نوشته: امین امیریفر
عکس: امین میرزازاده نافع
مقدمه
اگر بخواهیم بازار خودروهای موجود در کشورمان را از نظر در دسترس بودن برای عموم بررسی کنیم، رنج قیمتی زیر 25 میلیون تومان یکی از پررونقترین بازارهاست چرا که اکثریت افراد توان خرید در این سطح را دارند و حتی برخی از طبقه مرفهتر هم برای ماشین دوم و به اصطلاح دمدستی بعضاً گذرشان به این بازار میافتد. اما متاسفانه در کشور عزیز ما این ردهی قیمتی در عین حال که بسیار پر رونق و پر مشتری است، یکی از کم تنوعترین بازارها نیز به حساب میآید و برای خرید خودروی صفر کیلومتر در این رنج، جز چند انتخاب محدود گزینه زیادی در دسترس نیست.
یکی از این گزینههای محدود که با قیمتی کمتر از 25 میلیون تومان قابل خریداریست، تیبا نام دارد. خودرویی که توسط یکی از دو غول تولید و مونتاژ خودرو ایران یعنی سایپا چند سالی است قدم به خیابانهای کشورمان گذاشته و احتمالاً همه هموطنان از دور یا نزدیک با این سدان کوچک شهری ملاقاتی داشتهاند. اتومبیلی که در ابتدا با انتقادات نسبتاً زیادی روبرو شد اما در بازار تشنهی تنوع خودروهای ارزان قیمت، خیلی زود جایگاهش را در میان مردم پیدا کرده و با قیمت نسبتاً مناسب توانسته به موفقیت خوبی در فروش دست پیدا کند.
چرا تیبا را بررسی کردیم؟
هرچند برای عاشقان اتومبیل که همیشه منتظر خواندن جدیدترین اخبار و تکنولوژیهای نوین در صنعت خودرو هستند، آشنایی با خودرویی تقریباً قدیمی آن هم در ارزانترین قیمتهای بازار و کمترین امکانات روز، جذابیت چندانی ندارد ولی قطعاً برای بسیاری افراد با بودجه محدود که احتمالاً پول خود را با زحمت زیادی پس انداز کردهاند، حتی بیشتر از فردی که قصد خرید خودروی گران قیمت دارد، برایشان مهم است بدانند این پول صرف خرید چه کالایی میشود و اینکه آیا واقعاً ارزشش را دارد؟ برای همین تصمیم گرفتیم ساعاتی با این محصول اقتصادی همراه شویم تا ببینیم میتوان با کمتر از 25 میلیون تومان خودرویی قابل قبول و مورد اعتماد خریداری کرد یا خیر؟
نگاهی کلی به پروژه تیبا
بر خلاف شعار تبلیغاتی "زیبای ایرانی" که زمانی برای این اتومبیل انتخاب شده بود، تیبا نه خیلی زیباست و نه کاملاً ایرانی! البته با داشتن رقبایی مثل امویام 110 و پراید، طراحی تیبا قابل قبول است و در نمونهی هاچبک حتی جذابیتهایی هم دارد (هرچند مدل هاچبک از نظر قیمتی از رنج خودروهای زیر 25 میلیون خارج میشود) اما در کل سخت است که بخواهیم یکی از ویژگیهای بارز تیبا را زیباییاش بدانیم! منظور از بیان 100 درصد ایرانی نبودن این اتومبیل هم نادیده گرفتن زحمات مهندسین هموطن در پروژهی تیبا نبوده و هدف صرفاً یادآوری این واقعیت است که قطعات و همکاری نسبتاً زیادی از کشورهای صاحب دانش خودرو و سایر اتومبیلها در تیبا به کار رفته که صد البته در صورت استفادهی مناسب از این قبیل موقعیتها میتوان در جهت ارتقاء سطح کیفی خودرو و دانش فنی مهندسین کشور بهره جست.
طراحی
طراحی این اتومبیل توسط گروه ایتالیایی بنام (IET) بهمراه گروه آنجلینی دیزاین و طراح معروف آن (هارادا) با همکاری مهندسین ایرانی تیم طراحی سایپا صورت گرفته. در نمای جلو سعی شده با استفاده از خطوط برجستهی روی کاپوت و طراحی خاص چراغها اتومبیل لوکستر از چیزی که هست نشان داده شود اما جلو پنجره و سپر بسیار ساده، تیبا را از رسیدن به این هدف بازداشته است! خطوط کناری روی گلگیرهای جلو و عقب تا حدودی از سادگی نمای جانبی کاسته ولی طراحی آیینهها و سپر عقب چنگی به دل نمیزند. از نمای پشت شباهتهای کلی با مزدا 323 احساس میشود اما با توجه به کوچکتر بودن سایز تیبا و تفاوت در سایر جزئیات، علیرغم شباهتی که دارد هرگز به جذابیت مزدا نرسیده است.
در داخل کابین نیز خلاقیت خاصی به چشم نمیآید و با طرحی بیروح و بسیار ساده روبرو هستیم. خط پایینی داشبورد با انحنایی قرینه به کنسول میانی پیوسته و در آنجا کلیدهایی بزرگ (از جمله فلاشر) خودنمایی میکنند. فرمان در نهایت سادگی طراحی شده و خطوط داشبورد که با هدف چشم نوازی بیشتر شکل گرفتهاند، چندان جذاب به نظر نمیآیند! در طراحی داخلی تیبا هر چند دادن نمره یکسان با پراید بیانصافی است اما از آن برتری که انتظار داشتیم هم خبری نبود. پایین بودن کیفیت مواد اولیه استفاده شده برای داشبورد نیز در کاهش زیبایی آن بی تاثیر نبوده است به شکلی که حتی قبل از لمس داخل دربها و داشبورد میتوان به جنس خشک و نامرغوب آن پیبرد. علیرغم تمام این صحبتها با یادآوری قیمت پرداخت شده برای این محصول سطح توقع خود را پایین آورده و در نتیجه نکات مثبتی مثل بیسر و صدا بودن داشبورد بعد از 20 هزار کیلومتر کارکرد و صندلیهایی که بدن را بخوبی در بر گرفته، بیشتر نظرمان را جلب میکند.
ابعاد این سدان کوچک در طول 4105، عرض 1641 و ارتفاع 1484 میلیمتر میباشد که در مقایسه با پراید کمی کشیدهتر، پهنتر و دارای ارتفاع بیشتر است. رینگهای تیبای مورد تست از نوع 14 اینچی آلومینیومی با لاستیکهای پهنتر (14/60/195) بودند اما تیبا در مدلهای پایه با رینگ فولادی 13 اینچی و لاستیکهایی به پهنای 175 و فاق 70 در دسترس است. بد نیست بدانید در ساخت این خودرو جهت کاهش هزینهی تولید به غیر از قطعات مشترک فراوان با پراید، از ریو و حتی تندر 90 هم استفاده شده. به عنوان مثال محورهای تیبا از خودرو ریو با کاهش 70 میلیمتری طول شاسی برگفته شده است.
پیشرانه
موتور تیبا در واقع همان موتور 8 سوپاپ تنفس طبیعی پراید بوده که توسط مگاموتور با همکاری شرکت FEV آلمان دست خوش تغییراتی از قبیل افزایش حجم از 1323 به 1503 سیسی و تغییر در نسبت تراکم شد تا بتواند قدرتی معادل 80 اسببخار تولید کند که این رقم 17 اسب از موتور پراید بالاتر میباشد (البته به نظر میآید موتور پراید و تیبا بعد از بهینهسازی مجدد به ترتیب دارای 69 و 87 اسببخار شدهاند). همچنین با ارتقاء صورت گرفته گشتاور نیز نسبت به قبل با افزایش حدود 18 درصدی مواجه شده و از 106 به 126 نیوتن متر رسیده است. این تغییرات در کنار جعبه دنده بهینه شده و تغییرات در ضرایب گیربکس، تیبا را علیرغم وزن بیشترش نسبت به پراید (حدود 80 کیلوگرم) از نظر شتابگیری و سرعت در موقعیتی بهتر قرار میدهد و از این لحاظ راننده حداقل برای استفاده شهری از واکنش پدال گاز رضایت کافی خواهد داشت. ضمناً استاندارد زیست محیطی مسافر امروز ما یورو 4 بوده که برای دوستداران محیط زیست هم خبر خوبی به حساب میآید.
خوب تا همین جای کار به نظر میرسد پرداخت حدود 3 تا 4 میلیون تومان پول بیشتر برای خودرویی که از بسیاری جهات (چه ظاهری و چه فنی) نسبت به پراید بهبود یافته منطقی و معقولانه است. حال ببینیم درادامه بررسی نیز این خودروی ارزان قیمت ارزش در برابر بهای پرداختی را نسبت به سایر رقبا به رخ خواهد کشید یا خیر.
تجهیزات رفاهی و ایمنی
از خودرویی در این سطح انتظار امکانات لوکس و رفاهی زیادی نداریم و شاید همین تجهیزات معمولی و بعضاً ابتدایی مثل کیسه هوای سرنشین و راننده، سیستم ضد سرقت (ایموبلایزر)، ترمز ABS، مهشکن جلو و عقب، فرمان هیدرولیک، پخش MP3 و شیشههای برقی جلو برای این قیمت به نوعی غنیمت محسوب شود!
هرچند علاوه بر این موارد آپشنهایی از قبیل آیینههای برقی، شیشه برقی عقب، کیت گازسوز و ... هم در لیست تجهیزات اختیاری در ازای پرداخت پول بیشتر قابل سفارش است و میتوان کمی به تجهیزات استاندارد تیبا اضافه نمود.
تجربه رانندگی
پشت فرمان سایپا تیبا همان حس خودروی ارزان قیمت و اقتصادی که انتظار داریم برایمان تداعی میشود، هیچ قطعه با کیفیت یا طراحی زیبا وجود ندارد که شما را غافلگیر کند، اما همین که در اتومبیلی هستیم که نام ارزانترین خودرو کشور را به دوش نمیکشد و یک پله از آن بالاتر است، کمی به اعتماد به نفسمان افزوده و سعی میکنیم با دید مثبت بررسی را ادامه دهیم. کیفیت مونتاژ بینقص نیست و در صورت دقت بیشتر در مونتاژ و افزایش کیفیت قطعات تیبا میتواند موفقیتی بیش از پیش را در بازار تجربه کند. صندلیها کمی سفت هستند اما حداقل برای سرنشینان جلو به خوبی طراحی شده چرا که کنارههای بدن را در بر میگیرند و فاصلهی سر تا سقف هم مناسب است. اما در صندلیهای عقب سرنشینان راحتی نفرات جلویی را نخواهد داشت و برای افراد قد بلند ارتفاع کم سقف آزار دهنده میباشد. البته در خودروی مورد آزمایش استفاده از روکش مناسب کمی از سفتی صندلیها کاسته است.
موتور را روشن کرده و شروع به حرکت میکنیم، دندهها تقریبا نرم تعویض میشوند، صدای موتور تیبا زیاد و در دورهای بالا با خشونت به داخل کابین نفوذ میکند. حتی اضافه شدن نمد زیر کاپوت هم خیلی به درمان این قضیه کمک نکرده است. معمولاً استفاده از پلاستیک خشک در داخل کابین باعث به صدا افتادن زود هنگام داشبورد میشود ولی تا اینجای کار بعد از یک سال و نیم و 20 هزار کیلومتر کارکرد صدای اضافهای از آن به گوش نمیرسد و به نظر قطعات داشبورد به خوبی سر جایشان فیکس شدهاند. ستون A یا همان ستون جلویی کمی پهن است و زاویه دید را محدود نموده ولی به نظر میرسد این کار با هدف افزایش ایمنی این قسمت (حداقل نسبت به پراید) طراحی شده و در این صورت باید گفت علیرغم کاهش دید ارزشش را دارد. فرمان تقریباً کوچک و خوش دست است اما شعاع چرخش تیبا کمی زیاد به نظر میآید و علیرغم جثهی کوچکش قدرت مانور مناسبی به هنگام دور زدن در کوچههای باریک ندارد. کمی پدال گاز را فشرده تا موتور 1.5 لیتری این اتومبیل کوچک توانایی واقعیاش را به ما نشان دهد. شاید ظاهر تیبا نشان ندهد ولی موتور 80 اسبی (بر اساس منابع جدیدتر 87 اسبی) آن حتی از خودروهایی مثل 206 تیپ 2 و دوو سیلو قویتر است و با توجه به وزن نه چندان زیاد باید شتابگیری چشمگیری داشته باشد اما با فشردن پدال گاز شتابی معمولی را تجربه کردیم که هرچند از پراید بهتر بود اما به میزان توقع ما هم نرسید. در استفاده از کولر بدلیل همین موتور نسبتاً قوی افت توان کمتری حس میشود و در سرعتهای بالای 100 هم هر چند پیوسته از شتاب کاسته شده و سواریاش به شکلی است که در سرعتهای بالا حس امنیت به سرنشین القا نمیکند اما با توجه به قیمت و کلاس این خودرو، توانایی حرکتی قابل قبول است. ابعاد کوچک تیبا برای رانندگی در شهرهای شلوغ که در آن معضل جای پارک از دغدغههای هر رانندهای محسوب میشود، مناسب است و همچنین ارتفاع زیاد و سیستم تعلیق نسبتاً نرمش برای کشور پر دست انداز ایران نکتهی مثبتی به حساب میآید اما نباید توقع تعادل و هندلینگ بالا از این خودرو یک تُنی داشته باشید. در یک نگاه کلی به سیستم تعلیق با اینکه با حالت ایدهآل فاصله دارد اما تفاوت با پراید کاملاً مشخص است، ضربهها را بهتر جذب کرده و سرنشینان حس راحتی بیشتری در عبور از دستاندازها خواهند داشت. ترمزهای این آهوی رام شده که در جلو از نوع دیسکی، عقب کاسهای و مجهز به سیستم ضد قفل هستند عملکردی معمولی دارند که در مقایسه با رقبای قیمتی قابل قبول است اما نباید از چاشنی احتیاط غافل شد.
برای فردی که به دنبال یک اتومبیل ارزان قیمت و اقتصادی است مصرف سوخت پایین همواره یکی از فاکتورهای اساسی بوده و براساس رقم اعلامی کارخانه (یعنی 6.7 تا 7 لیتر در صد کیلومتر برای سیکل ترکیبی)، تیبا علیرغم موتور بزرگتر و وزن سنگینتر از نظر مصرف سوخت تفاوت چندانی با برادر ضعیفترش نداشته که این رقم هر چند از استانداردهای جهانی برای یک اتومبیل کوچک شهری فاصله دارد اما نسبت به پراید و چندین اسب اضافهای که افسارشان اینجا در دستان شماست، مناسب است. البته در همین چند ساعت تست، به نظر مصرف سوخت تیبا بسیار بالاتر از رقم اعلامی بود که بخش زیادی از آن بدلیل کیفیت پایین سوخت استفاده شده و توقفها و شتابگیریهای متعدد جهت انجام آزمایشات قابل درک است. با توجه به ظرفیت باک 41 لیتری و میزان مصرف خارج از شهر، در صورت رانندگی کم تنش در سفر تا حدود 700 کیلومتر نیازی به سوختگیری مجدد نخواهید داشت.
شاید برای یک اتومبیلی در این سایز، فضای صندوق عقب از اولویتها نباشد و توقع زیادی هم از این قبیل خودورها نرود ولی برای مردم ایران که علاقهی زیادی به سفر با خودروی شخصی دارند این مورد چندان هم کم اهمیت نیست، در این خصوص با توجه به ابعاد خودرو و میزان توقع ما حجم صندوق عقب مناسب است و به اصطلاح کار را راه میاندازد. در مورد هزینه نگهداری تیبا چه از نظر ظاهری و بدنه و چه فنی (مگر در قطعات مشترک) هنوز قیمتها به خوبی پراید نیست اما به نظر میآید در آینده و با افزایش تولید، تفاوت قیمت قطعات با پراید کمتر شود.
سخن آخر
مشخصاً در پروژه تیبا اصل بر این بوده که بدون فاصله گرفتن زیاد از قیمت پراید، خودرویی کمی زیباتر، ایمنتر، راحتتر و قویتر تولید شود و باید اعتراف کنیم سایپا تا حدود زیادی در رسیدن به این هدف موفق بوده و به نظر میآید برای کسی که اتومبیلی با استاندارد کمی بالاتر از پراید را میپسندد، پرداخت حدود 3 تا 4 میلیون وجه اضافه و خرید این اتومبیل، کاملاً به صرفه است. اما در مورد مدل هاچبک یعنی تیبا 2 داستان شکل متفاوتی به خود میگیرد. شاید نبود تنوع در میان هاچبکهای جوانپسند ارزان قیمت باعث شده این اتومبیل به فروش نسبتاً خوبی دست پیدا کند اما واقعیت این است که مدل هاچبک با قیمتی بسیار نزدیک به قیمت سمند SE (با بدنه بزرگتر، موتور قویتر و کلاسی متفاوت) از رنج قیمتی معقولانهی خود فاصله گرفته و همین مسئله باعث شده بسیاری از علاقهمندان به خودروهای هاچبک در انتخاب این اتومبیل دچار تردید شوند. شاید با ایجاد اختلاف قیمت بین این خودروها (که امیدواریم با کاهش قیمت تیبا 2 همراه باشد و نه افزایش قیمت پژو و سمند!) خرید تیبا هاچبک نیز مثل نمونهی صندوقدار توجیه اقتصادی بیشتری پیدا کرده تا تعداد بیشتری از مردم بخصوص جوانان و خانمها که مشتریان اصلی اتومبیلهای هاچبک میباشند را برای خرید ترغیب نماید.
در پایان جا دارد از آقای امین میرزازاده نافع که اتومبیل خود را جهت تهیه مقاله در اختیار گروه خودرو بانک قرار دادند تشکر و قدردانی نمایم.