نوشته و عکس: محمدحسین مارینی
مقدمه
فرض کنید که از خودروی ایرانی- فرانسوی(!) خود خسته شدهاید و میخواهید خودروی خود را با خودرویی وارداتی عوض کنید. با نگاهی اجمالی به قیمتها متوجه خواهید شد که حداقل هزینه برای خرید خودروهای پر زرق و برق وارداتی 100 میلیون تومان است. حالا اگر شما این مبلغ را داشته باشید و نخواهید به سراغ خودروهای صفر این بازه قیمتی بروید که از لحاظ موتوری و آپشن در سطح متوسطی هستند و خواهان خودرویی با "قدرت" بیشتری باشید، باید به خودروهای کارکرده در این بازه قیمتی فکر کنید که یکی از این خودروها کیا اسپورتیج 2010 است.
معرفی و بررسی کیفیت
درباره این خودرو باید گفت که تمام ویژگیهای هیجانانگیز در این خودرو جمع شده تا بتواند نظر شما را به خود جلب کند ولی در پوستهای نه چندان به روز. آپشنها و قابلیتهای زیاد (هرچند صرفاً روی کاغذ) در کنار قیمت فوقالعاده پایین نسبت به رقبای ژاپنی میتواند عوامل خوبی برای قانع کردن خریدار به انتخاب این خودرو باشد.
اسپورتیج 2010 یک شاسیبلند کوچک شهری است که از موتور 6 سیلندر به حجم دقیق 2656 سیسی و قدرت 175 اسببخار در 6000 دور در دقیقه و گشتاور 241 نیوتنمتر در 4000 دور در دقیقه بهره میبرد.
این خودرو با پلت فرم مشترک با هیوندای توسان (جدیترین رقیب) بهره میبرد که این موضوع در ابعاد و حتی ظاهر خودرو به خوبی مشهود است.
طراحی
در نمای جانبی خودرو با استفاده از خطوط و حجمهای بعضاً اغراق شده سعی شده تا چهرهای جذاب از این خودرو در نمای جانبی بسازد.
یک خط از گلگیر عقب شروع شده و با گذر از روی چرخها به سپر جلو ختم میشود. خط دیگری نیز در قسمت بالایی دربها وجود دارد که از روی دستگیرهها عبور میکند. نکتهی منفی این حجمها و خطوط روی بدنه زمانی مشخص میشود که بدنه احتیاج به صافکاری داشته باشد، که یا بدنه خوب صاف نمیشود یا هزینه زیادی در بر خواهد داشت. عدم دید مناسب نسبت به این حجمها نیز نکته منفی دیگری است که در اوایل این خودرو دقت بیشتر شما را میطلبد!
رینگهای 5 پره 16 اینچی این خودرو با لاستیک 235 به نظر کوچک میآید اما موجب راحتی و عملکرد بهتر تعلیق خودرو میشود. البته واضح است که استفاده از لاستیک هنکوک در این خودرو بصورت پایه نیز بیتاثیر در راحتی نبوده است. در نمای جلوی خودرو چراغهای بیضی شکل با خطوط شکسته در قسمت پایین چراغها فرمی ساده اما فانتزی به جلوی خودرو بخشیده است. البته این چراغها مربوط به فیس لیفت 2009 این خودرو است و گرنه پیش از این فرم چراغها کاملاً ساده و به دور از هرگونه هیجان بود. روکش کرومی خطوط جلو پنجره جنبهی لوکس نمای جلویی است که تاثیر بسزایی در ظاهر خودرو داشته است. روی کاپوت نیز دو خط از دو طرف جلو پنجره شروع شده که تا انتهای کاپوت ادامه دارد.
نمای عقب خودرو کاملاً روتین طراحی شده؛ چراغهای عمودی در دو طرف درب پنجم خودرو با ترکیب رنگ کلاسیک (قرمز نارنجی سفید) قرار دارند.
قسمت شیشهای، قابلیت باز شدن به طور جداگانه دارد که نکتهای مثبت برای دسترسی راحتتر به فضای حجیم بار است. در زیر سپر عقب هم دو خروجی اگزوز وجود دارد که علاوه بر زیبایی و ایجاد نمایی اسپورت به تنفس بهتر موتور 6 سیلندر خودرو کمک میکند.
تجهیزات
تریم داشبورد این خودرو در 2 رنگ بژ و مشکی عرضه شده است که خودرویی که در اختیار ما بود تریم بژ داشت. کیفیت مواد بکار رفته در داشبورد نسبتاً قابل قبول بود ولی انتظار ما از یک خودرو با این سطح قیمتی بیش از اینها بود. طراحی کنسول ساده و بدون نکته خاصی انجام شده بود.
کنسول عمودی سیستم پخش و تهویه مطبوع خودرو را در خود جای داده بود که دور آن نوار پلاستیکی طرح چوب قرار داشت. نکته مثبت در این قسمت سیستم صوتی قدرتمند آن بود که فراتر از انتظار ما عمل کرد. چنجر 6 تایی، شش بلندگو و دو توئیتر به همراه آمپلی فایر بصورت فابریک روی این خودرو نصب بود که کیفیتی فوقالعاده داشت.
فرمان چهار شاخه با دور فرمان چرم دست دوز - که کیفیتی قابل توجه داشت - عملکرد فوقالعاده نرمی را از خود نشان داد. اما خبری از دکمههای کنترل سیستم صوتی یا بخشهای دیگر خودرو روی آن نبود. البته در سمت راست فرمان یک اهرم برای سیستم کروز کنترل قرار داشت.
صفحه کیلومتر خودرو متشکل از 3 دایره که تنها سرعت و دور موتور و نشانگر سوخت باقی مانده در آن وجود داشت و هیچ نشانگری (چه عقربهای چه دیجیتالی) برای دمای آب رادیاتور وجود نداشت! یک کامپیوتر سفری کوچک هم در آن قرار تعبیه شده که مصرف لحظهای سوخت و مسافت طی شده و اطلاعاتی از این دست در آن نمایش داده میشد. رنگ نور صفحه کیلومتر سبز کم رنگ بود که گرچه رنگ ملایمی است و اصلاً چشم را اذیت نمیکند اما بسیار شبیه به پرایدهای قدیمی است که این مساله ممکن است کمی توی ذوق بزند!
کیفیت چرم صندلیها قابل قبول و راحتی آن نیز مناسب بود ولی ارگونومی صندلیها چنگی به دل نمیزد بطوریکه اگر با سرعت بپیچید از سر جایتان جا به جا خواهید شد.
خودرویی که در اختیار ما بود صندلیهایش بصورت دستی تنظیم میشد ولی در نمونه فول آپشن صندلیها علاوه بر تنظیم برقی دارای گرمکن نیز هستند.
از نظر ایمنی نیز کیا اسپورتیج با کسب 4 ستاره ایمنی از موسسه امنیت ترافیک اروپا (EURO NCAP) خودرویی ایمن شناخته شده و 6 ایربگ در کنار سیستمهای ABS و ESP از شما در تصادفات محافظت میکند.
پیشرانه و تجربه رانندگی
بالاخره موتور را روشن میکنیم تا عملکرد فنی خودرو را بسنجیم. خودرو با سوئیچ استارت میخورد و خبری از استارتر نیست. موتور 6 سیلندر بدون لرزش روشن شد و صدای اندکی از موتور به درون اتاق نفوذ میکرد. عایقبندی اتاق کاملاً مناسب بود و با توجه به گذشت 5 سال از عمر خودرو و کارکرد 76000 کیلومتری آن، همچنان موتور و اتاق بدون سر و صدای اضافی بودند. گیربکس تیپ ترونیک 4 دنده را در حالت DRIVE قرار داده و شروع به حرکت کردیم. حرکت اولیه خودرو بدون مکث و با کمی تکان انجام شد ولی کاملاً راضی کننده حرکت را آغاز کرد، اما کمی پس از حرکت متوجه شدیم عملکرد گیربکس در حد عالی نیست به طوری که گویی گیربکس علاقه چندانی به دنده 1 نداشت! و سریعاً دنده را تعویض میکرد، که این امر موجب کندی شتابگیری و همچنین ضعف در حرکت در سربالاییهای تند میشود. ناگفته نماند که این مشکل را میتوانید با تغییر گیربکس به حالت دستی تا حد زیادی برطرف کنید.
موتور و اتاق از هماهنگی خوبی برخوردار بودند و موتور کاملاً جوابگوی اتاق نسبتاً سنگین خودرو بود هرچند که خود موتور به هیچ وجه بازدهی خیره کنندهای ندارد. البته در نظر داشته باشید که تکنولوژی ساخت این موتور مربوط به سال 2006 آن هم با دانش فنی وقت کره جنوبی میباشد.
شتابگیری با خودرو در حالت D گیربکس کاملاً راضی کننده بود و انتظارات ما را از یک شاسیبلند شهری برطرف کرد. ما در شتابگیری به میانگین 12.7 ثانیه برای رسیدن به سرعت 100 کیلومتر از حالت سکون رسیدیم که 2.2 ثانیه با عدد اعلامی از سوی سازنده اختلاف داشت که با توجه به کارکرد خودرو و اختلاف ارتفاع نسبت به سطح دریا و همینطور کیفیت بنزین کاملاً قابل قبول است.
و اما ترمز؛ جایی که میتوان از آن بعنوان یک نقطه ضعف یاد کرد. ترمز با فشار زیاد پدال عملکرد مطلوب خود را نشان میداد. البته این بدین معنا نیست که سیستم ترمز فاجعه بار است اما انتظار ما بیش از این بود. طبق تستی که ما انجام دادیم برای رسیدن به ایست کامل از سرعت 100 کیلومتر نیازمند طی مسیر 40 متری بودیم که عدد خوبی است اما برای رسیدن به این عدد انرژی زیادی صرف کردیم!
خب؛می رسیم به هندلینگ، مقولهای که زیاد در شاسیبلندهای شهری نسل پیشین مطرح نبوده است پس باید با توجه به کلاس خودرو و سال ساخت آن از آن انتظار داشت. میتوان گفت با توجه به کلاس خودرو و سال ساختش هندلینگ مناسب بود بگونهای که میتوان عبارت "خوب" را برای آن برگزید. نکته منفی دیگری که در این خودرو وجود داشت مصرف سوخت بالای آن بود. این خودرو طبق اعلام سازنده در سیکل ترکیبی به ازای هر 100 کیلومتر طی مسیر 10 لیتر بنزین مصرف می کند اما در تستی که ما انجام دادیم در جاده به ازای هر 100 کیلومتر 9.5 تا 10.5 لیتر و در شهر 11 تا 13 لیتر مصرف میکرد. ناگفته نماند که در برخی لحظات خودرو مصرف 19 لیتر را نیز نشانمان می داد(!) که البته خیلی سریع کم میشد.
جمع بندی
کیا اسپورتیج 2010 بعنوان خودرویی در کلاس شاسیبلند کوچک شهری (که این روزها حسابی بازارش داغ است) گزینهای مناسب برای خرید در بازار خودروهای کارکرده رنج قیمتی 100 میلیون تومان است که عملکرد نسبتاً مناسبی از خود نشان میدهد. اگر قصد خرید شاسیبلند شهری دارید و بودجه شما هم حول و حوش 100 میلیون است، میتوانید به این خودرو نیز فکر کنید. البته باید با مصرف بنزین خودرو و راحتی نه چندان دلچسب آن کنار بیایید و بیشتر به موتور 6 سیلندر قدرتمند و ظاهر مناسب و امکاناتش توجه کنید.
همانطورکه میدانید ارزش برند کیا هرگز در حد و اندازه آلمانیها و ژاپنیها نیست اما از مقبولیت نسبی در کشور برخوردار است. پس از این نظر هم میتواند راضی کننده باشد خصوصاً اینکه بازار فروش نسبتاً خوبی هم دارد.
البته در این بازه قیمتی و این کلاس هیوندای توسان هم وجود دارد که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت و باید به آن نیز نیمنگاهی داشته باشید.
در انتها از آقای محسن خسروی تشکر میکنیم که خودروی خود را جهت تست و بررسی در اختیار گروه خودروبانک قرار دادند.
برای مشاهده مشخصات کامل فنی کیا اسپورتج به این صفحه مراجعه کنید.