مقدمه
من همیشه هاچ بک کراس ها را به هاچ بک هایی که کفش پاشنه بلند پوشیده اند تشبیه میکردم؛ ولی یک بار وقتی بیشتر دقت کردم متوجه شدم که این تشبیه من چندان هم درست نبوده! در واقع بسیاری از خانم ها با پوشیدن کفش پاشنه بلند، حدود 10 سانتیمتر یا حتی بیشتر از زمین فاصله میگیرند و این در حالی است که امثال ساندرو استپ وی یا برلیانس C3 با افزایش ارتفاعی در حدود 2 سانتیمتر یا کمتر "نسبت به نمونه های عادی" ادعای شاسی بلند بودن میکنند! پس خیالتان را راحت کنم که این جور ماشین ها نه تنها شاسی بلند نیستند بلکه حتی در رده کراس اوورهای چند منظوره هم جایی ندارند و فقط با پوشیدن لباس های فیک کوهنوردی، سعی میکنند ادای ماشین های آفرودی را درآورند. البته این سبک طراحی در حال حاضر به نوعی مد روز تلقی میشود و ما هم با پیروی از مد، مشکلی نداریم؛ اما اگر قرار باشد یک ماشین هاچ بک تک دیفرانسیل، با چند قطعه پلاستیکی و یک برچسب کراس اوور با قیمتی بالاتر به مشتری فروخته شود به یاد داستان رنگ کردن گنجشک و فروش آن بجای قناری می افتیم و کمی حالمان گرفته میشود! بگذریم؛ به هر حال فعلاً بسیاری از مردم جهان و همچنین هموطنان ما به این تم جدید طراحی روی خوش نشان داده اند و در نتیجه خودروبانک هم که رسالتی جز پاسخگویی به نیازهای مردم ندارد همواره به این کلاس جدید، توجه خاصی داشته است. در همین راستا امروز به سراغ دو تا از پر طرفدارترین هاچ بک کراس های اقتصادی بازار آمده ایم تا ببینیم کدامشان میتواند نظرمان را بیشتر به خود جلب نماید. البته بابت استفاده از واژه اقتصادی عذر خواهی میکنم چون با این قیمت های فعلی، فقط پیاده روی یا نهایتاً اتوبوس سواری اقتصادی خواهد بود! اما به هر حال در این بازار نابسامان که کراس اوورهای واقعی به کل از دسترس عموم جامعه خارج شده اند حداقل میتوان از این دو به عنوان ماشین هایی قابل خرید یاد کرد. لطفاً امروز هم با خودروبانک همراه باشید.
طراحی ظاهری
برای بازار تشنه تنوع ما ورود یک ماشین جدید، حتی اگر خیلی هم زیبا نباشد، یک غنیمت محسوب میشود اما با توجه به استقبال مناسبی که از میهمانان امروزمان به عمل آمده مشخص است که طراحی این دو با سلیقه ایرانی هماهنگ است. ابتدا به سراغ برلیانس برویم؛ ماشینی که در نمونه های هاچ بک "و حتی سدان" نیز موفقیت چشمگیری در کشورمان تجربه کرد و با خطوط هماهنگ، گلگیرهای عضلانی و الگوبرداری از سبک طراحی ب ام و توانست نظر بسیاری را به خود جلب نماید. حالا هم که مدل C3 با این باربندها، زیرسپرهای جدید و فلاپ ها و رکاب های پلاستیکی پیرامونی، آمده تا در بازار هاچ بک کراس ها نیز خود نمایی کند و باید اعتراف کنیم که برلیانس در این کار هم موفق ظاهر شده. در واقع خودروساز چینی توانسته بدون برهم خوردن زیبایی و هارمونی قبلی، اِلمان های مخصوص کراس اوورها را به محصولش اضافه کند. افزایش ارتفاع 1.8 سانتیمتری C3 هم هرچند تاثیر چندانی در ظاهر و کارایی ماشین نخواهد داشت اما برای عبور راحت تر از سرعت گیرها و دست اندازها، تاحدودی مفید به نظر میرسد. ضمناً همانطور که در تصاویر مشاهده میکنید رینگ ها نیز دست خوش تغییر شده اند و حالا با این مدل 16 اینچی ظاهر قدرتمند تری به خودرو بخشیده اند.
در طرف مقابل با دست پخت کمپانی دانگ فنگ طرف هستیم. ماشینی که بر روی یک پلتفرم قدیمی از کمپانی پژو توسعه یافته و حالا پس از تغییرات زیاد به کشور ما رسیده است. خوب با نگاهی به قسمت جلویی چراغهای مدرن و جلوپنجره منحصر به فرد این محصول نظرمان را به خود جلب نمود. کاپوت هم حالتی کشیده دارد و این قضیه در کنار خطوط کناری، حالتی نسبتاً پویا به ماشین بخشیده است. در قسمت انتهایی هم با چراغهایی مشابه با محصولات ولوو مواجه میشویم که هرچند با قسمت جلویی همخوانی چندانی ندارند اما به هر حال با شکل و شمایل متفاوتش جالب توجه است. ضمناً اینجا هم سعی شده با استفاده از قطعات پلاستیکی دور تا دور ماشین و روف ریل های روی سقف رنگ و لعاب شاسی بلندها به خودرو تزریق گردد اما مشکل اینجاست که دانگ فنگ از استفاده از این اِلمان های آفرودی، مقداری زیاده روی کرده است. در حقیقت این ضربه گیرهای پلاستیکی برجسته، حتی برای کراس اوورهای دو دیفرانسیل واقعی هم زیادی بزرگ و اغراق آمیز به نظر میرسند چه برسد به یک هاچ بک کوچک شهری! باز جای شکرش باقی است که هنوز زاپاس را روی درب صندوق نصب نکرده اند! به همین دلیل است که H30 کراس های مشکی رنگ، ظاهر جذاب تری دارند چراکه این قطعات پلاستیکی در این مدل کمتر به چشم می آیند و ماشین را خوش قیافه تر نشان میدهند.
اما برلیانس به حقیقت و باطن محصولش که چیزی جز یک هاچ بک نیست واقف بوده و در نتیجه با ظرافت بیشتر و به صورت کاملاً فانتزی از این قطعات استفاده کرده و حاصل کار منطقی تر از آب درآمده است. همچنین دقت به ریزه کاری هایی مثل طراحی محل قرارگیری پروژکتورها یا ایجاد تناسب میان اجزاء مختلف در C3 بهتر از رقیب رعایت شده است. پس باید بگوییم که علیرغم برخی جذابیت های ظاهری H30 کراس، این محصول برلیانس است که بدلیل طراحی پخته تر نمره برتر این بخش را نصیب خود میکند.
هرچند همانطور که همیشه گفته ایم، این صحبت های ما فقط یک سری نکات کارشناسی در اصول طراحی هستند و در نهایت هر شخص زیبایی را از زاویه دید خود تعریف خواهد نمود.
طراحی داخلی
اما در داخل کابین اوضاع برعکس میشود. انگار طراحان برلیانس تمامی دقت و خلاقیت خودشان را صرف قسمت بیرونی کرده بودند و با رسیدن به داخل اتاق دیگر حوصله چندانی برایشان باقی نمانده. در نتیجه اینجا همه چیز در سادگی مطلق به سر میبرد و به غیر از پشت آمپرهای اسپرت و فرم خمیده انتهای کنسول میانی، خلاقیت خاصی در کابین دیده نمیشود. بدتر اینکه این طراحی محافظه کارانه، با ظاهر اسپرت ماشین هم هماهنگی مناسبی ندارد و دوخت های قرمز رنگ مدل C3 هم کمک شایانی به این قضیه نکرده. البته اینجا هم میتوانیم از ارگونومی قابل قبول و نبود هیچ گونه قطعه زشت و زمخت به عنوان نکاتی مثبت یاد کنیم اما به طور کلی توقعمان از C3 مقداری بیش از اینها بود.
اما در طرف مقابل دانگ فنگ موفق شده با استفاده از خطوط مواج و پشت آمپرهای اسپرت، داشبوردی هیجان انگیزتر خلق نماید. در حقیقت بر خلاف قسمت بیرونی این بار H30 کراس بود که احساس بهتری از زیبایی، هارمونی و دقت به جزئیات را به چشمانمان هدیه کرد و با ظاهری مدرن تر از رقیب در جایگاه بالاتری قرار گرفت. همچنین درون کابین دانگ فنگ با حس کیفی نسبتاً مناسب تری مواجه شدیم. هرچند جنس متریال استفاده شده در هر دو ماشین کاملاً متوسط است و این برتری نسبی هم با لمس ادوات H30 کراس مقداری کم رنگ شد.
در مورد جادار بودن باید بگوییم بر روی صندلی های جلو وضعیت هر دو خودرو مناسب و تقریباً مشابه هم است اما با توجه به فاصله میان محورهای بیشتر در محصول دانگ فنگ، جای پای سرنشینان پشتی در H30 کراس تا حدودی بهتر ارزیابی شد. البته فضای این قسمت در برلیانس نیز قابل قبول است به هیچ عنوان با فاجعه ای مثل 206 قابل قیاس نیست. ضمناً گنجایش صندوق عقب هر دو ماشین به نسبت کلاسی که در آن قرار دارند کافی به نظر میرسد. این نکته را هم داخل پرانتز بگوییم که ابعاد داخلی برلیانس C3 هیچ تفاوتی با نمونه هاچ بک ساده "یعنی H320" ندارد و ارتفاع متفاوتی که در کاتالوگ مشاهده میکنید مربوط به تغییرات سیستم تعلیق و اضافه شدن باربند به ماشین بوده است.
پس در یک جمع بندی کلی باید بگوییم که کابین H30 کراس امتیازات بیشتری از C3 بدست آورد.
امکانات
خوب از ماشین هایی در این سطح، توقع امکانات جانبی عجیب و غریبی نداریم اما اگر بنا به قیاس با گزینه هایی مثل ساندرو باشد میتوانیم از میهمانان امروزمان به عنوان محصولاتی آپشنال یاد کنیم! به عنوان مثال داخل H30 کراس گزینه هایی از قبیل 4 عدد ایربگ (2 عدد در جلو و 2 عدد جانبی)، ترمزهای مجهز به ABS و EBD، تهویه مطبوع اتوماتیک، صفحه نمایشگر لمسی مجهز به رهیاب، سنسور و دوربین دنده عقب، سانروف برقی و.. یافت میشوند و C3 هم به امکاناتی از جمله کروزکنترل، سیستم ورود و استارت بدون کلید، سنسور و دوربین دنده عقب، سانروف برقی، ایربگهای راننده و سرنشین کناری، ترمزهای مجهز به ABS و EBD، نمایشگر مرکزی بهمراه سیستم GPS، فرمان با سیستم کمکی برقی و.. تجهیز شده است.
ایمنی
تا وقتی دو خودرو، توسط یک موسسه مشترک مورد تست ایمنی قرار نگیرند و نتایجشان باهم مقایسه نشود نمیتوانیم نتیجه گیری دقیق و عادلانه ای میانشان داشته باشیم. پس امروز کار سختی در پیش داریم چرا که از میان ماشین های مورد تست، فقط H30 کراس توسط موسسه C-NCAP آزمایش شده و متاسفانه گزارشی از C3 در دسترس نمیباشد. البته محصول دانگ فنگ هم با 3 ستاره ایمنی، آن هم از نوع چینی، عملکرد چندان افتخار آمیزی از خود نشان نداده اما همینکه مورد آزمایش قرار گرفته و دو ایربگ جانبی هم اضافه بر C3 دارد باعث شده که بتوانیم با اطمینان بیشتری از امنیتش صحبت کنیم.
البته شاید طرفداران C3 هم با استناد به اینکه برادر ارزانتر و کوچکترش، یعنی مدل H220 توانسته هر 5 ستاره C-NCAP را بدست آورد با خوش بینی در مورد محصول مورد علاقه شان صحبت کنند و بگویند این نشان میدهد کمپانی برلیانس به ایمنی ماشین هایش (حتی ارزان قیمت ها) اهمیت میدهد؛ اما متاسفانه با این استدلال نمیتوان در مورد ایمنی این محصول نتیجه گیری کرد و امنیت این خودرو همچنان برای ما مجهول باقی میماند.
پیشرانه و سیستم انتقال قدرت
در زیر کاپوت H30 کراس یک پیشرانه قدیمی و آشنا قرار گرفته؛ موتوری با کد TU5 که سالها در انواع محصولات ایران خودرو مثل 206 تیپ 5 و 6 و 207i و 405SLX حضور داشته و حالا در سینه محصول دانگ فنگ نیز میتپد. از نکات منفی این موتور میتوان به ساختار قدیمی و راندمان متوسط (نسبت به تولیدات روز) اشاره کرد اما همین قدیمی بودن به نوعی یک نکته مثبت هم محسوب میشود چرا که این پیشرانه به لطف حضور طولانی مدت در بازار از نظر آشنایی تعمیرکاران و دسترسی به قطعات یدکی وضعیت مناسب تری نسبت به رقبای تازه وارد دارد. البته همانطور که گفتیم 105 اسب بخار قدرت و 142 نیوتن متر گشتاور تولیدی از این انجین، برای این روزها اعداد شگفت انگیزی محسوب نمیشوند اما به قول معروف کارتان را راه می اندازد. وظیفه انتقال قدرت هم به عهده یک گیربکس 4 سرعته خودکار ساخت آیسن است که نیرو را به چرخ های جلویی منتقل میکند.
اما برلیانس داستان مفصل تری دارد. این ماشین در ابتدا فقط با موتور 1.5 لیتری 103 اسب بخاری عرضه میشد که از نظر قدرت و گشتاور عملکردی نزدیک و حتی ضعیف تر از H30 کراس داشت؛ این میزان قدرت در ترکیب با ضرائب نه چندان مناسب گیربکس، C3 (و سایر مشتقات سری H300 برلیانس) را به ماشینی کند و بی رمق تبدیل کرده بود. اما خوشبختانه برلیانس و شریک تجاری وطنی هم به این قضیه واقف بودند و در نتیجه پس از مدتی مدل های مجهز به موتور قویتر 1.65 لیتری روانه بازار شدند. این پیشرانه جدید با 114 اسب بخار قدرت و 154 نیوتن متر گشتاور هم در قیاس با مدل قبلی و هم رقیب امروز، نمونه قدرتمندتری میباشد و این قضیه در کنار اصلاحاتی که در ضریب نهایی گیربکس 4 سرعته پاورتک برلیانس به عمل آمده ما را به بهبود شرایط حسابی امیدوار کرده است.
در بخش بعدی یعنی تجربه رانندگی در این خصوص بیشتر صحبت خواهیم کرد؛ فعلاً بیائید نگاهی به خلاصه مشخصات این دو داشته باشیم:
دانگ فنگ H30 کراس
پیشرانه 4 سیلندر تنفس طبیعی
حجم موتور 1.6 لیتر
حداکثر قدرت 105 اسب بخار در 5750RPM
حداکثر گشتاور 142 نیوتن متر 4000RPM
گیربکس 4 سرعته اتوماتیک
حداکثر سرعت 183 کیلومتر بر ساعت
مصرف سوخت (ترکیبی) 7.04 لیتر
وزن (کیلوگرم) 1230
برلیانس C3 کراس
پیشرانه 4 سیلندر تنفس طبیعی
حجم موتور 1.65 لیتر
حداکثر قدرت 114 اسب بخار در 6000RPM
حداکثر گشتاور 154 نیوتن متر در 4000RPM
گیربکس 4 سرعته اتوماتیک
حداکثر سرعت 170 کیلومتر بر ساعت
مصرف سوخت (ترکیبی) 7.6 لیتر
وزن (کیلوگرم) 1240
تجربه رانندگی
حالا نوبت به آزمون عملی رسیده. پشت فرمان هر دو ماشین دید جلو و طرفین کافی است اما در پشت سر محدودیت هایی وجود دارد که البته به کمک دوربین و سنسور پارک تا حدود زیادی برطرف شده. ارگونومی صندلی ها در هیچ کدام از خودروها ایده آل نیست و در نهایت نمره متوسطی به دست می آورد، اما در مورد سهولت دسترسی و استفاده از ادوات شرایط مناسب ارزیابی شد. فرمان هر دو ماشین از نظر نرمی شرایط مطلوب و از نظر دقت شرایطی کاملاً معمولی دارند؛ ضمن اینکه در قیاس با یکدیگر غربیلک برلیانس با نرمی بیشتری زیر دست میچرخد. اما در مورد سواری وضعیت برعکس است و H30 کراس با عملکرد نرم تر سیستم تعلیق همراه بهتری برای خیابان های پر دست انداز ما به نظر میرسد؛ هرچند که در طرف مقابل برلیانس با سواری اندکی اسپرت تر، حس پایداری بهتری به راننده منتقل میکند.
اما نگاهی هم به وضعیت شتاب گیری ماشین ها داشته باشیم. همه با موتور H30 کراس آشنا هستیم و میدانیم که واکنش هایش نه خیلی عالی اما قابل قبول است. البته قدیمی ترها به یاد دارند که این پیشرانه زمانی با قطعات اصلی فرانسوی و ECU معروفش روی 206 غوغایی بپا کرده بود؛ اما از آن روزها زمان زیادی گذشته و TU5 در این مدت نه تنها پیشرفت نکرده بلکه حتی با افت نسبی مواجه شده است. ولی خوشبختانه گیربکس 4 سرعته خودکار آیسن، که روی H30 کراس قرار گرفته واکنش هایی بسیار نرم تر و بهتر از جعبه دنده AL4 پژو 206 نشان میدهد و به هیچ عنوان کوبش های آن مدل را ندارد. هرچند باز هم کم بودن تعداد دنده ها و در نتیجه فاصله زیاد میان ضرائب گیربکس مشکل ساز است چرا که با هر بار تعویض دنده با افت دور موتور زیادی مواجه میشویم و جبران این قضیه مقداری از زمانمان را هدر میدهد. نتیجه کلی اینکه محصول دانگ فنگ شتاب چندان چشم گیری به ما ارائه نمیکند و از این حیث یک خودرو کاملاً معمولی شهری به نظر میرسد.
حالا نوبت برلیانس است. همانطور که در بخش مشخصات فنی گفتیم، سری H300 در ابتدا فقط با موتور 1.5 لیتری در کشورمان عرضه شد و نمونه ای که در تصاویر مشاهده میکنید هم از همین نوع است. این پیشرانه با یک گیربکس 4 سرعته ساخت پاورتک کوپل شده که با ضرائب نه چندان مناسب، شتاب مطلوبی ارائه نمیکند و حتی اندکی از H30 کراس هم کند تر ظاهر میشود. این نقطه ضعف در تنش هایی مثل سربالایی یا تست کشش بیشتر خودش را نشان میدهد. اما خبر خوب این است که ما یک روز قبل، با برلیانس 1.65 هم ملاقات کردیم که هرچند خودش الان در عکاسی امروز حضور ندارد اما خدایش اینجاست! پس بهتر است که در مورد آن مدل هم صحبت کنیم؛ برلیانس با این پیشرانه جدید، چیزی در حدود 11 درصد قدرت و گشتاور بیشتر به چرخ ها منتقل میکند و این قضیه در کنار اصلاحات صورت گرفته در سیستم انتقال قدرت، وضعیت شتابگیری و کشش برلیانس را به شکل محسوسی بهبود بخشیده است. البته باز هم تصور شتابگیری در حد یک هاچ بک اسپرت را نداشته باشید اما با این انجین جدید، چابکی ماشین در سبقت گیری ها و کشش در سربالایی ها رضایت راننده را در پی خواهد داشت و دیگر از آن کندی اعصاب خورد کن قبلی خبری یافت نمیشود. در قیاس با رقیب امروز هم باید بگوییم که برلیانس 1.65، انتقام مدل 1.5 لیتری را از H30 کراس میگیرد و با واکنش های بهتر به پدال گاز با روند بهتری به سرعتش می افزاید. البته در مورد گیربکس با اینکه ضریب نهایی اصلاح و در نتیجه واکنش ها بهبود یافته اما مشکل تعداد کم دنده ها همچنان پابرجاست و مقداری از نیروی موتور را هدر میدهد. ولی از نظر دقت و نرمی میتوان گفت که وضعیت جعبه دنده C3 حداقل برای این سطح مناسب به نظر میرسد.
راستی تا یادم نرفته این را هم بگویم که واکنش های پدال ترمز در هر دو ماشین متوسط بود؛ هرچند که بدلیل شتاب نه چندان زیاد و کاربری شهری ماشین ها میتوان گفت که مشکل چندانی از این بابت وجود ندارد.
سخن پایانی
قبل از اینکه نگاهی به قیمت ماشین ها بیندازم میخواستم دست C3 را به عنوان برنده رقابت بالا ببرم. دلایم هم اینها بودند که محصول برلیانس طراحی پخته تر و فرمان نرم تر و پایداری بهتری دارد و در نمونه 1.65 لیتری قدرت و شتاب برتری ارائه میکند؛ البته در طرف مقابل H30 کراس کابین بهتر و سواری نرم تری دارد اما وقتی تمامی پارامترها (به غیر از قیمت) را در کنار هم بگذاریم در مجموع کفه ترازو به سمت محصول برلیانس سنگین تر میشود. اما بحث قیمت، ان هم در رده ماشین های اقتصادی موضوع بسیار مهمی است و نمیتوان به سادگی از آن گذر کرد. در زمان نوشتن این متن، دانگ فنگ H30 کراس چیزی در حدود 28 میلیون تومان ارزانتر از رقیب در بازار خرید و فروش میشد که رقم فاحشی برای این رده به حساب می آید. در نتیجه با اینکه قلباً با برلیانس ارتباط بهتری برقرار کردم اما باید اعتراف کنم که برتری هایش این اختلاف قیمت را توجیه نخواهند کرد.
پس اگر پرداخت پول بیشتر برای شما مهم نیست، برلیانس C3 با موتور 1.65 انتخاب شایسته تری برایتان خواهد بود اما اگر بخواهید بحث ارزش در برابر رقم پرداختی را در نظر بگیرید H30 کراس با قیمت مناسب تر میتواند گزینه منطقی تری باشد. یک گزینه دیگر هم این است که قید این الکی مثلاً(!) کراس اوور بودن را بزنید و به سراغ برلیانس H320 هاچ بک با موتور 1.65 بروید که قیمتی مابین این دو دارد و در عمل تفاوت چندانی با C3 نخواهد داشت.