نوشته: امین امیریفر
عکس: محسن آلطه
مقدمه
حدود 13 سال از معرفی پر سر و صدای خودروی ملی یا به قول خودروساز وطنی "افتخار ملی" میگذرد. اتومبیلی که از همان لحظهی تولد تاکنون هواداران و مخالفان زیادی داشته اما مثل اکثر محصولات ایرانخودرو با همهی حرف و حدیثها بخش بزرگی از بازار خودرو کشور را به خود اختصاص داده است. یه یاد داریم که در آن زمان و چند سال بعد رقبای سمند از کشور کره جنوبی (که البته در آن زمان در ایران مونتاژ میشدند) خودروهایی نظیر دوو سیلو، کیا ریو و هیوندای ورنا بودند که اسب دورگه ایرانی – فرانسوی علیرغم برخی کاستیها از قبیل به صدا افتادن زود هنگام اتاق، وجود نقاط کور، ارگونومی متوسط و ترمزهای نه چندان عالی، توانست در برخی موارد مثل قدرت موتور، جاداری اتاق و برخی آپشنها برتریهایی را به رقبای چشم بادامی نشان دهد تا با توجه به گستردگی نمایندگیها و در دسترس بودن لوازم یدکی بتواند با کرهایهایی در همان حدود قیمت وارد رقابت شده و موفقیتهای خوبی هم بدست آورد.
بیش از یک دهه از آن زمان گذشته، ریو و ورنا (یا همان اکسنت) در این مدت گامهای بسیار بلندی رو به جلو برداشته و در مدلهای جدید از سمند فاصلهی زیادی گرفتند، حرکت رو به جلوی سمند نیز هرچند هرگز متوقف نشد اما قدمهایش به قدری آرام بود که علیرغم تکاملش در این سالها از رقبای قدری که زمانی میتوانست برایشان شاخ و شانه بکشد جا ماند، با تمام این صحبتها قصه سمند هنوز به پایان نرسیده! این خودرو هنوز هم حداقل برای بازار محدود ایران محصولی پرطرفدار و پرفروش است چرا که به لطف پایین بودن قیمت نسبت به محصولات کرهای و ژاپنی (و حتی چینی) و قطعات یدکی مناسب و نمایندگیهایی که در هر نقطه از کشور در دسترس قرار دارند همچنان برای خانواده ایرانی جذابیتهایی دارد. در این بین ارائه مدلهای بهینه شده بهمراه آپشنهایی مثل صندلی برقی و تهویه مطبوع اتومات و موتورهای کمی قویتر هم توانسته نظر مشتریان بیشتری را به خود جلب کند.
در متن زیر میخواهیم مدتی کوتاه با یکی از تکامل یافتههای این محصول که با نام تجاری سورن ارائه شده همراه شویم تا ببینیم میتواند ما را برای پرداخت حدود 37 میلیون تومان قانع کند یا خیر!
طراحی بدنه
فیسلیفت کردن اتومبیل در میان بسیاری از خودرو سازها مرسوم است. این کار معمولاً با تغییراتی در چراغها، جلو پنجره، سپرها، درب موتور، صندوق عقب و جزئیات انجام میشود، با این هدف که بدون افزایش زیاد هزینهی تولید، یک خودروی به ظاهر جدید متولد شده یا حداقل تنوعی به مدل قدیمی داده شود. مثلاً دوو سیلو با تغییرات نسبتاً زیاد روی دوو ریسر حاصل شده و در نگاه اول خودرویی جدید به نظر میرسد اما آزرا 2011 با تغییرات جزئی صرفاً بدنبال ایجاد تنوعی کوچک قبل از ارائه مدل کاملاً جدید بوده است. البته در کشور ما گاهی از این تاکتیک بیش از حد استفاده شده و برخی اتومبیلها بارها و بارها دچار تغییر چهرههای جزئی میشوند تا جایی که دیگر تاثیر مثبت این کار از بین میرود. هر چند اگر قرار بود خودروسازهای مطرح جهان نیز یک خودرو را برای چند دهه تولید و عرضه نمایند احتمالاً به رفتاری مشابه دست میزدند! شاید بهترین و موفقترین فیسلیفت در ایران مربوط به جراحی زیبایی پژو 405 بود که حاصلش یعنی پژو پارس با جهشی مثبت چهرهی دلنوازی به نمای خشک و سادهی قبلی بخشید. اما آیا مهمان امروز ما نیز دراین امر موفق بوده است؟!
در قسمت جلویی بزرگتر شدن جلو پنجره در مقایسه با سمند معمولی بیش از هر چیز وجه تمایز سورن با پدرش را نشان میدهد و در طراحی چراغها نیز دیگر از آن شکل بینهایت سادهی سمند خبری نیست. چراغهای جلو با انحنایی در قسمت پایین به جلو پنجرهی ذوذنقهای شکل متصل شدهاند و سایر تغییرات در سپر، مهشکنها و آیینههای جانبی کاملاً مشهود است. وقتی به تک تک این تغییرات بصورت جداگانه نگاه میکنیم همگی به نظر زیباتر از مدل قبلی هستند اما در کنار هم و در ترکیب کلی با سایر قسمتهای اتومبیل، کمی ناهماهنگ به نظر میآیند. در واقع دماغه سمند با وجود ظاهرساده و قدیمیاش نسبت به سورن با خطوط کلی بدنه همخوانی بیشتری دارد اما به هر حال بدلیل گذشت سالهای زیاد از تولید چهرهای خسته و تکراری به خود گرفته و از این نظر این تنوع هر چند به نظر اینجانب چندان رو به جلو نیست اما در هر صورت بهتر از تغییر ندادن بوده است. همانند بسیاری از فیسلیفتها در نمای جانبی تغییر خاصی دیده نمیشود و اگر کسی از این زاویه به سورن نگاه کند ممکن است آن را با سمند معمولی اشتباه بگیرد. یک نکتهی جالب هم در نمای کناری به چشم میآید و آن اینکه با وجود تجهیز آیینهها به چراغ راهنما، راهنماهای روی گلگیر همچنان سر جای قبلی باقی ماندهاند.
در قسمت عقبی خودرو نیز تغییرات بسیار کمتر از دماغه است و جراحی زیبایی جزئی در سپر و چراغها صورت گرفته که نتوانسته شباهتش با سمند ال ایکس را به خوبی مخفی کند اما در عوض نسبت به جلوی خودرو زیباتر از آب درآمده و هماهنگی بیشتری هم با بدنه دارد.
به طور کلی ظاهر سورن (قسمت جلویی) خیلی عامهپسند نیست اما همواره طرفداران خاص خودش را داشته و باید گفت که بدلیل ایجاد تنوع در ظاهر و نبود رقیبی قدر در این رنج قیمتی ظاهرش نسبتاً قابل قبول است.
طراحی داخلی
داشبورد سورن هرچند از نظر زیبایی و لوکس بودن هرگز به پای محصول جدید ایرانخودرو یعنی دنا نمیرسد ولی با طرحی متفاوت نسبت به حالت کلاسیک قدیمی سمند ظاهری جوان پسندانه به خود گرفته. کنسول میانی با شکل حرف U از سایر قسمتهای داشبورد جدا شده و در امتداد بازوهای این حرف، سیستم تهویه مطبوع خودکار، پخش صوتی، دریچههای هوا و در بالاترین قسمت محفظهی کوچک بازشو جلب توجه میکنند. در پشت فرمان، صفحه کیلومتر و نشانگرهای پشت آمپر بسیار ساده اما خوانا و کاربردی طراحی شدهاند.
البته در داشبورد سورن ELX جدید سیستم پخش صوتی و تهویه مطبوع مجدداً دست خوش تغییراتی شده و کمی به زیبایی داخلی این اتومبیل کمک کرده است.
موتور EF7 یا XU7؟
موتور ملی هم مثل خودرو ملی در زمان رونمایی سر و صدای زیادی به پا کرد، موتورEF7 که با همکاری دوجانبه شرکت آلمانی F.E.V و ایرانخودرو طراحی شده، تفاوتهای زیادی با موتور قبلی یعنی XU7 دارد. البته سورن تنها محصول ایرانخودرو نیست که با این پیشرانه به فروش میرسد؛ به عنوان مثال سمند ال ایکس در کنار موتور XU7 و همینطور خودروی دنا با این پیشرانه قابل خریداری هستند.
اگر بخواهیم مقایسهای بین این موتور و پیشرانهی معمولی و قدیمی سمند داشته باشیم در نگاه اول برتری همه جانبه با EF7 میباشد. موتور 1645 سیسی 16 سوپاپ با 114 اسببخار قدرت و 155 نیوتنمتر گشتاور و طراحی سازگار با سوخت سی ان جی که به ایرانخودرو امکان تولید خودروی دوگانهسوز مطمئنتر را میدهد همه و همه نشان از روند رو به رشد این انجین نسبت به موتور 1761 سی سی 100 اسب بخاری XU7 دارند. ضمناً برتریهای این موتور بیشتر بر روی خودروهای دوگانه در حالت گازسوز خود را نمایان میکند چرا که یکی از اهداف طراحی آن هم سازگاری با همین ویژگی بوده است. به عنوان مثال موتور XU7 در حالت گازسوز با کاهش 20 درصدی نسبت به حالت بنزینی قدرتش به 80 اسب کاهش میابد اما در نوع EF7 تنها با 10 درصد کاهش مواجه شده و میتواند 103 اسب از 114 تا را محفوظ نگه دارد.
اما این یک روی سکه بود و در طرف دیگر نکات منفی هم وجود دارد. مثلاً برخی معتقدند تعداد موتورهای EF7 که دچار خرابی شدهاند (بخصوص در یک دورهی زمانی خاص از تولید) نسبت به XU7 بیشتر بودهاند (هرچند برخی دیگر به شدت بر کیفیت آن تاکید دارند) و در صورت خرابی هم اگر تعمیرات شامل گارانتی نشود هزینهها گرانتر از موتور قدیمی خواهد بود. یا یک نکته دیگر اینکه حداکثر گشتاور EF7 در خودرو بنزینی تقریباً تفاوتی با XU7 ندارد (فقط 2 نیوتنمتر بالاتر است) ولی این گشتاور در دور موتور 5000 بدست آمده که در مقایسه با موتور XU7 که حداکثر گشتاورش در دور 3000 است چندان رضایت بخش نیست و به نظر میآید برای استفاده از حداکثر گشتاور EF7 میبایست موتور را در دورهای بالاتر نگه داریم. همچنین برای رسیدن به حداکثر قدرت (که البته 14 اسب بیشتر است) نیز باید تا دور موتور 6500 بر پدال گاز فشرد که 500 دور بالاتر از موتور XU7 است.
البته این اعداد و ارقام کمی کلی است و بررسی کارایی دقیق یک موتور نیازمند آنالیز کامل نمودارهای گشتاور و توان و ... میباشد که کمی تخصصی است و در این مقال نمیگنجد اما در هر صورت نتیجهی کار با موتور EF7 طبق ادعای سازنده شتابی 12 ثانیهای و حداکثر سرعت 190 کیلومتر بر ساعت بوده که هر دو عدد نسبت به مدل XU7 بهبود یافتهاند.
ضمناً تکنولوژیهای جدیدتر این موتور از قبیل 8 سوپاپ بیشتر با سیستم زمانبندی متغیر سوپاپ (CVVT) و ... علاوه بر افزایش قدرت، در کاهش مصرف سوخت هم تاثیر داشته و درنتیجه سورن EF7 به ازای هر صد کیومتر در سیکل ترکیبی 7.8 لیتر سوخت احتیاج دارد که این رقم حدود 0.7 لیتر از سمند XU7 کمتر میباشد.
تجهیزات
سورن با توجه به قیمت لیست نسبتاً مناسبی از امکانات رفاهی و ایمنی از قبیل کیسه هوای راننده و سرنشین جلو، شیشهها و آیینههای برقی، تهویه مطبوع خودکار بهمراه دریچه تهویه برای سرنشینان عقب، سیستم پخش صوتی MP3، ترمزهای 4 چرخ دیسکی مجهز به سیستم ضد قفل (ABS) و توزیع الکترونیکی ترمز (EBD)، تنظیم پشتی صندلی برقی، سیستم ضد سرقت (ایموبلایزر)، سنسور دنده عقب، رینگ آلومینیومی و ... را به صورت فابریک ارائه میدهد و در صورت پرداخت هزینهی اضافه آپشنهای دیگری نظیر رینگهای بزرگتر 16 اینچی، سیستم مالتی مدیا و رهیاب ماهوارهای، دوربین دنده عقب، کروز کنترل و ... در بخش تجهیزات سفارشی قابل اضافه شدن میباشند.
تجربه رانندگی
با ورود به داخل کابین با داشبوردی روبرو میشویم که با توجه به توضیحات قبلی برعکس نمای ظاهری با اکثر سلیقهها جور در میآید، مواد بکار رفته نیز نسبت به قیمت قابل قبول است، اتومبیل را استارت زده و آماده حرکت میشویم، سردندهی سورن زیباست اما خوش دست نیست! دندههای یک و دو شتابگیری معمولی دارند و بخصوص در دورهای پایین عملکردشان چندان فوقالعاده به نظر نمیرسد که البته وزن 1240 کیلوگرمی سورن هم در این مورد بی تاثیر نبوده است. با اضافه شدن به سرعت و رسیدن به دندههای 3 و 4 راننده حس بهتری خواهد داشت چرا که کشش و روند افزایش سرعت بخصوص در دورهای بالای موتور رضایت بخش است. در مورد کیفیت سواری، نرمی و تعادل تفاوت ملموسی با سمند احساس نمیشود. صدای موتور نسبت به XU7 کمی روانتر و ملایمتر است، اما این صدا همچنان از داخل کابین به گوش میرسد و در دورهای بالا هم تا حدی آرامش سرنشینان را بر هم خواهد زد. متاسفانه صدای کوچکی هم از داشبورد به گوش رسید که با توجه به کیفیت مونتاژ متغییر ممکن است در سایر سورنها این نقص وجود نداشته باشد. با تجربهای که خیلی سال پیش از ترمزهای سمند داشتم با ناامیدی پای خود را روی پدال ترمز فشردم تا این قسمت مهم اتومبیل هم مورد آزمایش قرار گیرد، اما ترمزهای سورن نسبت به پیش زمینه ذهنی من پیشرفت قابل ملاحظهای داشته و اتومبیل از این تست سربلند بیرون آمد.
در آخر سورن هم مثل همهی خانوادهی سمند با صندلیهای نسبتا راحت، صندوق عقب جادار و باک 70 لیتری برای سفرهای خارج شهری همراه خوبی نشان میدهد.
نتیجه گیری
اگر با چهره خاص سورن مشکلی نداشته باشید و واسطههای محترم نیز اجازه دهند قیمت این اتومبیل در همین حدود 37 میلیون باقی بماند، با توجه به اینکه حتی چینیهای مشابه در حال حاضر قیمتی بالاتر از 40 میلیون دارند، میتوان به سورن EF7 به عنوان گزینهای مناسب نگاه کرد. البته اشکالاتی مثل افت قیمت زیاد (نسبت به یک خودرو داخلی) و نداشتن وجهه یک اتومبیل نزدیک به 40 میلیون تومانی (از نظر کلاس ظاهری و دید عموم، تفاوت چندانی با سمند SE، 28 تا 29 میلیونی احساس نمیشود) هم میتواند در تصمیمگیری تاثیر منفی بگذارند اما در هر صورت وجود موارد مثبتی مثل آپشنهای مکفی، مصرف نسبتاً مناسب، حضور نمایندگیهای پر شمار که علیرغم همه انتقاداتی که به کیفیت خدماتشان میشود، پراکندگی خوبی در شهرهای مختلف کشورمان دارند و ویژگیهای خانوادگی و مسافرتی مناسب، سورن را نه در حد یک خودروی ایدهآل اما قابل قبول معرفی میکند که به نظر در هنگام انتخاب اتومبیل در این رنج ارزش فکر کردن را دارد.
سخن آخر
در پایان یک روز خوب بهاری با سورن خداحافظی کرده و با خودرو کرهای یکی از دوستان به سمت خانه بازمیگردیم، در طول مسیر این فکر از ذهنم گذشت که هر چند عملکرد سورن نسبت به قیمت راضی کننده بود اما راه طولانی برای جهانی شدن (در حد کشور کره) پیش روی ماست. راهی سخت که کشورهایی مثل چین و کرهی جنوبی به همه نشان دادند رسیدن به آن با تلاش زیاد و استفاده مناسب از دانش سایر خودروسازهای مطرح، غیر ممکن نیست. به امید موفقیت و پیشرفت روز افزون همه هموطنانم در تمامی عرصه های زندگی از جمله صنعت بزرگ خودرو سازی.
در انتها از آقای محمد افشاری تشکر می کنیم که خودروی خود را جهت تست و بررسی در اختیار گروه خودرو بانک قرار دادند.