نوشته و عکس: امین امیری فر
مقدمه
چند سالی است که محبوبیت خودروهای SUV )بخصوص در کشورمان( با افزایش چشمگیر مواجه شده است. بدون شک بخشی از این قضیه به تغییر ذائقه مردم باز می گردد اما احتمالا ً باید قسمت اصلی داستان را در پیشرفت شاسی بلند های امروزی نسبت به پدرانشان بدانیم.
درواقع SUV های جدید دیگر الزاماً آن خودروهای خشک و پرمصرف و نا زیبای گذشته که با شتاب و تعادل ضعیف فقط به درد مسیرهای خارج جاده ای میخوردند، نیستند و به لطف طراحی های جدید، پیشرفت سیستم های تعلیق و پیشرانه ها و حضور موثر تکنولوژی در جای جای خودرو، بسیار رامتر و جذابتر از قبل شده اند. بخصوص کراس اوور های سایز متوسط که با سواری نزدیک به نوع سدان قشر وسیع تری را نسبت به گذشته به این سگمنت علاقمند کرده اند. البته برخی اعتقاد دارند که بسیاری از شاسی بلند های زیبا و راحت امروزی که قرار بوده هم در جاده و شهر کیفیت سواری یک سدان را ارئه دهند و هم در تعطیلات آخر هفته شما را در سفرهای هیجان انگیز بیرون از جاده همراهی کنند، در عمل به خودروهایی صرفاً فانتزی تبدیل شده اند که نه در شهر یارای رقابت با سدان های هم قیمت را دارند و نه در آفرود می توانند خودی نشان بدهند و به غیر از جلب توجه بیشتر نسبت به اتومبیل های معمولی برگ برنده ای برای صاحبان خود رو نمی کنند که باید اعتراف کنیم در بسیاری موارد حق با همین افراد است!
اما خودرو SUV که امروز برای آزمایش انتخاب کرده ایم جزو این گروه از خودروهای فانتزی نیست. اتومبیلی از یکی از بهترین برند های خودروسازی جهان بنام مرسدس بنز که با قیمت هایی نه چندان ارزان، همواره محکوم به راضی نگه داشتن مشتریانش بوده و هست. تازه میهمان امروز ما یکی از کوچک ترین و ارزان قیمت ترین اس یو وی های بنز یعنی مدل GLK میباشد اما با توجه به قیمت های کهکشانی این برند آن هم در شرایط خاص ایران، همچنان گران است! مثلاً مدل سال 2013 در کشورمان حوالی قیمت 450 میلیون تومان پرسه میزند که تازه این رقم با توجه به افت قیمت وحشتناک خودروهای دست دوم لوکس به این عدد رسیده!
البته مدل های قدیمی تر ( مثلاً 2010 و 2011) که آن زمان هنوز دست خوش فیس لیفت ظاهری و بهینه سازی باطنی سال 2013 نشده بودند با قیمت های مناسب تر یعنی در حدود 260 تا 320 میلیون در کشور یافت می شوند که همچنان نسبت به قیمت جهانی (که بهتر است تا داغ دل دوست داران خودرو تازه نشده از این موضوع بگذریم) و سطح درآمد عمومی رقمی گزاف به حساب می آید اما در هر صورت وقتی آپشن، ایمنی، قدرت، کیفیت و اصالت را یکجا بخواهید مجبورید بهای بیشتری هم بپردازید.
(یک نکته هم داخل پرانتز بگوییم و آن اینکه با ممنوعیت واردات خودروهای بالای 2500 سی سی اتومبیل های قدرتمند وارداتی، دست خوش قیمت های کاذب هم شده اند و این بحث جدای از هزینه های واردات معمول در کشور است)
GLK یعنی چه؟!
GLK مخفف عبارت آلمانی Geländewagen Luxus Kompaktklass به معنی شاسی بلند جمع و جور تجملاتی یا دورگه لوکس است، خودرویی از سری SUV های سایز متوسط مرسدس بنز که با کد X204 روی پلتفرم مرسدس بنز C کلاس (W204) در سال 2008 رونمایی شد تا به رقابت با خودروهایی مثل ب ام و X3 ، آئودی Q5 و لکسوس RX350 بپردازد.
خودرویی که امروز برای تست آماده کرده ایم GLK مدل4Matic 350 تولید سال 2011 میلادی است که کمتر از 60 هزار کیلومتر پیموده و با توجه به میزان سلامت فنی و بدنه با قیمتی در حدود 280 میلیون تومان در کشورمان ارزش گذاری می شود.
طراحی بدنه
بدون شک GLK زیباترین خودروی چند صد میلیونی بازار نیست! طرحی ساده و اتو کشیده با زاویه تند ستون های جلویی و دماغه ای پخ، در مجموع ظاهری مکعبی شکل به خودرو بخشیده اند. چراغ های جلو و عقب نیز با طرحی کاملاً معمولی در کنار جلو پنجره بزرگ و سپرهای ساده، هنوز 6، 7 سال از طراحی اتومبیل نگذشته حالتی سنتی و کلاسیک را برای بیننده تداعی می کنند. اما علیرغم همه این صحبت ها باید اعتراف کنیم که مرسدس موفق شده برای این اتومبیل زیبایی نسبی را در سادگی مطلق رقم زده و با کمک همین خطوط شکسته طرحی باوقار و مردانه خلق کند. ضمناً نباید از یاد برد که اگر بنز در ساختن زیباترین خودروهای جهان حرف اول را نزند (که گاهی هم میزند!) ولی در مورد ماندگارترین طراحی ها کارش را خوب بلد است. کمتر محصول این کمپانی را به یاد می آورم که بعد از گذر زمان خسته کننده و تکراری شده باشد و به نظر همین طراحی ظاهراً ساده GLK هم تا مدت ها برای بیننده جذابیتی نزدیک به روزهای اول ارائه شدنش به بازار را داشته باشد.
ضمناً این طراحی جعبه ای شکل که البته با برآمدگی های روی گلگیرها و کاپوت و خطوط کناری بدنه کمی حالت عضلانی هم پیدا کرده، به نوعی بینانگر روح و ذات خشن تر خودروهای SUV مرسدس بنز نسبت به سدان های این کمپانی است و شاید GLK میخواهد با این چهره ی نه چندان دلربا به بیننده هشدار دهد که هرچند من روی پلتفرم برادر خوش ترکیبم C کلاس بدنیا آمده ام اما نسبت به او خیلی قلدرترم!
البته GLK در سال 2013 صورتش را به دست جراحان زیبایی سپرد و با تغییراتی در قسمت های مختلف از جمله چراغ ها و سپر ها چهره ای مدرن تر و زیباتر از قبل بدست آورد اما همچنان چهارچوب کلی اتومبیل سر جایش باقی ماند و حتی برخی منتقدان همین چهره قبل از فیس لیفت را هماهنگ تر با خطوط کلی بدنه می دانند. در هر صورت بحث زیبایی بیشتر به تفاوت سلیقه ها بر می گردد اما در حالت کلی و در نظر گرفتن سلیقه ی عمومی باید گفت که طراحی GLK هر چند در برابر رقبای قیمتی چندان شاهکار نیست، اما متین، با اصالت و شیک است.
طراحی داخلی
با ورود به داخل کابین با داشبوردی ساده شبیه به داشبورد مرسدس بنز W204 روبرو می شویم. البته استفاده از خطوط شکسته و زاویه دار بیشتر در داشبورد GLK باعث شده تناسب خوبی بین طراحی داخلی و خارجی این اتومبیل به وجود آید. پشت فرمان سه شاخه، سه دایره دیده می شود که از چپ به راست اطلاعات بنزین/دما، سرعت و دور موتور را به راننده نشان می دهند و در قسمت میانی سرعت سنج نمایشگری قرار گرفته که امکان مشاهده اطلاعات و تنظیمات مختلف را مهیا میسازد، کلید چراغها به رسم ژرمن ها سمت چپ قرار دارد و در قسمت میانی داشبورد تنظیمات جداگانه سیستم تهویه مطبوع برای راننده و سرنشین، سیستم صوتی و نمایشگر کوچکی که اطلاعات سیستم صوتی و Comand System را به تصویر می کشد، خودنمایی می کنند (سیستمComand بنز چیزی مشابه iDrive ب ام و است که با استفاده از یک موس که در GLK پشت دسته دنده قرار گرفته کار می کند).
به طور کلی می توان طراحی داخلی این مسافر آلمانی را در سه عبارت "خطوط ساده و شکسته"، "ارگونومی عالی" و "کیفیت مطلوب" خلاصه نمود. البته در مورد کیفیت هر چند از واژه مطلوب استفاده کردیم اما باید گفت توقع از این برند، بخصوص در این رده قیمتی به قدری بالاست که همین کیفیت مناسب هم از دیدگاه ایده آلیستی مشتریان مشکل پسند خودروهای لوکس نمره کامل را دریافت نخواهد کرد و این مشتریان احتمالاً با دیدن کیفت پایین آفتابگیرها، کیفیت متوسط فرمان و خشکی برخی قطعات تودری ها زبان به گلایه خواهند گشود که تا حدودی حق هم دارند.
البته به روزرسانی ظاهری سال 2013 به داخل اتاق نیز رخنه نمود و داشبورد GLK های 2013 کمی لوکس تر و با کیفیت تر از این نسل شدند. در کابین جدید شکل و شمایل داشبورد و دریچه های هوا و چند قسمت دیگر دچار تغییر و تحول گردیدند و اهرم اصلی دنده نیز به پشت فرمان اسباب کشی کرد.
پیشرانه و سیستم انتقال قدرت
GLK با پیشرانه های مختلفی از 4 سیلندر و 6 سیلندر بنزینی گرفته تا موتورهای دیزل ارائه شده، اما نمونه مورد تست امروز ما مثل اکثر نمونه های وارداتی از یک پیشرانه 6 سیلندر V شکل 3.5 لیتری (حجم دقیق 3498 سی سی) بهره میبرد که با 24 سوپاپ و نسبت تراکم 10.7 به 1 قادر خواهد بود 268 اسب بخار قدرت را در دور موتور 6000 و 350 نیوتون متر گشتاور را در دور 5000 – 2400 در اختیار راننده قرار دهد.
البته برای مدل های 2013 به بعد، انجین در قسمت های مختلف از جمله نسبت تراکم و سیستم پاشش سوخت مورد بازنگری قرار گرفت تا با حجم مشابه قدرتی برابر 306 اسب بخار (برخی منابع 302 اسب) و گشتاور 370 نیوتون متر را ارائه دهد که کاملاً قوی تر از سری قبلی است و جالبتر اینکه این همه اضافه شدن قدرت نه تنها به مصرف سوخت اضافه نکرده بلکه 306 اسب موتور بهینه سازی شده از 268 اسب پیشرانه قدیمی کمتر غذا می خورند و کمتر هم محیط زیست را آلوده میکنند! ( میانگین مصرف سوخت ترکیبی GLK به ازای پیمایش 100 کیلومتر برای موتور های قدیمی حدود 10.5 و موتور های جدید تر 8.1 لیتر می باشد)
البته ناگفته نماند که موتور های جدید کمی نسبت به بنزین حساس تر هستند.
در هر حال با توجه به قدرت کافی همین اتومبیل و نگاهی به رقم پرداختی مناسب تر (نسبت به مدل 2013) می توانیم از این پیشرانه هم راضی باشیم. ضمناً این قدرت توسط یک گیرباکس 7 سرعته اتوماتیک به 4 چرخ با نسبت 45 درصد به جلو و 55 درصد به عقب منتقل میشود.
امکانات رفاهی و ایمنی
اگر از تجهیزات رفاهی و ایمنی معمولی مثل شیشه ها و آینه های برقی و ترمزهای ضد قفل و ... که دیگر به امکانات استاندارد هر خودرویی تبدیل شده اند بگذریم، باز هم لیست نسبتاً بلند بالایی از آپشن های متنوع پیش رویمان باقی می ماند که از آن جمله می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
ایربگ راننده و سرنشین بهمراه ایربگ های روی ستون های جلویی و کنار صندلی های جلو، کنترل پایداری، تهویه مطبوع اتوماتیک که امکان تنظیمات دلخواه را برای راننده، شاگرد و سرنشینان عقب به صورت مستقل و مجزا فراهم نموده، صندلی های تمام برقی جلو که به 3 حافظه هم مجهز شده اند، سی دی چنجر، سنسور های پارک جلو و عقب، سانروف چند حالته و سقف پانوراما، گیرباکس 7 سرعته اتوماتیک با پدال های تعویض دستی پشت فرمان، صندلی های تاشو عقب، چراغ شور جلو، سیستمComand ، کروز کنترل و محدود کننده سرعت، سیستم روشنایی مجهز به زنون، تنظیم اتوماتیک ارتفاع نور، چراغ روز، چراغ های کنار جاده که در قسمت داخلی کاسه چراغ مخفی شده اند و با گردش فرمان به طرفین روشن می شوند، کامپیوتر سفری، آینه پارک، زیر آرنجی جلو مجهز به محفظه خنک کننده و ...
شاید با خودتان بگویید پس کیلس و گرمکن صندلی و نویگیشن و ... چه شد؟! متاسفانه GLK های وارداتی با آپشن های متفاوتی پا به کشور گذاشتند و حتی بسیاری از مدل های 2013 هم فول نبوده و کمبود مواردی این چنین و حتی گاهی بدتر (مثلاً بدون صندلی برقی)، توی ذوق مشتری می زند.
تجربه رانندگی
پشت فرمان نشسته و موتور را استارت میزنیم. صندلی راننده کاملاً راحت و فضای پای سرنشینان جلویی مناسب است اما درمورد فضای پای سرنشینان عقبی بهتر است با توجه به ابعاد خودرو از کلمه متوسط استفاده نماییم. ترمز اصطلاحاً دستی (که در حقیقت با فشار پا روی پدال فعال شده بود) را آزاد کرده و شروع به حرکت میکنیم تا به مکانی خلوت و مناسب برای تست توانایی های واقعی این اتومبیل برسیم.
موتور 3.5 لیتری GLK در دورهای پایین تقریباً بی صدا کار می کند و با افزایش دور هم صدای دلنشینی به سرنشینان هدیه می دهد، فرمان نرم و دید اطراف بسیار خوب است و باید اعتراف کرد که این دید مناسب برای خودرویی در این سایز فراتر از سطح توقع ما بود، ضمناً این مورد در کنار ابعاد نه چندان بزرگ اتومبیل (طول 4526، عرض 1840، ارتفاع 1689 میلیمتر)، GLK را برای استفاده ی روزمره و داخل شهری تبدیل به اتومبیلی کارآمد کرده است.
در مسیرهای متنوع از کوچه پس کوچه ها گرفته تا بزرگراه این سرباز آلمانی مطیع مطلق فرمان راننده است و مو به مو دستورات شما را روی اسفالت پیاده می کند اما در مورد نرمی و راحتی سواری با توجه به اسپرت پکیج بودن خودرو مورد تست، سواری خشن تری نسبت به GLK های معمولی تجربه کردیم.
البته ما از یک SUV توقع نرمی خیلی زیاد هم نداشتیم اما سیستم تعلیق کمی خشک تر و رینگ های 20 اینچی نمونه های اسپرت پکیج با دست انداز ها چندان مهربان نیستند و ضربات و تکان ها را تا حدودی به سرنشینان منتقل می کنند. یک مورد منفی دیگر در مواجهه با سرعت گیر های بزرگ وجود داشت که بیشتر چیزی شبیه به حالت گیجی و سردرگمی کوتاه مدت قسمت جلویی اتومبیل بود. شاید هم این مسافر آلمانی با دیدن همچین سرعت گیرهایی در خیابان های ایران واقعاً گیج شده! البته این حالت در حدی شدید نیست که کنترل اتومبیل را با مشکل مواجه کند اما در هر صورت برای خودرویی در این سطح و با قابلیت های خارج جاده ای کمی دور از انتظار بود.
کم کم به مکان خلوت مورد نظرمان نزدیک شده و خودمان را برای آزمایش شتاب گیری آماده می کنیم، اصلاً به قیافه این جنتلمن 1830 کیلوگرمی نمی آید که بویی از هیجان و آدرنالین برده باشد اما با دانستن قدرت 268 اسب بخار شانسمان را محک زده و با قرار دادن گیرباکس در حالت اسپرت و فشار پدال گاز دستور حمله را صادر کردیم! نتیجه کاملاً رضایت بخش بود و این غول "که حالا با احتساب سرنشینانش حدود 2 تن وزن دارد" مثل یک خرگوش سبک وزن از جا کنده شد!
گیرباکس 7 سرعته مرسدس هم بسیار کم نقص دنده ها را تعویض می کند و بهانه ای برای کاهش شتابگیری دست پیشرانه پر قدرت GLK نمی دهد! همین موتور توانمند و گیرباکس دقیق ما را در کمتر از 7.8 ثانیه (حالت استاندارد اعلامی کارخانه 6.7 ثانیه) به سرعت 100 کیلومتر رساند که تازه این شتاب در مدل های جدید تر حدود 0.2 ثانیه بهتر نیز شده است. ضمناً این خودرو قادر خواهد بود افزایش سرعت را تا 230 کیلومتر بر ساعت ادامه دهد.
در آزمون هندلینگ هم GLK به لطف تعلیق اسپرت و سیستم 4Matic یا همان تقسیم نیرو بین 4 چرخ مرسدس بنز، تعادل خوبی به نمایش گذاشت و شاید اغراق نباشد اگر چسبندگی GLK را نزدیک به برادر سدانش C کلاس بدانیم که این برای یک اتومبیل SUV عملکردی بسیار عالی محسوب می شود. اما در هنگام توقف ترمزهای چهارچرخ دیسکی واکنش فوق العاده ای نشان ندادند، هر چند باید بخش اصلی این عملکرد متوسط را به گردن لاستیک های قدیمی میهمان امروزمان بیاندازیم ولی با این وجود به نظر می آید مهار این همه قدرت و وزن به بازدارنده ای کمی قویتر نیاز داشت تا راحت تر بتوانیم با 268 اسب سرکش آلمانی روی اسفالت داغ اتوبان ها بتازیم.
خوب تا اینجای کار که GLK موفق شد در آزمایش داخل جاده ای سربلند بیرون آید ولی آیا در خارج از جاده هم میتواند حرف هایی برای گفتن داشته باشد؟ البته با توجه به هزینه ی خرید و از آن مهمتر هزینه های نگهداری در کشورمان کمتر کسی دلش می آید این برند ها را به چالش های سخت و سنگین مسیرهای ناهموار دعوت کند و با توجه به ارتفاع شاسی و کلاس اتومبیل هم نباید توقعی در حد و اندازه های بنز G یا تویوتا لندکروز از این دورگه لوکس داشت اما با آزمایشی کوتاه در مسیری تپه ای و نه چندان دشوار، GLK اتومبیلی قابل اعتماد نشان داد و با زبان بی زبانی به ما گفت که پتانسیل بالاتری از تست ساده ما دارد ولی چه کنیم که ارتفاع شاسی نه چندان زیاد و نگاه معنا دار مالک، اعتماد به نفس کافی برای چالش های سخت تر و ریسکی را از ما گرفته بود!
نتیجه گیری
به هر حال بنز بنز است! حتی اگر چهره اش خیلی فریبنده نباشد، کیفیت کابینش ایده آل نباشد و قیمتش سر به فلک بکشد باز هم طرفدارانش معتقدند این ستاره سه پر یکی از ستاره های آسمان است که به زمین افتاده و چه کسی می تواند قاطعانه این ادعا را رد کند؟!
در یک جمع بندی کلی میتوان GLK را خودرویی لوکس، چالاک و خوش دست دانست که شاید با طراحی خاص و کمبود برخی آپشن ها (البته در نمونه های نیمه فول وارداتی) شما را دچار تردید کند اما بعد از نشستن پشت فرمان و مشاهده توانایی های حرکتی خوب و ارگونومی کم نظیر آن متوجه خواهید شد که در انتخاب خود اشتباه نکرده اید. البته به شرط اینکه با پرداخت حدود 300 میلیون برای یک خودرو 4 ساله و قیمت قطعاتی مثل جلوپنجره 2.5 میلیونی مشکلی نداشته باشید!
در پایان جا دارد از همکاری صمیمانه آقای محمد براتی که با در اختیار گذاشتن وقت و اتومبیلشان ما را در تهیه این مقاله یاری نمودند تشکر نماییم.