مقدمه
این روزها با مشاهده بهبود کیفیت و ایمنی خودروهای چینی و شنیدن اخبار موفقیت برخی از برندهای این کشور در بازارهای جهانی، دیدگاهمان به محصولات سرزمین اژدها تغییر کرده و حالا برای ماشین چینی احترام بیشتری قائل هستیم. اما تا همین چند سال پیش اوضاع کاملاً متفاوت بود و اعتبار برندهای نوپای چینی در وضعیت افتضاحی قرار داشت. در آن دوران کمتر کسی محصولات این کشور را لایق رقابت با کمپانیهای کهنه کار میدانست و حتی طرفداران پر و پا قرص این ماشینها هم فقط و فقط به دلیل ارزان قیمت بودن، به سراغشان میرفتند. در این بین اما چندین مورد استثناء قدم به کشورمان گذاشتند که با کیفیت ساخت بالا و ایمنی مناسب خود توانستند این دیدگاه منفی را تا حد زیادی تغییر دهند. یکی از آنها جیلی EC7 بود. خودرویی توسعه یافته روی پلتفرم تویوتا کرولا آن هم از برندی که مالک کمپانی ولوو است و حتی در برخی از کشورهای اروپایی هم نامش به گوش میرسد.
خوب پس با این تفاصیل جای تعجب ندارد که جیلی EC7 علیرغم وجود برخی نقاط ضعف توانست اعتماد خیلیها را به خود جلب نماید و به اعتباری بالاتر از اکثریت هموطنانش دست یابد. البته این روزگار خوش برای دوست داران جیلی دوام چندانی نداشت و عرضه این محصول به کشور پس از مدت کوتاهی متوقف گردید. حالا فقط مدلهای پنج شش ساله این ماشین در دسترس هستند که البته خوشبختانه تعداد زیادی از آنها در سلامت کامل به سر میبرند و حداقل در ظاهر قابل اعتماد به نظر میرسند. آنچه در ادامه میخوانید حاصل ملاقاتی کوتاه با این خودرو پر ادعای شرقی است، با این امید که در پایان متوجه شویم آیا جیلی امگرند 7 هنوز هم با تمامی حواشی پیش آمده ارزش خرید دارد یا خیر؟ پس لطفاً امروز هم با خودروبانک همراه باشید.
طراحی ظاهری
شاید با دیدن محصولات زیباروی جدید چینی توقعان خیلی بالا رفته باشد اما زمانی که جیلی امگراند 7 وارد کشور شد، اکثر ماشینهای این کشور طراحی ضعیف و بعضاً غیر اصولی داشتند و EC7 با ظاهر پخته و شیک خود حسابی در میان آنها خود نمایی میکرد. باید اعتراف کنیم این محصول هنوز هم بعد از گذشت این همه سال وجهه ظاهریاش را تا حدود زیادی حفظ کرده و بدلیل خطوط منطقی بدنه و واردات محدود، خیلی از مد افتاده و تکراری به چشم نمیآید. حتی میتوان گفت که طراحی این ماشین نسبت به بسیاری از رقبای صفر کیلومتر امروزی، از جمله جیلی GC6 (که البته در کلاس پایینتری قرار دارد) از بسیاری جهات جذابتر است.
در قسمت جلویی، چراغهایی درشت و خشن در ترکیب با یک جلوپنجره بزرگ کرومی، شکل و شمایل جسورانه و تا حدودی اسپرت را پدید آوردهاند. اما با گذر از این قسمت و رسیدن به بخش کناری و انتهایی متوجه میشویم که این ماشین بیش از خشونت، روی متانت و ویژگیهای خانوادگی خود تاکید دارد و با خطوط سیال و در عین حال ساده کناری و طراحی نسبتاً لوکس انتهایی، سعی میکند خودش را یک اتومبیل مدرن و با کلاس نشان بدهد. البته همانطورکه میدانید مدل هاچبک جیلی (یا همان RV) تفاوتهای ظاهری زیادی با مدل صندوقدار دارد و برخلاف آنچه در امثال 206 شاهد بودهایم، اینجا سپرها، جلوپنجره و چراغها شکل و شمایل متفاوتی به خود گرفتهاند تا هارمونی کلی در هر دو مدل هاچبک و صندوقدار پابرجا باقی بماند.
فضای داخلی
کابین امگراند به خوبی قسمت بیرونی طراحی نشده و قسمتهای مختلف داشبورد و تو دریها در قیاس با برخی از تولیدات روز، مقداری ساده و از مد افتاده به نظر میرسند. البته اینجا قطعه زمخت یا بد فرمی هم وجود ندارد که توی ذوقتان بزند اما سادگی غربیلک فرمان در کنار طراحی بیروح خطوط داخلی، جذابیتهای کلی کابین EC7 را در سطح متوسطی نگاه داشتهاند. هرچند اگر سختگیر نباشیم، میتوانیم از محل قرارگیری نمایشگر مرکزی و طراحی دریچههای تهویهای که با نوارهای کرومی تزئین شدهاند، ابراز رضایت کنیم و از وجود آپشنهای قابل قبول داخلی لذت ببریم.
در خصوص کیفیت هم باید گفت با اینکه متریال استفاده شده در کابین جیلی در ظاهر کیفیت چندان مناسبی ندارند اما در عمل ماندگاری خوبی از خود نشان میدهند و بعد از گذشت چندین سال همچنان سکوت و سلامت خود را حفظ مینمایند. نکتهای که نشان از کیفیت بالاتر این محصول نسبت به برخی از هموطنانش دارد.
در مورد فضای داخلی هم شرایط کلی برای 4 سرنشین بزرگسال و یک کودک مناسب است، البته به شرطی که سرنشینان صندلی عقب خیلی بلند قد نباشند چرا که در این قسمت فضای سر برای افرادی با قد بلندتر از 180 سانتیمتر مقداری محدودیت ایجاد میکند. اما در مورد حجم صندوق عقب جای هیچ گونه نگرانی وجود ندارد و جیلی EC7 با محفظهای بزرگ به استقبال چمدانهایتان خواهد آمد. حتی در نمونه هاچبک (RV) هم با اینکه فضا طبیعتاً محدودتر شده میتوان با خواباندن صندلیهای پشتی، بارهای نسبتاً حجیمی را جابجا کرد.
آپشنهای رفاهی و ایمنی
ممکن است برخی از امکانات امگراند برای این روزها تا حدودی معمولی به نظر برسند اما وجود گزینههای جذابی نظیر: سنسور فشار باد تایرها TPMS ، اتولایت، روکشهای چرمی، 6 عدد ایربگ، صندلی برقی راننده، تهویه مطبوع اتوماتیک، سانروف برقی، نمایشگر 6.5 اینچی و ... باعث شده که این محصول هنوز هم جذابیتهایی برای آپشن دوستان داشته باشد.
ضمناً جالب است بدانید که جیلی امگراند 7 بر خلاف اکثر ماشینهای چینی، توسط موسسه معتبر Euro-NCAP مورد آزمایش قرار گرفته و موفق شده 4 ستاره ایمنی این موسسه را بدست آورد و به همین دلیل مجوز ورود به بازار رقابتی اروپا را کسب کند. امتیاز افتخارآمیزی که اکثر چینیها همچنان در حسرتش به سر میبرند.
پیشرانه و سیستم انتقال قدرت
با گشودن درب کاپوت با یک پیشرانه 4 سیلندر 1.8 لیتری تنفس طبیعی مجهز به 16 سوپاپ مواجه میشویم که در بهترین حالت قادر به تولید 138 اسب بخار قدرت و 172 نیوتنمتر گشتاور است. خوب این مشخصات با توجه به وزن نزدیک به 1.3 تنی امگراند اعدادی معمولی به نظر میرسند. در واقع این قدرت نه آنقدر زیاد است که بتوانیم دلمان را برای یک سواری هیجانانگیز و پر شتاب صابون بزنیم و نه آنقدر ضعیف که برای رانندگی عادی و سبقتگیریهای جادهای دچار مشکل شویم. البته اگر تواناییهای حرکتی برای شما مهم باشد، بهتر است که به سراغ نمونه 5 سرعته دستی بروید چرا که در شتاب اولیه عملکرد بهتری دارد اما نسخههای 6 سرعته اتوماتیک جیلی هم از تواناییهای حرکتی نسبتاً قابل قبولی برخوردارند و به قول معروف کارتان را راه خواهند انداخت. اگر موافق باشید نگاهی به جدول خلاصه مشخصات ماشین داشته باشیم و بعد از آن اتومبیل را استارت بزنیم تا این موارد را در عمل به چالش بکشیم:
پیشرانه | 4 سیلندر تنفس طبیعی |
حجم موتور | 1792 سی سی |
گیربکس | 6سرعته اتوماتیک یا 5 سرعته دستی |
حداکثر قدرت | 138 اسب بخار در 6200 دور بر دقیقه |
حداکثر گشتاور | 172 نیوتن متر در 4000 دور بر دقیقه |
شتاب 0 تا 100 | 12 ثانیه |
حداکثر سرعت | 185کیلومتر بر ساعت |
مصرف سوخت ترکیبی | 7.2 لیتر در یکصد کیلومتر |
وزن | 1280 کیلوگرم |
تجربه رانندگی
پشت فرمان از نظر تسلط به اطراف شرایط مناسب است و به غیر از قطور بودن ستونهای A که در برخی زوایا محدویتهایی برای دایره دید ایجاد میکند، مشکل دیگری یافت نمیشود. متاسفانه سیستم صوتی فابریک جیلی از کیفیت کاملاً متوسطی برخوردار است اما در عوض شرایط کولر و بخاری مناسب میباشد. ارگونومی کلی هم قابل قبول است و در نتیجه خیلی زود به ادوات ماشین مسلط میشویم. غربیلک فرمان در ابتدا مقداری بزرگ به نظر میرسد اما عملکرد نرمی دارد و برای رانندگی در شهر خوش دست به نظر میرسد. هرچند همین نرمی در سرعت های بالاتر روی دقت فرمان و آکاهی راننده از وضعیت چرخها تاثیر منفی خواهد گذاشت.
از لحاظ راحتی و کیفیت سواری هم باید گفت که روی صندلیهای جلو اوضاع قابل قبول است اما در قسمت عقب کوبشهای ناشی از برخورد با دست اندازهای خشک هر از گاه به داخل کابین نفوذ میکند و آسایش سرنشینان را برهم میزند. در واقع با وجود تشابهات جیلی EC7 با محصولات قدیمی کرولا در این بخش نمیتوان شباهت چندانی میان جیلی و کرولا پیدا کرد و سواری نمونه چینی خشکتر میباشد. در مورد فرمانپذیری هم باید گفت که اتومبیل برای یک سواری عادی و خانوادگی مشکلی ندارد اما اگر جزو آن دسته افرادی هستید که با سرعت بالا به پیچها حمله میکنند، باید به شما هشدار بدهم که فرمان پذیری EC7 از شرایط ایدهآل فاصله دارد. پس بهتر است که مقداری احتیاط را چاشنی کار کنید.
در خصوص شتابگیری هم بسته به مدل دندهای و اتوماتیک اوضاع بین حالت مناسب و متوسط متغیر خواهد بود. یعنی با مدل دندهای میشود از واکنشهای پدال گاز رضایت نسبی داشت اما در مدل اتوماتیک شتاب و کشش نه آنقدرها عالی و لذت بخش است که لبخند رضایت را بر لبانتان جاری سازد، و نه آنقدر ضعیف که ناامیدتان کند. من شخصاً تجربه سواری با هر دو مدل دندهای و اتوماتیک را داشتهام و باید اعتراف کنم که هر دو نوع جعبه دنده عملکرد نرم و دقیقی دارند و از نظر گیربکس مشکلی با هیچ کدام از این دو نخواهید داشت. ترمزها نیز شرایط قابل قبولی دارند و به موقع و با نرمی به درخواست کاهش سرعت یا توقف واکنش نشان میدهند. هرچند در این بخش هم نباید توقع واکنشهای یک خودرو با ذات اسپرت در حد ام جی 6 را از EC7 داشت.
راستی در مورد عایقبندی صحبت نکردیم. EC7 در سرعتهای پایین کابین ساکتی دارد اما با افزایش دور موتور و سرعت، مقداری از صدای باد و موتور به داخل کابینش نفوذ میکند که البته آنقدرها هم شدید و آزاردهنده نیست.
سخن پایانی
جیلی امگراند EC7 بدون شک یکی از خوش ساختترین و ایمنترین خودروهای چینی رده قیمتی 100 الی 140 میلیون تومان میباشد (قیمتها بسته به گیربکس و سال تولید متفاوت است). و این توانایی را دارد که با توجه به طراحی خوب، آپشنهای قابل قبول، استهلاک پایین و قدرت موتور کافی، مالکش را راضی نگاه دارد. البته در این بین نکات منفی مثل ارگونومی نه چندان جالب صندلیهای عقب در کنار خشکی سیستم تعلیق هم وجود دارند اما این موارد در برابر خوبیهای جیلی آنقدرها به چشم نمیآیند. ولی مشکلات اصلی EC7 به مواردی به غیر از مسائل فنی مربوط میشود. نکاتی مثل کمبود قطعات یدکی، بازار دست دوم ضعیف و افت قیمت شدید و مواردی از این دست که همگی آنها ناشی از ضعفهای مدیریتی و توقف واردات بودهاند و حالا دردسرهایش بر دوش مالکین امگراند افتاده است. پس اگر خیال خرید جیلی امگراند EC7 را دارید، قبل از هر چیز باید نسبت به وجود مراکز خدماتی در شهر خودتان اطمینان حاصل کنید و در مرحله دوم با بازار بد فروش آن کنار بیائید. پس از آن میتوانید از ویژگیهای مناسب این سدان قابل اطمینان چینی لذت ببرید.