مقدمه
همه میدانیم که هیوندای و کیا سالها پیش با هم ادغام شده اند و دیگر به نوعی یک خانواده به حساب می آیند. پس میتوان محصولات موازی این دو را نیز برادرانی با ژنتیک و تربیت خانوادگی مشابه دانست و از این رو شاید مقایسه میان الانترا و سراتو، i10 و پیکانتو یا همین توسان و اسپورتیج که امروز برای بررسی انتخاب کرده ایم، غیر ضروری به نظر برسد.
اما شخصاً برادران زیادی را میشناسم که علیرغم تمامی اشتراکات وراثتی و اکتسابی، شخصیت های مختلفی پیدا کرده اند و در ظاهر و باطن دو فرد کاملاً متفاوت با یکدیگر شده اند! پس اصلاً بعید نیست که این اتفاق برای برادران کره ای امروز ما هم افتاده باشد. برای فهمیدن این قضیه یک راه بیشتر نداریم؛ اینکه مثل همیشه به بررسی و مقایسه ماشین ها بپردازیم تا شباهت ها و تفاوت هایشان را پیدا کنیم و متوجه شویم که آیا این دو دقیقاً مشابه هم هستند یا اینکه هر کدامشان برای یک سلیقه متفاوت مناسب تر خواهد بود. پس لطفاً امروز هم با خودروبانک همراه باشید.
طراحی ظاهری
در همین ابتدای کار مشخص شد که این دو فرزند هم سن و سال و هم قد و هیکل خانواده هیوندای/کیا، علیرغم استفاده از پلتفرم مشترک، شباهت ظاهری چندانی بهم ندارند! ابتدا به سراغ توسان برویم؛ خودرویی که چهره اش کاملاً به عضو بزرگتر خانواده یعنی سانتافه رفته و حتی ممکن است در برخی زوایا با آن مدل اشتباه گرفته شود. در قسمت جلو چراغهای عصبانی که در دو طرف جلو پنجره معروف هیوندای قرار گرفته اند حالتی خشن و پر جذبه به صورت توسان بخشیده اند. مه شکن ها و دی لایت ها نیز با هماهنگی مناسبی نسبت به چراغهای اصلی در سپر قدرتی ماشین جا خوش کرده اند تا همه چیز عالی به نظر برسد. در قسمت کناری خط شانه و برجستگی پایین درب ها، عضلات ماشین را اندکی برجسته تر نشان داده اند و فرم سقف و فریم شیشه ها در کنار رینگ های خوش استایل توسان باعث شده اند که نیم رخ اتومبیل در کنار سادگی، حالتی پویا نیز داشته باشد. و در انتها چراغهای کشیده در کنار شیشه و بالچه خوش فرم عقب جذابیت خاصی به این بخش ارزانی داشته اند. البته در این زاویه میزان خشونت و جسارت به پای قسمت جلوئی نمیرسد اما در مجموع این بخش از پروسه طراحی توسان TL هم کم نقص و زیبا از کار درآمده.
حال نگاهی هم به دست پخت جدید کیا بیندازیم. ماشینی که ظاهرش بر خلاف نسل قبلی با تمامی سلایق جور در نمی آید و ممکن است برخی نتوانند با دماغه متفاوت و عجیبش ارتباط برقرار کنند. راستش را بخواهید خود من هم جزء همین افراد "یعنی از منتقدین طراحی جدید اسپورتیج" بودم، اما باید اعتراف کنم هر چه زمان میگذرد و چشمم به این چهره جدید اسپورتیج عادت میکند، از حس منفی که داشتم کاسته میشود و برعکس به جذابیت هایش پی میبرم. مثلاً چیدمان داخلی چراغ ها در این نسل خیلی مدرن است و طراحی سپر و خطوط روی کاپوت حالتی کاملاً اسپرت و جوان پسندانه دارند. البته همچنان هم معتقدم که صورت توسان از هارمونی خطوط و خشونت بیشتری بهره میبرد و جذابیت های بصری پر رنگ تری دارد اما اگر به دنبال یک ماشین متفاوت باشید که در خیابان مشابهی نداشته باشد اسپورتیج نظر شما را بیش از محصول هیوندای به خود جلب خواهد نمود. خوب به قسمت کناری برویم؛ کیا در این بخش حرف های بیشتری برای گفتن دارد و توانسته همچون توسان با استفاده از یک سری خطوط پخته و ارائه حجم های منطقی ابهت و زیبایی را در سادگی خلاصه نماید. رینگ های ماشین هم طراحی هیجان انگیزی دارند و با ظاهر اسپرت سایر قسمت ها جور در می آیند. و در نهایت به بخش انتهایی میرسیم که به نظر من بهترین قسمت طراحی اسپورتیج است و حتی بیش از قسمت پشتی توسان توانست توجهم را به خود جلب نماید. اینجا چراغهای زیبا و بهم پیوسته در کنار سپر و بالچه ای اسپرت، حسابی خود نمایی میکنند و حس روبرو شدن با یک محصول مد روز را در دل انسان زنده مینمایند.
در یک جمع بندی خلاصه باید بگوییم برخلاف نسل قبلی، که در آن طراحی اسپورتیج یک سر و گردن بالاتر از توسان قرار میگرفت، در این نسل رقابت نزدیک بهم شده و حتی میتوان توسان را بدلیل دماغه پخته تر و عامه پسند تر به عنوان برنده قسمت طراحی اعلام کرد. البته باز هم باید تاکید کنیم که ما اینجا فقط در مورد هارمونی خطوط و سلیقه اکثریت صحبت میکنیم و برنده واقعی در پارامترهای ظاهری، به سلیقه شخصی شما بستگی خواهد داشت.
طراحی داخلی
با ورود به داخل کابین هم با دو دیزان متفاوت روبرو شدیم. البته اینجا تشابهاتی مثل دو تکه بودن بالا و پایین داشبورد یا محل قرار گیری ادوات دیده میشود اما به طور کلی با دو طراحی متمایز با یکدیگر طرف هستیم.
داشبورد توسان از خطوطی نرم و منحنی تشکیل شده و با آپشن های رنگارنگ و فرم خاص کنسول مرکزی، شیک و مدرن به نظر میرسد. ضمناً با نگاهی به آمپرهای درشت و خوانا و دسترسی مناسب به ادوات، دریافتیم که هیوندای روی ارگونومی محصولش هم حساسیت به خرج داده است. البته کیفیت متریال استفاده شده به نسبت سطح قیمتی متوسط ارزیابی شد اما مونتاژ مناسب قطعات حس کیفی مناسبی به سرنشینان القا میکند.
در طرف مقابل کیا برای طراحی داخلی خود از خطوط شارپ و زاویه دار استفاده کرده و با فرمان اسپرت و کنسول موربش، شکل و شمایل هیجان انگیزتری نسبت به توسان بدست آورده. حتی دریچه های تهویه و دسته دنده هم خشن تر از رقیب طراحی شده اند و خلاصه مطلب اینکه کابین اسپورتیج مقداری جوان پسندانه تر است. از نظر کیفیت هم وضعیت کیا نسبت به گذشته ها بهبود یافته و اکنون تقریباً با توسان برابری میکند. ضمناً اینجا هم میتوان از مونتاژ مناسب قطعات و ارگونومی کابین، به عنوان نکاتی مثبت یاد کرد.
در مورد جاداری باید بگوئیم با توجه به اینکه ابعاد کلی دو ماشین تقریباً یکسان است و فاصله محورها نیز دقیقاً یک عدد را نشان میدهد، جای پا و سر سرنشینان در هر دو خودرو تا حدودی زیادی مشابه هم میباشد و اگر هم تفاوت جزئی در حجم صندلی ها، تو دری ها و داشبورد، تغییری در محیط داخلی ایجاد کرده باشند این قضیه به حدی جدی نیست که در انتخاب شما تاثیر چندانی بگذارد. در واقع هر دو خودرو امروز ما نسبت به نسل های قبلی، کابین های جادار تر و راحت تری دارند و در نتیجه مشکلی از بابت فضای پا و سر در هیچ کدامشان دیده نمیشود. در مورد صندوق عقب هم اوضاع به همین شکل است و اگر از برتری 5 درصدی حجم صندوق توسان (488 لیتر در مقابل 466 لیتر) صرف نظر کنیم باید بگوئیم که هر دو ماشین فضای مناسب و مشابهی در اختیار قرار داده اند.
با اینکه هیچ کدام از توسان ها و اسپورتیج های وارداتی، فول ترین نمونه های تولیدی هیوندای/کیا به حساب نمی آیند اما با داشتن آپشن های زیادی از قبیل ایربگهای جلو، جانبی و پرده ای، سیستم های ترمز و پایداری از جمله ABS، EBD، کنترل کشش و پایداری الکترونیکی، ترمز پارک الکترونیکی بهمراه سیستم Auto Hold، کنترل حرکت در شیب، سیستم تهویه مطبوع دوگانه اتوماتیک، ورود و استارت بدون کلید، بلوتوث، فرمان با روکش چرمی و مجهز به کلید های کنترلی، سقف پانوراما و سانروف برقی، آینه الکتروکرومیک وسط، امکان انتخاب حالت های مختلف رانندگی، صندلی های برقی جلو مجهز به گرمکن و تهویه، گرمکن صندلی های پشتی، چراغشور، دف لاک، کروز کنترل، سنسورهای پارک، چراغها و برف پاک کن هوشمند، صندوق عقب برقی و.. میتوانند مشتری را تا حدود زیادی راضی نگاه دارند.
البته در نمونه های وارد شده تفاوت هایی هم میان این دو هم وجود دارد. مثلاً اکثر توسان ها مجهز به رادار نقطه کور میباشند و در عوض اسپورتیج از آپشن شارژر وایرلس بهره میبرد.
ایمنی
در خصوص ایمنی، هر دو خودرو موفق شده اند هر 5 ستاره موسسه Euro-NCAP را بدست آورند و همانطور که انتظار داشتیم امتیازاتشان هم بسیار نزدیک بهم بوده است. پس در این پارامتر هم نمیشود یکی را برتر از دیگری دانست.
پیشرانه و توانایی های حرکتی
در این قسمت به یکی از اصلی ترین تفاوت های میان این دو میرسیم. جایی که توسان اندکی مورد ظلم قرار گرفته و با موتور ضعیف تر 2 لیتری به کشورمان وارد شده است و می بایست با همین پیشرانه نه چندان قوی در مقابل برادر 2.4 لیتری خود قرار بگیرد. تازه اوضاع به همینجا ختم نمیشود زیرا آسان موتور برای توسان های وارداتی، سیستم پاشش سوخت قدیمی تر MPI را انتخاب نموده که در مقابل سیستم تزریق مستقیم سوخت GDI اسپورتیج، راندمان پایین تری ارائه میکند. البته قدیمی بودن تکنولوژی موتور برای شرایط کشور ما خیلی هم بد نیست چرا که با حساسیت کمتر به کیفیت پایین سوخت، دردسرهای نگهداری کمتری برای مالکش ایجاد خواهد کرد. در نتیجه اگر با نمونه 2.4 لیتری MPI طرف میشدیم شکایتی از آن نداشتیم اما حالا و با این حجم موتور، جای خالی سیستم تزریق مستقیم سوخت احساس میشود چرا که این فن آوری میتوانست مقداری از کمبودهای این انجین را جبران نماید.
در واقع شاید 155 اسب بخار قدرت و 192 نیوتن متر گشتاور، برای یک سدان نه چندان سنگین وزن کافی باشد اما برای یک کراس اوور دو دیفرانسیل مثل توسان تا حدود زیادی نا امید کننده به نظر میرسد. در طرف مقابل اسپورتیج به لطف موتور 2.4 لیتری GDI خود قادر است در بهترین حالت 181 اسب بخار قدرت و 237 نیوتن متر گشتاور تولید نماید که این اعداد و ارقام برای کاربردهای این سگمنت کافی به نظر میرسند. خوب با توجه به تشابهات گیربکس که هر دو از نوع 6 سرعته اتوماتیک هستند حدس زدن برنده مسابقه شتاب کار چندان سختی نخواهد بود.
نکته جالب تر اینکه کوچکتر بودن موتور توسان کمک چندانی به کاهش مصرف سوختش نکرده و توسان 2 لیتری اگر در عمل پر مصرف تر از اسپورتیج 2.4 ظاهر نشود، کم مصرف تر هم نخواهد بود. دلیل این قضیه هم این است که اولاً پرفورمنس سیستم MPI نسبت به GDI پایین تر است و دوم اینکه پشت فرمان توسان مجبوریم بدلیل کمبود گشتاور (نسبت به وزن ماشین) برای دست یابی به کشش کافی دور موتور را بالاتر از حد معمول نگاه داریم و در نتیجه مصرف سوخت مقداری افزایش می یابد.
مدل | هیوندای توسان | کیا اسپرتیج |
پیشرانه | 4 سیلندر تنفس طبیعی | 4 سیلندر تنفس طبیعی |
حجم موتور | 2 لیتر MPI | 2.4 لیتر GDI |
حداکثر قدرت | 155 اسب بخار در دور 6200 | 181 اسب بخار در دور 6000 |
حداکثر گشتاور | 192 نیوتن متر در دور 4000 | 237 نیوتن متر در دور 4000 |
گیربکس | 6 سرعته اتوماتیک | 5 سرعته اتوماتیک |
شتاب رسمی | 11.1 ثانیه | 9.6 ثانیه |
حداکثر سرعت | 180 کیلومتر در ساعت | 183 کیلومتر در ساعت |
مصرف ترکیبی | 8.6 لیتر در 100 کیلومتر | 8.5 لیتر در 100 کیلومتر |
تجربه رانندگی
پشت فرمان هر دو ماشین موقعیت قرارگیری راننده و تسلط بر اطراف مناسب ارزیابی شد؛ صندلی ها نیز حالت نسبتاً راحتی دارند و فرمانشان به نرمی زیر دست میچرخد. ضمناً همانطور که گفتیم هر دو ماشین از نظر ارگونومی وضعیتشان مطلوب است. تا جایی که به خاطر دارم در نسل های گذشته توسان سواری نرم تر و راحت تری داشت و در طرف مقابل، اسپورتیج با ماهیت اسپرت تر خود ماشین خشک تری نشان میداد. اما سیستم تعلیق نسل جدید محصول کیا به شکل محسوسی نرم تر از قبل شده و حالا میتوان گفت که کیفیت سواری هر دو ماشین تقریباً مشابه یکدیگر است. البته عایق بندی اندکی بهتر توسان در کنار موتور کم صدا ترش حس آرامش بیشتری در داخل کابین مهیا نموده اما به طور کلی کیفیت سواری هر دو ماشین بهتر از نسل های قبلی و نزدیک به یکدیگر می باشد.
از لحاظ هندلینگ هم اوضاع به همین منوال است و هر دو ماشین در قیاس با سگمنتی که در آن قرار دارند پایداری قابل قبولی ارائه میکنند و اگر توقع عجیبی از کراس اوورها نداشته باشید کمبودی از این نظر احساس نخواهید کرد. همچنین تشخیص اینکه کدامیک پایداری بهتری دارند کار بسیار سختی است و به نظر میرسد که از این نظر هم برادران کره ای رفتاری مشابه هم دارند. هرچند شاید بتوان گفت که فرمان اسپورتیج تا حدودی اطلاعات دقیق تر از وضعیت چرخ ها را به راننده منتقل میکند. یکی دیگر از نکات مثبت میهمانان امروزمان را باید در قدرت و کارایی ترمزهایشان تعریف کنیم که در این پارامتر نیز از عملکرد هر دو راضی بودیم.
پس تا اینجای کار اینطور به نظر میرسد که برای انتخاب میان توسان و اسپورتیج فقط باید به سلیقه شخصی مان رجوع کنیم و ماشینی که به نظرمان ظاهر و کابین زیباتری دارد را انتخاب نماییم. اما عجله نکنید. هنوز مقایسه به پایان نرسیده. همانطور که گفتیم توسان و اسپورتیج با دو موتور متفاوت قدم به سرزمینمان گذاشته اند و یکی از مهم ترین تفاوت هایشان زیر کاپوت ها پنهان شده؛ پس بهتر است هر چه زودتر به سراغ پدال گاز برویم تا ببینیم میزان این تفاوت چه مقدار است. خوب همانطور که انتظار داشتیم واکنش های پدال گاز در محصول کیا به شکل محسوسی بهتر بود و ماشین با شتاب مناسبی از جا کنده شد. این برتری در شتاب گیری ثانویه هم با شدت کمتری پابرجا ماند و بخصوص در هنگام سبقت گیری، شایستگی هایش را به رخ حریف کشید.
البته توسان هم شتاب فاجعه باری ندارد و اگر خیلی اهل رانندگی اسپرتی نباشید کارتان را راه خواهد انداخت. به زبان دیگر میزان کندی توسان به حدی وخیم نیست که در مسافرت ها و سبقت گیری ها دردسر ساز شود اما در هر صورت در قیاس با اسپورتیج 2.4 لیتری حرف چندانی برای گفتن نخواهد داشت. بخصوص اگر در یک سربالایی شدید و مواردی مثل اضافه بار یا کولر روشن، ماشین ها را به چالش بکشیم، ضعف موتور 2 لیتری MPI توسان بیش از پیش نمایان میگردد. در نتیجه باید بگوییم که بدلیل کابین و فرمان اسپرت تر و پدال گاز قویتر، پشت فرمان اسپورتیج حس بهتری تجربه کردیم. همچنین اگر بخواهیم سری به خارج از جاده بزنیم و در آفرودهای سبک شرکت کنیم، سیستم دو دیفرانسیل به تنهایی کافی نخواهد بود و گشتاور بالاتر اسپورتیج اینجا هم به یاریمان خواهد شتافت.
از نظر ویژگی های گیربکس، که معمولاً یکی از نقاط ضعف کره ای ها محسوب میشود هم باید بگوییم که جعبه دنده هر دو ماشین با اینکه اندکی تاخیر دارند اما پیشرفت محسوسی نسبت به گذشته داشته اند و در نتیجه اکنون میتوانیم از سرعت، نرمی و دقت گیربکس هر دو ماشین تا حدود زیادی ابراز رضایت کنیم.
نتیجه گیری
اگر میهمانان امروزمان با موتورهای مشابه به کشور وارد شده بودند انتخاب کار بسیار دشواری میشد چرا که این دو در اکثر ویژگی های فنی و کیفی عملکرد بسیار نزدیکی بهم نشان دادند و باید اعتراف کنیم که با دو برادر خیلی شبیه بهم سر و کار داشتیم! در آن حالت بهتر بود که فقط از روی ظاهر و بسته به سلیقه خودتان یکی را انتخاب کنید چرا که سایر تفاوت هایشان به قدری اندک است که در انتخاب تاثیر چندانی نخواهد گذاشت. اما حالا و با این پیشرانه های متفاوت باید بگوئیم که خرید اسپورتیج منطقی تر به نظر میرسد.
البته اینها ماشین های مسابقه ای نیستند که بخواهیم بخاطر برد و باخت در درگ، یکی را برتر از دیگری بدانیم و اگر بحث میان شتاب خوب و خوبتر بود، خیلی روی این برتری اسپورتیج مانور نمیدادیم؛ اما اکنون صبحت از یک خودرو نسبتاً پر شتاب و یک ماشین نسبتاً کند است. پس با توجه به اینکه در سایر پارامترها ویژگی های دو خودر بسیار نزدیک بهم ارزیابی شد پیشنهاد ما به شما اسپورتیج میباشد چراکه شما با خرید محصول کیا در کنار تمامی ویژگی های توسان میتوانید لذت رانندگی بیشتری هم تجربه کنید. البته با تمامی این صحبت ها برای کسانی که به شتاب و سرعت اهمیت نمیدهند توسان هم میتواند با توجه به حساسیت کمتر به کیفیت سوخت، چهره عامه پسند تر و بازار دست دوم بهتر، انتخابی قابل احترام باشد.