پاییز زرد رنگ عضلانی
در پاییز خوشرنگ بارانی امسال، به سراغ یک خودروی زرد رنگی رفتیم که برخلاف این فصل، پس از دههها تولید هنوز هم به پاییز خاطرهها نرفته و باید اعتراف کرد که جاودانه شده است! فورد ماستنگ از بدو تولد خود در میانه دهه شصت میلادی، آغازگر ماسلکارهایی (Muscle Car) شد که بعد از گذشت بیش از نیمقرن، هنوز هم کعبه آمال بسیاری از ماشینبازها در سراسر جهان است. فورد ماستنگ اما در سالهای آتی با وجود معرفی نسلهای جدید، هیچگاه نتوانست موفقیت پدربزرگ خود را تکرار کند اما باز هم نام آن کافی بود تا مقاومتی در برابر خالی کردن جیب مبارک در مقابل خرید آن صورت نگیرد!
پس از ماهها آشفتگی در بازار خودرو کشور، به سراغ یک فورد ماستنگ Mach1 مدل 1971 رفتیم تا در این آشفتگی خرید و فروش خودروهای خوش کیفیت داخلی، کمی حال و هوایمان عوض شود و سعی کنیم کمی آدرنالین به خون خود تزریق کنیم! که البته همان صبح روز تست و با مشاهده این خودروی عضلانی زرد رنگ که صدای آن تا شعاع 100 متری همه جا را میلرزاند و چشمان هر بینندهای را به سوی خود میچرخاند، کار از آدرنالین گذشت و به اعتیاد سوق پیدا کرد!
این همان نقش اول 60 ثانیه است!
صحبت کردن در مورد فورد و نسخه رویایی ماستنگ آنقدر جذاب و بیانتها است که شاید گفتن از هر زاویه آن بیش از حد نوشتار را طولانی کند لذا سعی میکنم به مختصر روی خودروی این تست تمرکز کنم. مکوان (Mach1) در حقیقت نسخههای با پرفورمنس بالاتر ماستنگ است که توسط خود شرکت فورد عرضه میشد. فورد ماستنگی که در تصویر میبینید، نسل دوم از این خودرو است. تغییر چهره فورد ماستنگ نسل دوم کاملاً محسوس بود و نه تنها از نظر ابعاد کمی بزرگتر و به گفته بعضی، تغییر سگمنت داد بلکه چهره نسل دوم نیز تغییراتی عمده داشت که به مذاق بعضی خوش نیامد اما باز هم آنچنان خوب و جذاب بود که نقش اصلی فیلم "Gone In 60 Seconds" را در سال 1974 برعهده داشت، پس با یک خودروی کاملاً جدی و کارنامه دار سر و کار داریم!
زیر درب موتور کشیده چه خبر است؟
این نسل از فورد ماستنگ با موتورهای بسیار متنوعی از جمله موتورهای معروف 302، 351 و یا 429 عرضه شده اما خودروی امروز ما در داخل کشور تغییرات عمدهای داشته تا آن را تبدیل به یک غول بزرگ خشن کند! درب موتور را که بالا بزنید، با پیشرانه 460 مواجه میشوید که بزرگترین موتور تولید انبوه فورد بود و در داخل خودروهای لینکِن (تلفظ صحیح لینکلن) نیز استفاده میشد. البته این موتور حجیم خیلی زود به دلیل زمزمه بحران سوخت و مصرف بنزین کنار گذاشته شد و در سال 75 دیگر روی خط تولید فورد نرفت.
پیشرانه نصب شده روی فورد ماستنگ Mach1 ما، 8 سیلندر و دقیقاً 7544 سیسی حجم دارد، یعنی اگر 4 موتور پژو 206 را روی هم بگذارید، هنوز هم فضا برای تولید اسب بخار بیشتر جا باقی میماند! اما تغییر پیشرانه این خودرو با یک موتور حجیم 7.5 لیتری کافی نیست و باید تغییرات و تنظیمات در بسیاری از قسمتها انجام شود تا این موتور بدون مشکل بتواند خروجی مناسبی را به چرخهای عقب منتقل کند.
چنین موتوری به صورت استاندارد پس از روشن شدن، صدای منظم و خوبی نمیدهد که یکی از دلایل آن کار کردن نامنظم میل بادامکها است. لذا میل بادامکها اولین چیزی است که در این موتور تغییر کرده تا نه تنها زمان باز و بسته شدن آنها کمی بهتر شود بلکه در دورهای بالاتر، این 8 سیلندر با نظم بهتری کار کند. به تمام این تغییرات میل بادامکها، کیت میل سوپاپ ریس میگویند که روی این خودرو به کار رفته است (میل بادامک ریس، بهترین عملکرد خود را در دورهای بالا انجام میدهد و به دلیل تغییر در مدت زمان باز و بسته شدن سوپاپها، در دور پایین گاهاً خوب کار نمیکند).
دومین موردی که در این خودرو برای بهبود عملکرد موتور تعویض شده، نصب کیت تک تسمه است. اما کیت تک تسمه چیست؟ برای مشخص شدن داستان تسمهها اجازه دهید نحوه عملکرد تسمهها در خودروهای آمریکایی قدیمی را توضیح دهیم. در این خودروها سه نوع تسمه وجود داشت: تسمه میل به واتر پمپ، تسمه میل لنگ به کمپرسور کولر و تسمه میل لنگ به دینام. وجود سه تسمه در یک موتور فوایدی را به همراه داشت که مثلاً اگر یکی از آنها از کار میافتاد، کل موتور به مشکل بر نمیخورد و فقط همان قسمت دچار مشکل میشد. اما مشکل آن وجود سه تسمه بود که برای تعویض هر کدام هزینه بیشتری را باید تحمل میکردید. اما کیت تک تسمه که البته تکنولوژی جدیدتری است، کار تمام این سه تسمه را انجام میدهد. کیت تک تسمه باعث میشود تا تنها با داشتن یک تسمه یدک، نگران این قسمت نباشید اما با از کار افتادن همین یک تسمه، کل خودرو از کار میافتد. در نهایت بهتر است در خودروهای کلاسیک این چنینی، کیت تک تسمه نصب شود که در این خودرو نیز این کیت نصب شده است.
چهار دهان برای بلعیدن بنزین!
کاربراتور نصب شده روی فورد ماستنگ Mach1 از نوع چهار دهنه است که میزان بنزین وارد شده به موتور را تنظیم میکند و باعث افزایش قدرت قابل توجه موتور میشود که البته به تبع آن، میزان مصرف سوخت هم بالا میرود. جالب است در دهه هفتاد به دلیل مشکلات مصرف سوخت و آلایندگی، شرکتهای خودروسازی، تنها با تغییر میزان ورودی مصرف سوخت و یا کم کردن دهنه کاربراتور، میزان مصرف سوخت را کنترل کردند که البته میزان قدرت موتور نیز کم میشد.
رم ایر و داستان ورودی هوای بهتر
رم ایر همان ورودی جذابی است که وسط کاپوت نصب شده و بسیاری فکر میکنند که تنها برای تزئین قرار داده شده است! رم ایر Ram Air که روی این خودرو به صورت آپشن قابل نصب بود، دارای ورودی هوا است که با فشردن پدال گاز، دریچههای آن باز میشود. به دلیل این که طول کاپوت بسیار زیاد است و هوا از جلوی خودرو، نمیتواند به راحتی با دمای پایین به موتور برسد، این Ram Air به میان میآید تا با ورود هوای بیرون و عبور آن از یک مجرای آلومینیومی و داخل شدن آن به کاربراتور، هوای تازه و البته خنک را از وسط کاپوت به موتور تزریق کند. پس رم ایر در سرعت بالا باعث رزونانس و تشدید حجم هوای ورودی به داخل موتور میشود و شبیه سیستم پرخوران توربوشارژ کار میکند اما با هوای خنکتر! نکته مهم این است که رم ایر نصب شده روی خودرو تست ما نسخه استاندارد فورد نیست و با آن تفاوت زیادی دارد اما همین Ram Air نصب شده بسیار جذابتر و اسپرتتر است و قدرت موتور را از دور به رخ حریف میکشد! (رم ایر استاندارد فورد به صورت دوگانه در جلوی کاپوت قرار دارد).
به صورت خلاصه، در سرعت های بالا، با باز شدن دریچههای رم ایر، هوای تازه با فشار بالا به داخل موتور میرود که طبق روایتی میتواند تا 15 اسب بخار به افزایش قدرت موتور کمک کند اما در ذکر عدد دقیق بین علماء اختلاف نظر است!
نکته نهایی در مورد استفاده از رم ایر، نصب هدرز بلند است که باعث میشود خاصیت مکش هوا و تزریق آن به موتور بهتر صورت بگیرد و خاصیت ونتوری بهتری ایجاد میکند.
چرا کیت برق MSD برای این خودرو لازم است؟
در این خودرو با 8 سیلندر بسیار بزرگ سر و کار داریم که وظیفه اصلی آنها مرتب و منظم کار کردن است. پس اینکه جرقه در زمان درستی زده شود و سوخت هم به صورت کامل آتش بگیرد، یکی از اصلیترین ارکان خوب کار کردن این خودرو است. حال در خودروهای معمولی، فرض کنید که ECU در یک لحظه دستور جرقه زدن را به فلان شمع میدهد و جرقهای با قدرت مثلاً 15 هزار ولت سر شمع ایجاد میشود. اما در این خودرو که کیت برق MSD نصب شده، به وسیله خازنهای بکار رفته داخل آن، این 15 هزار ولت به 30 الی 50 هزار ولت افزایش پیدا میکند و همچنین زمان جرقه زدن را نیز بیشتر میکند تا مطمئن شود که سوخت به طور کامل با هوا آتش گرفته است. پس قدرت جرقه زدن بالا میرود و احتمال Misfire (عدم احتراق) کم میشود. در این موتور عظیم که احتمال بد کار کردن آن بر اثر رطوبت، به هم ریختن کمپرسور و یا سوخت بد و حتی دوده گرفتن شمع ها زیاد است، این جرقه بسیار قویتر احتمال عدم آتش گرفتن کامل سوخت را از بین میبرد و باعث میشود که موتور بسیار تمیزتر و سالمتر کار کند.
نکته جالب در مورد بنزین بدون سرب و ماشینهای کلاسیک!
باک فورد ماستنگ داستان ما حدود 95 لیتر حجم دارد! یعنی باید آن را با تویوتا لندکروزر مقایسه کنیم! اما نکته جالب در مورد سوخت مورد نیاز این خودرو، این است که این نوع موتورهای بسیار قدیمی، با سوخت سربدار بهتر کار میکنند و عملکرد آنها با همان سوخت قدیمی سربدار تنظیم شده و حتی اگر بنزین بدون سرب با اکتان بالا در آن بریزید، ممکن است باعث تخریب موتور (در دراز مدت به دلیل برهم خوردن تایم احتراق) نیز بشود و تایمینگ کار کردن موتور را به هم بزند!
چرا چرخها اینقدر بزرگ شدهاند؟
قطعاً چرخهای بزرگ یک خودرو نشان از توان بسیار بالایی است که سر چرخ به آن تحمیل میشود و باید به کمک آن آسفالت کف خیابان را شخم بزند! توان گرفته شده از این موتور 460 و با این تغییرات حقیقتاً مشخص نیست و باید روی داینو تست عملی گرفته شود تا عدد دقیق اعلام شود، اما با احتساب توان خروجی استاندارد و تغییرات زیادی که روی این موتور انجام شده، باید انتظار قدرتی در حدود 400 اسب بخار و بسیار مهمتر از آن، 500 نیوتنمتر گشتاور را داشته باشیم. گشتاوری که قطعاً احتیاج به رینگها و تایرهایی بسیار بزرگتر از نمونههای استاندارد دارد و در این خودرو برای مهار آن، چنین سایزهایی (جلو 235 و عقب 295) بکار رفته است.
چگونه قدرت بالای موتور در چرخ عقب مهار میشود؟
قطعاً کسی که سوار بر خودرویی با خروجی 500 نیوتنمتر، آن هم در چرخهای عقب است، محکوم به انجام حرکاتی بسیار جذاب (البته به دلیل ورود فشار زیاد به خودرو خیلی توصیه نمیکنیم) از جمله لانچ کردن و یا دریفت و دونات و از این جمله شیطنتها است! این نیرو در خودروی ما توسط یک گیربکس 3 دنده کد C6 به چرخهای عقب منتقل میشود. اما این قدرت بالا، آن هم روی چرخهایی با این سایز چگونه مهار میشود؟ معمولاً در خودروهای کلاسیک دهه 70 آمریکا، تعلیق عقب از شمش ساخته میشد. جلو و عقب محور روی فنر شمشی قرار داده شده (فقط بعضی از خودروسازها در آن زمان برای شاسیبلندها در جلو نیز از فنر شمش استفاده میکردند) که با ساپورت آهنی بسته شده است. این کار باعث میشود تا از میزان بازی فنر کاسته شود و میزان سختی فنر بالا برود. این کار باعث میشود تا در مواقع لانچ کردن (یادآوری: توصیه نمیکنیم اما خیلی لذت بخشه!) و یا حتی در زمان ترمزها شدید، اکسل دور خودش نپیچد و محکم در سر جای خود عملیات شخم زدن آسفالت را انجام دهد، و از سر جای خود خارج نشود، و صد البته این کار باعث بالا رفتن هندلینگ و کمی خشک شدن خودرو نیز میشود.
فورد ماستنگ کلاسیک بخریم؟
قطعاً این سوالی است که جواب آن برای آدمهای محافظهکار، یک "نه" جدی است! اما اگر شما مقاله را تا به اینجا خواندهاید، مطمئناً شما از آن دست آدمها نیستید و کمی حس ماشینبازی و شیطنتهای خیابانی در رگهایتان وجود دارد. پس باید به شما جواب بدهیم که اگر قصد خرید و یا جمع کردن خودرویی همچون این فورد ماستنگ زیبا را دارید، ابتدا باید جیبی پر از پول، صبر در برابر خرجهای غیرقابل پیش بینی و یک دست لباس چرمی (چون خیلی بهش میخوره!) را داشته باشید و در نهایت چیزی که بدست میآورید، لذتی وصفناپذیر برای ماشینبازهایی است که با یک بار لمس کردن پدال گاز و دیدن دود حاصل از جویده شدن آسفالت در آینه وسط توسط چرخهای پهن عقب، لبخند رضایت را بر لبهایش میآورد.
در انتها از آقای امیرحسین کلینی که با خوشرویی و صبر زیاد، وقت و خودروی خود را جهت تهیه این گزارش به ما دادند، و همچنین راهنماییهای بیمنت آقای شهاب انیسی کمال تشکر را دارم.
در زیر می توانید عکسهای زیبایی از این فورد ماستنگ مکوان را مشاهده کنید.