مقدمه
امروز به سراغ یکی از متفاوتترین خودروهای موجود در بازار کشور آمدهایم. فرانسویای که بدلیل فرم کوپه بدنه و سقف بازشو اش، یکی از خاصترین گزینههای موجود در این رده به حساب میآید اما همزمان بنا به دلایلی اصلاً فرصت حضور و ارایه در بازار را پیدا نکرد. در واقع این نسل از "مگان کوپه کابریولت"، که در ایران ما آنرا با نام "اسکالا کروک" میشناسیم، از آن دسته ماشینهایی است که یا شما را عاشق خودش میکند و یا اصلاً تمایلی به آن نخواهید داشت! اگر در این مقاله با خودروبانک همراه شوید بهتر متوجه منظورمان خواهید شد.
طراحی ظاهری
رنو اسکالا کروک به عنوان یک خودرویی که سقف بازشو دارد، ماشینی نیست که با دیدنش به وجد آیید یا بخواهید با آن سلفی بگیرید. اما با این حال قادر است بدلیل طراحی خاص و متفاوتش توجهات زیادی را به خود جلب نماید. در حقیقت برگ برنده اصلی این ماشین "بخصوص در بازار محدود داخلی"، ویژگی منحصر به فرد بودن میباشد که این نکته برای بسیاری افراد پارامتر مهمی محسوب میشود. ضمناً باید از تیم جراحی زیبایی رنو هم تشکر کنیم چرا که ظاهر این نسل از اسکالا نسبت به مدل قبلی پیشرفت مناسبی داشته و برخلاف نمونه قبلی، این بار اندکی خشونت و جسارت هم چاشنی کار شده است. نکته مثبت دیگر طراحی ماشین، در فرم برجسته دو سمت کاپوت نهفته است که به شکل هنرمندانهای با گلگیر جلو و ستون A تلفیق شده و حس قدرت را به بیننده القا میکند. طراحی قسمت پشتی هم علیرغم تمامی سادگیهایش، جذاب به نظر میرسد. ضمناً نباید فراموش کنیم که این ماشین از محصولات اقتصادی رنو محسوب میشود و در نتیجه سادگی برخی از قسمتهایش تا حدودی قابل توجیه میباشد. اما صد حیف که قیمت بالای نمونههای دست دوم این ماشین در کشورمان، معادلات را برهم زده و حالا با این نرخهای عجیب حق داریم توقعمان را از سطح یک خودرو اقتصادی بالاتر ببریم و با دیدگاه سخت گیرانهتری اتومبیل را نقد کنیم.
مثلاً یک مورد منفی در ظاهر اسکالا این است که به عنوان نمونه کروک مدل هاچبک، آنچنان هیجانی در آن دیده نمیشود و در واقع برای بیننده سخت است که متوجه شود این ماشین خصلت تهاجمی دارد یا اینکه شخصیتش آرام و متین است (البته داریم مو را از ماست میکشیم!). رنو تمام سعی خود را کرده تا با استفاده از خطوط یکپارچه و هماهنگ این مسئله را کمرنگ نماید اما باز هم ظاهر ماشین نسبت به رقبا و دیگر خودروهای کروکی اسپرت در بازار، هیجان کافی را ندارد و بیشتر به سمت خلق و خویی آرام سیر میکند. ضمناً صندوق عقب هم برای سهولت در بلعیدن سقف، مقداری کشیده شده که این قضیه تناسب نیم رخ ماشین را اندکی برهم زده است. نکته ای که نمی توانیم به عنوان نقطه منفی از آن یاد کنیم زیرا حتی خودروهایی چون لکسوس C300h و یا ولوو C70 نیز به همین صورت هستند و شاید کمتر خودرویی مثل بی ام و 428i کروک باشد که با وجود کروک بودن، اما طراح و سازنده توانسته تناسب بهتری را در قسمت عقبی ایجاد کند.
خلاصه مطلب اینکه ظاهر رنو اسکالا کروک، به خودی خود زیباست. ممکن است هیجان کافی برای یک کروک اسپرت را نداشته باشد اما کماکان به عنوان یک خودروی کروک در بازار کشور، جذابیت کافی را برای چرخاندن سرها به سوی خود دارد.
طراحی داخلی
در داخل کابین هم اوضاع تا حدودی مشابه قسمت بیرونی است. طراحی ساده رنو که البته همراه با کیفیت مطلوبی بوده و همه چیز به درستی در جای خود قرار داده شدهاند. با تمامی این صحبتها بدلیل ارگونومی مطلوب کابین و خطوطی که در عین سادگی، طراحی هوشمندانهای دارند، میتوان از کلیت مجموعه کابین ابراز رضایت کرد. چیدمان نشانگرهای پشتآمپر هم مناسب است و در عین خوانا بودن، حس هیجان نسبی را به راننده منتقل میکند.
همچنین صندلیهای جلو فرم مطلوب و ارگونومیکی دارند و ضمن در برگیرندگی کافی، راحت به نظر میرسند. البته در قسمت عقب جایی برای بزرگسالان در نظر گرفته نشده و اینجا فضا فقط برای نشستن کودکان یا جابجاییهای اجباری در مسافتهای کوتاه مناسب خواهد بود. موضوعی که در تمامی خودروهای کروک چهارنفره وجود دارد و معمولاً در ردیف عقب فضای بسیار کمی است و شاید بزرگ سالان نتوانند به راحتی در آن قسمت جا شوند. اما همان قسمت با وجود کمبود فضا، گاهاً بسیار کاربردی است و میتوان از آن استفاده کرد.
اما در خصوص صندوق عقب باید گفت که اوضاع به شدت به وضعیت سقف وابسته است. یعنی در حالت معمول، حجم صندوق قابل قبول میباشد اما پس از بسته شدن سقف در داخل صندوق، دیگر باید قید این فضا را بزنید که این مشکل نیز در دیگر خودروهای کروک دیده میشود.
آپشنهای رفاهی و ایمنی
اسکالا کروک کاملترین گزینه موجود در بازار نیست، اما با این حال امکانات مناسبی دارد که اگر خیلی سختگیر نباشید قطعاً شما را راضی نگاه خواهد داشت. از جمله امکانات این کروک فرانسوی میتوان به گزینههایی نظیر سنسورهای پارک جلو و عقب، نمایش فشار باد تایرها TPMS ، چراغها و برف پاککن هوشمند، روکشهای چرمی، فرمان برقی حساس به سرعت، سیستم ورود و استارت بدون کلید، سیستم تهویه خودکار دوگانه، سقف جمعشونده برقی، چراغشور جلو، ترمزهای مجهز به ABS و EBD بهمراه سیستم ترمز کمکی، کنترل کشش و پایداری الکترونیکی، کروز کنترل، کیسه هوا برای راننده و سرنشین کناری بهمراه ایربگهای جانبی، پشت سری فعال، محافظ واژگونی و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد.
ضمناً بد نیست بدانید که این نسل از مگان در تستهای سخت گیرانه موسسه Euro-NCAP در سال 2014 در برخی سطوح "مثل برخورد با عابر پیاده" نطقه ضعفهایی از خود نشان داده که در نسل بعدی برطرف شده است. اما حتی همین نسل هم در بخش ایمنی سرنشینان بزرگسال، شرایط مطلوبی داشته و میتوانید از نظر امنیت خیالتان راحت باشد.
پیشرانه و سیستم انتقال قدرت
یک موتور دو لیتری با 140 اسب بخار قدرت و 195 نیوتنمتر گشتاور، به خودی خود پیشرانه ضعیفی محسوب نمیشود و برای یک زندگی عادی کاملاً کافی خواهد بود. اما اکنون در حال صحبت از جوانی با ظاهر ورزشکاری و مخاطبانی تشنه هیجان هستیم که در این شرایط همچین قلب تپندهای ضعیف و کوچک به نظر میرسد.
نکته دیگر اینکه اتومبیلهای کانورتیبل بدلیل عدم یکپارچگی سقف با بدنه، ساختار شکنندهتری پیدا میکنند و درنتیجه کمپانیها مجبورند برای جبران این قضیه، به تقویت قسمتهای مختلف روی میآورند که این ایمنسازی، به افزایش وزن اتومبیل منتهی میشود. موردی که گریبان اسکالا کروک قصه ما را هم گرفته و حالا این ماشین علیرغم ظاهر اسپرتتر، از برادر هاچبک خود کندتر ظاهر میشود. مشکل دیگر اینکه برای سیستم انتقال قدرت هم از جعبه دنده ضریب پیوسته CVT استفاده شده که باید گفت برای همچین خودرویی با چنین قیافهای کمی بیش از حد دور از هیجان است و شاید بکارگیری یک گیربکس 6 سرعته خودکار گزینه مناسبتری بود. البته بهتر است اینقدر از روی اطلاعات روی کاغد پیش داوری نکنیم و قضاوت را به مرحله بعد از تجربه رانندگی موکول نماییم. چه بسا در عمل اوضاع بهتر از تصورات ما پیش برود. پس لطفاً در ادامه با خودوبانک همراه باشید.
پیشرانه | 4 سیلندر تنفس طبیعی |
حجم موتور | 2 لیتر |
گیربکس | CVT |
حداکثر قدرت | 140 اسب بخار در 6000 دور بر دقیقه |
حداکثر گشتاور | 195 نیوتن متر در 3750 دور بر دقیقه |
شتاب 0 تا 100 | 11.7 ثانیه |
حداکثر سرعت | 195 کیلومتر بر ساعت |
مصرف سوخت ترکیبی | 8 لیتر در یکصد کیلومتر |
وزن | 1535 کیلوگرم |
تجربه رانندگی
سواری با یک ماشین بدون سقف، آن هم در شهری که اکثریت روزهای سال بارانی نمیشود و به قولی به کروکی سواران ضد حال نمیزند، لذت خاصی دارد. البته تعداد کم این قبیل ماشینها در کشورمان باعث شده که خودرو و سرنشینان داخلش زیادی توی چشم باشند و این قضیه هرچند گاهی لذت بخش به نظر میرسد اما برای مدت طولانی ممکن است آزاردهنده هم باشد. بگذریم. جدای از این صحبتها، اسکالا، کوپه نسبتاً راحتی است و با توجه به انتظاری که از یک خودرو اسپرت میرود، ضربات را به خوبی در سیستم تعلیق خود هضم میکند. ضمناً وزن نسبتاً بالا و مرکز ثقل پایین ماشین باعث شدهاند که هندلینگ این خودرو دیفرانسیل جلو هم در سطح مطلوبی قرار داشته باشد. البته در هنگام فرمان دادن نباید توقع یک کروک آلمانی را داشته باشید که با توجه به اختلاف قیمت زیادی که بین این خودروها وجود دارد، توقعمان را در همین حد نگه میداریم. پدال ترمز نیز واکنشهای مطمئنی داشت و در طول مدت تست، حس اطمینان کافی را به ما منتقل نمود. جدای از تمامی اینها ارگونومی مناسب کابین، رانندگی در شهر را با اسکالا کروک ساده کرده است. هرچند اگر به دنبال یک خودرو شهری ایدهآل باشید و کارایی ماشین برایتان مهمتر از ویژگیهای ظاهری باشد، بهتر است که به سراغ نمونه هاچبک ارزانتر، جادارتر و چابکتر این ماشین بروید.
در خصوص واکنشها به پدال گاز هم باید گفت که اوضاع مطابق انتظار پیش رفت و اسکالا با شتاب نسبتاً متوسطی از جا کنده شد. البته پس از مقداری دور گرفتن، شتاب ماشین بهبود قابل قبولی پیدا میکند و به لطف گشتاور کافی و عملکرد مناسب جعبه دنده در سرعتهای بالاتر، کشش خودرو هم در سطح مطلوبی قرار دارد. اما در هر صورت با توجه به پیشرانه بکار رفته، گیربکس CVT و وزن این خودرو، توقع شتاب بالا را نداشته باشید. در واقع تعداد زیادی از سدانهای خانوادگی از قبیل مزدا 3، کیا سراتو، ام جی 6 و حتی برادر اسکالا، یعنی فلوئنس، در خیابان حاضر و آماده هستند تا پا به پای این ماشین در خیابان بیایند.
اما علیرغم تمامی حرفهایی که پشت سر استهلاک فرانسویها زده میشود، باید اعتراف کنیم که اسکالا تا امروز خودروی بیآزار و کمدردسری نشان داده و حتی در نمونههای 2013 همچنان کیفیتش را حفظ کرده است. ضمناً از قطعات متحرک سقف مدل کروک هم صدای آزاردهندهای به گوش نمیرسد که نشان از کیفیت مونتاژ و مهندسی قابل قبول این ماشین دارد.
نتیجه گیری
همانطور که گفتیم اسکالا به عنوان یک ماشین کروکی ارزان قیمت و اقتصادی به بازارهای جهانی معرفی شده است. در نتیجه ایراد گرفتن زیاد از بحث شتاب و قدرتش شاید خیلی منصفانه نباشد. اما با توجه به قیمت چند صد میلیونی کوپه کروکی همچون اسکالا، حکم کالای لوکس را دارد و لذا قبل از خرید باید بدانید که یک کروک اقتصادی برای استفاده شهری و روزمره را میخرید.
البته رنو اسکالا کروک بدلیل امنیت مناسب، قدرت کافی برای رانندگی عادی، کیفیت سواری مطلوب، امکانات قابل قبول و پایداری خوبش، به خودی خود اتومبیل قابل احترام و ارزشمندی به حساب میآید. مهمتر از همه اینکه برای عاشقان خودروهای کروکی انتخابهای چندانی در بازارمان وجود ندارد و مشتری بخت برگشته ایرانی که بین ژرمنهای کابریولت میلیاردی و نمونههای دست دوم بسیار قدیمی و پرخرج قرار گرفته، رنو اسکالا کروک یکی از تنها گزینههای کروک با قیمتی معقولتر در بازار خودرو کشور است
در نهایت باید گفت که رنو اسکالا کروک، مناسب افرادی است که قصد دارد با قیمتهایی بسیار کمتر، یک خودروی بیسقف را داشته باشند و اهل شتابگیریهای زیاد و رانندگی اسپرت هم نیستند. همچنین قصد دارند تا حدودی روزانه از خودروی خود استفاده کنند و در سطح شهر دیده شوند که با این شرایط باید گفت رنو اسکالا کروک یکی از تنها گزینههای این افراد است. در پایان مقاله، از مالک خودرو، جناب آقای سلمان غلامی که نهایت همکاری را با ما داشتند، تشکر می کنیم.