آشنایی با دو سوی میدان
با نگاهی به آمار پرفروش‌ترین خودروهای جهان می‌توان دریافت که علیرغم تاخت و تاز کراس‌اوورهای در سال‌های اخیر، همچنان سدان‌های خانوادگی در کلاس تویوتا کمری و هوندا آکورد، در زمره متداول‌ترین و پرفروش‌ترین خودروهای کره خاکی قرار می‌گیرند و از این رو هنوز خودروسازان بسیاری این سگمنت را در سبد محصولات خود حفظ کرده‌اند. تویوتا به عنوان یکی از موفق‌ترین خودروسازان جهان در این کلاس، همواره با پلتفرم‌های مربوط به خانواده کمری خوش می‌درخشد و معمولاً صدر بازار را را نیز در اختیار دارد. در واقع عملکرد این شرکت ژاپنی در این رده آنچنان موفق است که شاهد عرضه مدل‌های لوکس‌تری از خانواده لکسوس نیز بر پایه پلتفرم تویوتا کمری هستیم که اساساً یک خودرو اقتصادی محسوب می‌شود. با این وجود تویوتا تنها به همین دو محصول بسنده نکرده و درست در حد فاصل کمری اقتصادی و مدل‌های پریمیوم لکسوس، یک سدان خانوادگی با امکانات رفاهی بیشتر و موتورهای قوی‌تر را نیز بر پایه پلتفرم کمری روانه بازار کرده که اتفاقاً در کشور ما نیز خودرویی شناخته شده به نظر می‌رسد.
تویوتا آریون در واقع میانگینی از کمری و سری میان سایز لکسوس است که برای جلب توجه مشتریان ثروتمند اما مقتصد روانه بازار شده است. خودرویی که حالا در تست خودروبانک می‌خواهد پا را از گلیم خودش درازتر کند و به سراغ نماد سدان‌های خانوادگی باواریا، یعنی بی ام و سری پنج برود که البته تنها در مدل‌های چهارسیلندر به ایران راه یافته است.
به نظر شما برنده میدان رقابت بین یک سدان شش سیلندر فول آپشن ژاپنی با بی ام و چهارسیلندر توربو، اسپرت و سریع، کدام خودرو خواهد بود؟
چهره غربی یا شرقی؟
این یک واقعیت است که تویوتا آریون درست مانند خانواده کمری (نسل‌های قدیمی) از طراحی نسبتاً محافظه‌کارانه و پا به سن گذاشته‌ای برخوردار است و در عوض بی ام و کاملاً اسپرت و جوان‌پسند به نظر می‌رسد، اما تویوتا نیز با علم براین قضیه، نسخه‌ای از آریون را با کیت اسپرت روانه بازار کرده که به شکل عجیب و غریبی شبیه خودروهای تیونینگ شده توسط کارگاه‌های آماتور فایبرگلاس کار موجود در ایران به نظر می‌رسد و از هماهنگی چندانی بین اجزای مختلف برخوردار نیست.
بنابراین اگر قرار بر انتخاب باشد، احتمالاً بی ام و برنده بلامنازع این بخش از نبرد خواهد بود، اما آریون هم حداقل در نسخه اصلی و فاقد کیت بنده، از طراحی مناسبی برخوردار است و به خصوص برای خریداران میان سال، خودرویی جذاب به نظر می‌رسد. در خصوص مدل‌های مجهز به کیت بدنه اسپرت اما اتفاق نظر چندانی وجود ندارد و می‌توان گفت که شاید برای برخی از جوانانی که علاقمند به خودروهای تیونینگ شده هستند، خریداری یک سدان خانوادگی مجهز به بال عقب و سپر مزین به اسپویلر، می‌تواند قابل تامل باشد، هرچند که معمولاً جوانان بعید است که یارای خرید یک سدان گران قیمت را داشته باشند.
کابین و امکانات رفاهی
تقریبا مشابه روایتی که در مورد طراحی بدنه شرح دادیم، در خصوص فضای داخلی دو خودرو نیز صدق می‌کند. تویوتا حداقل‌های مناسبی را ارائه می‌دهد و اتفاقاً از نظر فضای داخلی، یکی از برترین‌های بازار در دوره خودش محسوب می‌شده، اما بی ام و سری پنج به سبب ساختار دیفرانسیل عقب تا حدی فضای محدودتری را ارائه می‌دهد، هرچند که مدل مورد آزمایش از سری F10، نخستین نسل از سری پنج با اشتراک پلتفرم با سری هفت محسوب می‌شود و از این حیث نسبت به اسلاف خود خودروی بزرگ‌تر و جادارتری است، اما بازهم این تویوتاست که می‌تواند سرنشینان عقب را به شکل چشمگیری راضی نگه دارد. در مقابل طراحی داخلی بی ام و به خصوص در قسمت جلو، بسیار جذابتر است و شما را به رانندگی ترغیب می‌کند. به نوعی می‌توان گفت که بی ام و خودروهای خود را راننده محور طراحی می‌کند و از این رو شاید موقعیت قرارگیری راننده و سطح رفاه او، بیشتر از سایر سرنشینان اولویت داشته باشد، اما تویوتا حداقل برای مدل‌های خانوادگی نظیر آریون، از چنین روشی پیروی نمی‌کند و خودرویی مناسب برای تمام اعضای خانواده را ارائه می‌دهد.
از نظر کیفیت هر دو خودرو در سطح بالایی قرار دارند و می‌توانند رضایت خریداران را تامین کنند، آریون برخلاف کمری، تا حدی کابین لوکس‌تر با ترکیب تریم چرم و چوب را ارائه می‌دهد و در فضای داخلی بی ام و نیز علیرغم استفاده از قطعات پلاستیکی، سعی شده تا با استفاده از قطعات چرمی، طرح چوب یا آلومینیوم و موادی با ساختار نسبتاً نرم و باکیفیت، احساسی از لوکس بودن خودرو به سرنشینان منتقل شود، اما در مجموع باید گفت که کابین تویوتا بادوام‌تر به نظر می‌رسد و بی ام و نیز محیطی جوان‌پسند و اسپرت را ارائه می‌دهد که در مقایسه با فضای داخلی پا به سن گذاشته آریون جذابتر است.
از نقطه نظر امکانات رفاهی هر دو خودرو در زمره سدان‌های نسبتاً لوکس و پرآپشن قرار می‌گیرند و تمامی ضروریات کلاس خود را ارائه می‌دهند اما بی ام و به سبب جدیدتر بودن از نظر سطح آپشن‌های ایمنی بالاتر است و در نسخه‌های فول به مجموعه رادارهای نقطه کور، رانندگی بین خطوط، کروز کنترل فعال و ... مجهز است و با وجود سیستم HUD (هد آپ دیسپلی) می‌تواند گوی سبقت را از رقیب ژاپنی خود برباید.
مشخصات فنی، روایتی متفاوت از قدرت
بیشترین تفاوت بین دو خودرو مورد بررسی را می‌توان در این بخش جستجو کرد، آریو یک سدان خانوادگی دیفرانسیل جلو است و سری پنج مدل F10 در واقع یک نسخه کوچک شده از سری هفت با ساختار دیفرانسیل عقب (قابلیت استفاده از سیستم چهارچرخ محرک xDrive) محسوب می‌شود. همچنین آریو از پیشرانه شش سیلندر خورجینی 3.5 لیتری با 268 اسب بخار نیرو می‌گیرد و این درحالیست که بی ام و 528i مجهز به موتور 2 لیتری توربو با قدرت 245 اسب بخار و 350 نیوتن‌متر گشتاور است. اما گشتاور آریون به 336 نیوتن متر می‌رسد که از طریق گیربکس شش سرعته اتوماتیک تحویل چرخ‌های جلو داده می‌شود، اما در بی ام و این مهم به عهده گیربکس هشت سرعته ZF گذاشته شده است.
شتاب رسمی بی ام و 528i با این پیشرانه در حدود 6.5 ثانیه اعلام شده است و این درحالیست که آریون برای رسیدن به سرعت 100 کیلومتر از حالت ایستاده به حدود 8 ثانیه زمان نیاز دارد، همچنین بر روی کاغذ، بی ام و خودرو کم مصرف‌تری محسوب می‌شود، چرا که از پیشرانه مدرن‌تری برخودار است. مشخصات سیستم تعلیق هر دو خودو شامل اتصالات مک‌فرسون چرخ‌های جلو و اتصالات چندگانه (مولتی‌لینک) برای محور عقب می‌شود و سیستم‌های کمک رانندگی الکترونیکی وظیفه تامین امنیت خودرو در حین حرکت را بر عهده دارند.
تجربه رانندگی، دو طرز تفکر مختلف
شاید توضیح تفاوت حس و حال رانندگی یک سدان دیفرانسیل عقب با موتور توربو در مقایسه با یک سدان دیفرانسیل جلو با موتور شش سیلندر اتمسفریک، توضیح واضحات باشد، اما به طور خلاصه می‌توان گفت که انتخاب هریک از این دو خودرو بستگی مستقیمی به سلیقه و نیازهای فردی شما دارد.
آریون بدون شک تمام ملزومات برای رفتن از نقطه A به B را تامین می‌کند و اگر اهل رانندگی سریع، مانورهای ناگهانی و پیچیدن با سرعت غیر مجاز نباشید، شاید حتی رفاه بیشتری را نیز نسبت به بی ام و ارائه دهد. به خصوص که نرمی سیستم فنربندی و فضای نسبتاً بزرگ‌تر کابین مزید برعلت می‌شود تا لبخند رضایت سرنشینان در هر مسیری بر چهره ایشان بنشیند. اما رانندگی با بی ام و در سرعت‌های پایین یا در مواجه با مسیرهای ناهموار هیچ لذتی ندارد و باید اصل ماجرا را در هنگام فشردن پدال گاز در یک جاده پر پیچ و خم و خلوت جستجو کرد. چیزی که با توجه به ترافیک سال‌های اخیر کشورمان عملاً نایاب شده و حتی در مسافرت‌ها نیز نمی‌توان مسیرهای کم ترافیک چندانی پیدا کرد.
اما در مقام مقایسه عملکردی، بی ام و شتاب صفر تا صد بهتری را ارائه می‌دهد و تا سرعت‌های حدود 130 کیلومتر در ساعت برتری خود را در برابر آریون حفظ می‌کند، اما در سرعت‌های بالاتر این، آریون است که نشان می‌دهد دود از کُنده بلند می‌شود و می‌تواند علیرغم تکنولوژی قدیمی‌تر موتور و گیربکس، اختلافش با شوالیه آلمانی را جبران کند.
در وادی هندلینگ البته برنده بی‌چون و چرای ماجرا، بی ام و است که مرکز ثقل پایین‌تر، تقسیم وزن 50-50 و فرمان‌پذیری قابل پیش‌بینی را ارائه می‌دهد. پس در نهایت باید انتخاب برنده این بخش را به شما مخاطبان گرامی خودروبانک سپرد. چرا که هر دو خودرو بالاتر از سطح میانگین بازار ظاهر شده و عملکرد تحسین برانگیزی را ارائه می‌دهند اما کاملاً در دو سلیقه متفاوت، یکی با هندلینگ بالا، تعلیق خشک و گیربکسی سریع‌تر، و دیگر با تعلیق نرم، گیربکس معمولی و موتوری پرحجم و آماده.
قیمت و شرایط بازار
این روزها نسخه‌های تمیز هر دو خودرو در محدوده 700 میلیون تومانی خرید و فروش می‌شوند و البته آریون به سبب واردات کمتر و خاص بودن، از قیمت نامشخص‌تری در بازار برخوردار است، اما بی ام و در نقطه مقابل، یکی از خودروهای اصطلاحاً رُند بازار تلقی می‌شود. شاید بتوان گفت که در شرایط واقعی کشورمان، آریون کاربردی‌تر از بی ام و است و باواریایی قصه ما بهتر است که در جاده‌های استاندارد و مسیرهای با کیفیت رانده شود. به خصوص که موتور توربو بی ام و نیز حساس‌تر و زودرنج‌تر از پیشرانه V6 تویوتا است و می‌تواند در میان مدت هزینه‌های بیشتری را به مالک خود تحمیل کند.
با این حال اگر جوان و جویای نام هستید و بیشتر از عموم افراد به لذت رانندگی اهمیت می‌دهید، نباید در خرید 528i تردید کنید، چرا که با توجه به شرایط فعلی، بعید است تا سالیان سال، سدان خانوادگی جذاب‌تری با قیمتی کمتر از یک میلیارد به بازار وارد شود و این درحالیست که به سبب واردات زیاد، این مدل با مشکل چندانی در زمینه قطعات یدکی و خدمات پس از فروش مواجه نیست. آریون نیز می‌تواند ایده‌آل افرادی باشد که عاشق ماکسیما بوده‌اند. یک سدان ژاپنی با دوام و راحت که در کل‌کل‌های جاده‌ای نیز حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و خرید یک نمونه سالمش می‌تواند تا مدت‌ها، خیال شما را بابت خودرو زیر پایتان راحت کند.
