و سبک بازسازی بسیار دقیق در حد یک خودرو کاملاً صفرکیلومتر بهره میبرد، به این سادگیها نمیتوان قیمتی تعیین کرد چرا که جدا از هزینههای مالی تزریق شده به این خودرو، ارزیابی هزینههای معنوی و زحمات یدی که برای بازسازی اصولی این اسب سیاه وحشی کشیده شده که خارج از درک و تصور است.
در پایان نهایت قدردانی را از مالک و بازسازیکننده محترم ماستنگ Mach-1 مدل 1969 مورد بررسی خودروبانک، جناب تیمور ریشار به جا میآوریم که برای انجام این تست رانندگی منحصربفرد در نهایت صمیمیت، از هیچ کمکی دریغ نکردند.