مقدمه
شاید در ظاهر اینطور به نظر برسد که قوانین محبوب شدن را میدانیم. مثلاً از کودکی به ما گفتهاند اگر انسان خوبی باشید، دروغ نگویید، به دیگران کمک کنید و خلاصه مطلب، راه راست را بروید قطعاً در میان مردم محترم و محبوب خواهید شد اما وقتی بزرگ شدیم فهمیدیم الگوهای فکری انسانها خیلی پیچیدهتر از این حرفهاست و چه بسا گاه کاراکترهای منفی نسبت به شخصیتهای درستکار و موجه داستان از محبوبیت به مراتب بالاتری بهرهمند شوند. این قضیه در دنیای خودروها هم صادق است و در برخی مواقع شاهد عدم استقبال از یک خودرو خوب (مثل سوزوکی کیزاشی) و در طرف مقابل موفقیت خودروهای غیرکاربردی (مثل برخی از هاچبک کراسها) بودهایم.
میهمان امروز ما یکی از همین ماشینهای خوب اما ناموفق است. خودرویی در سگمنت MPV که انتظار میرفت بدلیل کارایی مناسب، حداقل از سوی خانوادههای پرجمعیت ایرانی مورد استقبال قرار گیرد اما در عمل اوضاع اینگونه نشد و کارنز با بیمهری شدیدی از سوی هموطنان مواجه گردید. لطفاً در این مقاله خودروبانک ما را همراهی کنید تا به شما بگوییم چرا معتقدیم لیاقت کیا کارنز بیش از اینها بوده است.
طراحی ظاهری
اگر خاطرتان باشد نسل قبلی کارنز طراحی فاجعه باری داشت و در تمامی زوایا از سادگی مفرط رنج میبرد. اما در نسل پیش رو، شاهد پیشرفت اساسی در ظاهر این فرزند کیا هستیم و اکنون فرم چراغها، جلوپنجره و رینگها ما را به یاد نسل قبلی کیا سراتو میاندازند. البته سقف بلند و کشیدگی خاص بدنه کارنز باعث شده که مقداری از ظرافتهای ظاهری و جذابیتهای جوان پسندانه اتومبیل کاسته شود اما طراحان کیا موفق شدهاند با استفاده از یک سری خطوط هوشمندانه این نقاط ضعف را تا حد زیادی کمرنگ نموده و ظاهری نسبتاً مدرن و شیک خلق نمایند.
ولی مشکل اصلی ظاهری کارنز عدم تطابق با سلیقه ایرانیها است. در واقع مردم ما به هیچ عنوان ماشینهای مینیون و استیشن را باکلاس نمیدانند، حتی اگر آن ماشین یک مرسدسبنز باشد! شاید علت این امر به قیمتهای سرسامآور خودرو در کشورمان باز گردد چرا که این مهم باعث شده حتی اتومبیلهای معمولی هم برای ایرانیها حکم کالای لوکس و تجملاتی را پیدا کند و طبیعتاً یک مینیون مثل کارنز که تمرکز اصلی خود را بر روی افزایش کاربری "و نه جذابیتهای لوکس ظاهری" قرار داده قادر نیست در این پارامتر با رقبای خوش آب و رنگ بازار رقابت کند. به زبان خودمانی، وقتی شما پشت فرمان یک مینیون نشسته باشید ممکن است با کارمند یک شرکت یا پدر یک خانواده پرجمعیت اشتباه گرفته شوید اما این دیدگاه در مورد امثال سانتافه یا توسان وجود ندارد و تمامی اعضاء خانواده در هر رده سنی میتوانند پزشان را با ماشین بدهند!
پس با وجود اینکه به سختی میشود از طراحی ظاهری و هارمونی کلی میان قطعات کارنز ایراد گرفت، مجبوریم بگوییم این ماشین در قیاس با رقبای موجود شانس چندان زیادی برای خودنمایی ندارد و درنتیجه در بازار مدگرای امروزی کشور، مجبور است برای محبوب شدن روی سایر خصوصیاتش تمرکز کند.
طراحی داخلی
در داخل کابین هم ویژگیهای کاربردی بر جذابیتهای بصری ترجیح داده شده است. البته خطوط کلی داشبورد اصلاً زشت نیستند و بدسلیقگی خاصی در اتاق کارنز به چشم نمیخورد اما در هر صورت اینجا احساس هیجان سوار شدن بر یک خودرو لوکس چند صد میلیونی به انسان دست نخواهد داد و با توجه به بازار هدف خاص این سگمنت، تمرکز اصلی طراحان معطوف به کارایی اتومبیل بوده است.
به عنوان مثال نشانگرهای پشت آمپر بیش از زیبایی بر خوانا بودن تاکید دارند و چیدمان ادوات هم با هدف بهترین دسترسی بر سر جای خود قرار گرفتهاند. صندلیها به خوبی طراحی شدهاند و ضمن دربرگیرندگی کافی، راحت و جادار به نظر میرسند و وجود ردیف سوم صندلیها، امکان استفاده 7 نفره را میسر نموده است. هر چند که صندلیهای ردیف آخر بیشتر برای کودکان مناسب میباشند.
حجم صندوق عقب هم عالی است و در حالت 5 نفره فضای فوقالعادهای پیش رویمان قرار میدهد. در خصوص کیفیت هم باید گفت که کیا کارنز هرچند بهترین کیفیت را ندارد اما در مجموع شما را راضی نگاه خواهد داشت. بخصوص که قسمت رویی داشبورد از پلاستیک نسبتاً نرمی تشکیل شده که حس خوبی به انسان میدهد.
امکانات رفاهی و ایمنی
شاید ظاهر میهمان امروزمان به اندازه اسپورتیج، توسان یا سانتافه جذاب نباشد اما این مرد خانواده در خصوص سطح امکانات رفاهی و ایمنی حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و به نسبت سطح قیمتی یکی از آپشنالترین گزینههای موجود در کشور محسوب میگردد. به عنوان مثال کارنز فول 2016 در زمان نگارش این متن با قیمتی در حدود 500 میلیون تومان در بازار ارزشگذاری میشود که این رقم با قیمت کمآپشنترین سانتافه موجود یعنی مدل سقف فلزی تک دیفرانسیل، برابری میکند. اما برخلاف سانتافه لوآپشن، اینجا لیست بلند بالایی از امکانات رفاهی و ایمنی پیش رویمان قرار گرفته که جای هیچ گونه حرف و حدیثی باقی نمیگذارد.
از جمله این امکانات میتوان به مواردی نظیر سامانه اتوپارک، سنسورهای جلو و عقب بهمراه دوربین دنده عقب، نمایشگر مرکزی، نشانگر میزان فشار باد تایرها، چراغهای جلو زنون اتوماتیک مجهز به چراغشور، برف پاک کن هوشمند، گرمکن فرمان، پدال شیفتر، کیلس و استارتر دکمهای، صندلیهای جلو مجهز به تنظیمات برقی و سرد کن، گرمکن فرمان و صندلیها، سقف پانوراما بهمراه سانروف برقی، سیستم تهویه مطبوع دوگانه اتوماتیک بهمراه دریچه برای سرنشینان عقب، آینه الکتروکرومیک وسط، آینههای تاشو برقی جانبی، نمایشگر 4.3 اینچی پشت آمپر، سیستم تشخیص صدا، کول باکس، فرمان برقی چند حالته، کروز کنترل، ترمز پارک برقی، سیستم ترمز کمکی، کنترل کشش و پایداری الکترونیکی، کنترل ایستایی در سربالایی، رادار نقطه کور، 6 عدد ایربگ و.. اشاره کرد که برخی از آنها در کمتر خودرویی با این قیمت یافت میشوند.
ضمناً با بررسی گزارش های تست تصادف Euro-NCAP متوجه شدیم که کارنز هر 5 ستاره ایمنی این موسسه معتبر را در چنته دارد و در دسته MPV های ایمن جای میگیرد.
پیشرانه و سیستم انتقال قدرت
کیا کارنز خودرو خانواده است و هیچ انسان عاقلی آن را برای شتابگیری و کلکلهای خیابانی نمیخرد! اما با این حال ما حق داریم حتی از خودروهای چند منظوره و خانوادگی هم انتظار قدرت مناسبی داشته باشیم چرا که شتاب و کشش خوب، فقط جهت مسابقه دادن نیست بلکه برای سبقتگیریها و آسایش راننده در سربالاییها نیز لازم میشود.
خوشبختانه کیا کارنز از این نظر هم شرایط قابل قبولی دارد و با پیشرانه 2 لیتری GDI (مشترک با کیا سراتو) خود قادر است 166 اسب بخار قدرت و 213 نیوتن متر گشتاور را توسط یک گیربکس 6 سرعته اتوماتیک راهی چرخهای جلو کند. البته اگر شتاب و قابلیتهای حرکتی اتومبیل برایتان اهمیت بالایی داشته باشد میتوانید با همین پول به سراغ امثال اسپورتیج 2.4 لیتری بروید تا علاوه بر قدرت و شتاب بهتر، از ویژگیهای خارج جادهای برتر هم بهرهمند شوید. اما برای افرادی که استفاده آفرودی ندارند، همین پیشرانه 2 لیتری و شتاب رسمی 10.8 ثانیهای هم کافی به نظر میرسد. ضمن اینکه بد نیست بدانید کارنز از توسان دو لیتری MPI موجود در کشور سریعتر است و در سبقتگیریها واکنشهای بهتری نشان میدهد.
پیشرانه | 4 سیلندر تنفس طبیعی GDI |
حجم موتور | 2 لیتر |
گیرباکس | 6سرعته اتوماتیک |
حداکثر قدرت | 166 اسب بخار در 6500 دور بر دقیقه |
حداکثر گشتاور | 213 نیوتن متر در 4700 دور بر دقیقه |
شتاب 0 تا 100 | 10.8 ثانیه |
حداکثر سرعت | 200 کیلومتر بر ساعت |
مصرف سوخت ترکیبی | حدود 8 لیتر در یکصد کیلومتر |
وزن | 1444 کیلوگرم |
تجربه رانندگی
پشت فرمان کارنز وضعیت تسلط مناسب است و طراحی هوشمندانه شیشههای جانبی و لچکیها، دایره دید نسبتاً خوبی در اختیار قرار داده است. طول و عرض بدنه هم تفاوت فاحشی با امثال کیا سراتو ندارد و در نتیجه بر خلاف کراساوورهای 7 نفره، با این ماشین مشکل چندانی برای عبور و مرور در شهرهای شلوغ و پیدا کردن جای پارک نخواهید داشت. ضمناً فرمان نرم، ارگونومی مناسب و سکوت کابین باعث شد که در همین ابتدای بررسی احساس کنیم کارنز برای رانندگی طولانی هم گزینه مناسبی خواهد بود.
در خصوص کیفیت سواری باید گفت با اینکه کارنز از نظر نرمی به سدانهای خانوادگی مثل تویوتا کمری نمیرسد اما در قیاس با اکثر کراساوورهای این رده کیفیت سواری بهتری ارائه میکند که علت اصلی این امر را باید در ارتفاع کمترش نسبت به شاسیبلندها جستجو کرد. به طور کلی اگر بدنبال یک خودرو جادار و خانوادگی هستید و استفاده خارج جادهای چندانی از ماشینتان ندارید میتوانید یک استیشن یا خودرو MPV مثل کارنز را جایگزین کراساوور مورد نظرتان کنید چرا که این قبیل ماشینها عموماً دارای کیفیت سواری بهتر، مصرف سوخت کمتر و استهلاک پایینتری هستند. هرچند میدانم این نصیحت در شرایط کشور ما خریداری ندارد و به همان دلایلی که قبلاً ذکر شد اکثریت مردم ماشینهای خوش فروش و باکلاس قدبلند را به این کلاس خودرویی ناشناخته "در ایران" ترجیح میدهند.
اما کمی هم در مورد شتابگیری و تواناییهای حرکتی صحبت کنیم. خبر بد این است که پیشرانه کارنز حجم چندان زیادی ندارد و قدرتش برای یک خودرو 1.4 تنی ایده آل به نظر نمیرسد. اما خبرهای خوبی هم برایتان داریم. مثلاً اینکه موتور کارنز توسط سیستم تزریق مستقیم سوخت تغذیه میشود و در نتیجه نسبت به ماشینهای دو لیتری MPI راندمان بالاتری دارد. همچنین وزن اتومبیل از سایر خودروهای 7 نفره موجود در کشور سبکتر است و در نتیجه میتوانیم امیدوار باشیم که با شتابگیری افتضاحی روبرو نشویم. با فشردن پدال گاز هم پیشبینیمان درست از آب درآمد و کارنز با شتابی نه خیلی عالی اما قابل قبول از جا کنده شد. شتاب ثانویه و کشش ماشین هم مناسب است و جعبه دنده 6 سرعته اتومبیل با دقت و نرمی کافی دندهها سبک و سنگین میکند. البته همانطور که خودتان هم حدس زدهاید، کارنز از نظر تواناییهای حرکتی یارای رقابت با کراساوورهای 2.4 لیتری یا سدانهای 2 لیتری این رده را نخواهد داشت اما به راحتی نیازهای شهری و جادهای مورد انتظار از یک خودرو مینیون را برطرف مینماید. پدال ترمز هم واکنشهای خوبی دارد و رفتار مطمئنی از خود نشان میدهد.
اما در خصوص هندلینگ نگرانیهای زیادی داشتیم چراکه معمولاً ترکیب سیستم تعلیق نسبتاً نرم، ساختار دیفرانسیل جلو و ارتفاع زیاد سقف، برای رانندگی در پیچها مناسب نمیباشد. اما خوشبختانه اوضاع کارنز در حدی که تصور میکردیم وخیم نبود و مرد خانواده امروز ما توانست بدون دردسر خاصی از پس پیچها برآید و ثابت کند که همچنان برای مسافرتها یک گزینه قابل اعتماد است. البته باید در نظر داشته باشید که فرمانپذیری این ماشین با شرایط ایدهآل مورد نیاز یک رانندگی اسپرت فاصله دارد اما برای سواری عادی و خانوادگی به راحتی نیازهای شما را پاسخگو خواهد بود.
نکته دیگر که باید به آن اشاره کرد این است مبادا کارنز را بدلیل ارتفاع کمی بالاتر شاسی و بلندی سقفش با کراساوورها اشتباه بگیرید و هوس رفتن به آفرود حتی سبک به سرتان بزند، چراکه این ماشین بدلیل فاصله میان محورهای جلو و عقب نسبتاً زیاد و تک دیفرانسیل بودن استعداد زیادی برای گیر کردن در مسیرهای خارج جادهای دارد.
نتیجه گیری پایانی
کیا کارنز به معنای واقعی یک ماشین چند منظوره است و برای خانوادههای پرجمعیت که اهل سفرهای دسته جمعی هستند گزینه کارآمد و مناسبی به نظر میرسد. چهره نسبتاً مدرنی دارد، لیست آپشنهایش کامل است، از نظر تواناییهای حرکتی کمبود خاصی ندارد و جدای از همه اینها با ایمنی بالا و سواری خوب و فضای مناسب به خوبی در نقش یک خودرو خانواده به انجام وظیفه میپردازد. اما ایکاش داستان میهمان امروزمان به همین خوبی و خوشی تمام میشد و مجبور نبودیم از واقعیت تلخ سرنوشت کارنز صحبت کنیم. در واقع کیا کارنز به همان دلیل که در مقدمه گفتیم به هیچ عنوان در سگمنت محبوبی قرار ندارد و به همین دلیل واردات بسیار محدودی به کشورمان داشته است. نتیجه این عدم محبوبیت و فروش اندک، به کمبود لوازم یدکی (به غیر از قطعات مشترک با سایر محصولات کیا) و بازار دست دوم بسیار بد اتومبیل منتهی شده است. در واقع درست برعکس هیوندای سانتافه لوآپشن که با قیمت مشابه وجهه یک اتومبیل بسیار گرانتر و باکلاستر را دارد و به راحتی در بازار خرید و فروش میشود شما برای اثبات تواناییهای کارنز مجبورید برای مشتری چند جلسه توجیهی برگزار کنید تا شاید قانع شود که پول مشابهی بابت این محصول ناشناخته بپردازد!
ضمناً در این بین گزینههای جذاب دیگری از سگمنت محبوب کراساوورها نیز در بازارمان حضور دارند که کار را برای کارنز دشوار ساختهاند. به عنوان مثال نسل قبلی کیا اسپورتیج با وجود اینکه از نظر کیفیت سواری، راحتی کابین و وفور آپشن در برابر کارنز حرف چندانی برای گفتن ندارد اما با ظاهر زیباتر، شتاب بهتر و وجود سیستم دو دیفرانسیل میتواند گزینه جذابتری برای اکثریت افراد باشد. ضمن اینکه شما با خرید اسپرتیج با مشکلات مربوط به کمبود قطعات و بدفروش بودن کارنز هم مواجه نخواهید شد.
البته لازم است اشاره کنیم که کارنز اصلاً در سگمنت این ماشینها قرار ندارد و این مقایسهها صرفاً بدلیل نبود رقبای اصلی کارنز در ایران و شرایط خاص خودرویی کشور مطرح شدند.
خلاصه مطلب اینکه کیا کارنز خودروی مناسبی است که از بد روزگار در زمان و مکان نامناسبی حضور یافته و این قضیه باعث شده که قابلیتهایش به چشم نیایند و کمتر کسی به فکر خریدش بیفتد. به قول گزارشگرهای ورزشی، کیا کارنز در بازار ما شکست خورده اما این شکست چیزی از شایستگیهایش کم نمیکند!