ماجرای گرانی! از بی ام و ای که به لیفان تبدیل شد تا استارت هوندا آکورد!
قیمت خودرو در سال اخیر جهشی ژنتیکی را تجربه کرده و خرید خودروهای استاندارد جهانی نه تنها برای افراد عادی بلکه برای متمولان نیز در حال تبدیل شدن به رویا است. بگذارید دو ماجرا را در رابطه با گرانی که برایم اتفاق افتاده تعریف کنم. قبل از عید نوروز بود که یکی از اقوام به فکر خرید یک خودروی بی ام و 530i xDrive بودند با قیمت 150 میلیون تومان. خودرو در شرایطی عالی قرار داشت و از نظر نگارنده خرید بسیار خوبی محسوب می شد اما چند روز پیش یکی از دوستان می پرسید که با 150 میلیون تومان لیفان 820 بخرد یا نه! یعنی تا همین یک سال پیش اگر پولی در حدود 200 میلیون تومان داشتید می توانستید به یک خودروی آلمانی دست دوم فکر کنید اما الان باید با این حدود پول ها بگردید ببینید کدام خودروی چینی بهتر است. یعنی قدرت پول از ماشین آلمانی به ژاپنی و یا کره ای هم افول نکرده بلکه فقط ماشین های چینی را می توان با مبالغ زیر 200 میلیون تومان خریداری کرد. مساله گرانی افسار گسیخته و نایاب شدن قطعات سبب شده تا خودرو بیش از قبل از یک کالای مصرفی به کالایی سرمایه ای تبدیل شود و بسیاری از ترس حادثه و برخی دیگر نیز از ترس افزایش کارکرد خودرو از ماشین وارداتی خود استفاده نمی کنند. وضعیت در مورد خودروهای دست دوم قدیمی تر کمی بهتر است چون با وجود اینکه این خودروها نیز گران شده اند اما حداقل نگرانی از افزایش کارکرد در آنها وجود ندارد. البته اینکه به چنین نوعی از نگرانی می پردازیم واقعا جای خنده و بسی تاسف را دارد چون باید دید وضع بازار و مصرف کننده به چه روزی افتاده که ماشین را خریداری می کنیم ولی با ترس و لرز از آن استفاده می کنیم. البته خریدار نیز تا حدودی بی تقصیر است و وضعیت بازار واقعا ترسناک شده. چندی پیش به دلیل خرابی استارت اتومبیل یکی از دوستان با قطعه فروش تماس گرفتیم. استارت استوک ۲.۵ میلیون تومان و استارت نو 6 میلیون تومان بود. هزینه ی 6 میلیون تومانی از نظر دوستمان کمی غیر معقول به نظر می رسید و تصمیم گرفتیم چند روزی را پرس و جو کنیم تا شاید با قیمت بهتری بتوانیم استارت را خریداری کنیم. دو هفته بعد که تماس گرفتیم گفتند استارت نو 10 میلیون تومان و استارت استوک 6 میلیون تومان. با نمایندگی هم تماس گرفتیم گفتند استارت بدون احتساب مالیات 8 میلیون و 800 هزار تومان است. خبر کاهش قیمت دلار که پخش شد گفتیم دست نگه داریم شاید قطعه نیز کمی پایین بیاید. اما با بازار آزاد که تماس گرفتیم استارت هوندا آکورد به مبلغ 16 میلیون تومان رسیده بود و نمایندگی نیز 12 میلیون قیمت داد! دیدیم اگر باز هم تعلل کنیم باید استارت را به قیمت یک پراید بخریم پس همانجا به قیمت 12 میلیونی رضایت داده و استارت را از نمایندگی تامین کردیم. البته سرعت عمل خوب و ارسال سریع قطعه توسط نمایندگی هوندا جای شکر داشت و جالب بود که قیمت نمایندگی کمتر از بازار آزاد بود چون معمولا این قضیه برعکس است. این افزایش قیمت عجیبی که دیدید در فاصله ی اول مرداد تا اواخر شهریور اتفاق افتاده است یعنی کمتر از دو ماه. کاش همان موقع استارت نو 6 میلیون تومانی را خریده بودیم.
خودروهایی که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت دو کراس اوور دست دوم هستند که خوشبختانه لوازم یدکی آنها به وفور پیدا می شود و هر یک مزایا و معایبی را در برابر یکدیگر دارند. دو رقیب شرقی ما البته دقیقا رقیب مستقیم هم نیستند اما از نظر قیمتی با هم در یک بازه قرار می گیرند و این با شماست که آیا شش سیلندر ژاپنی قدیمی تر را انتخاب می کنید یا چهار سیلندر کره ای با سن کمتر. برویم سراغ لکسوس RX350 نسل دوم و کیا اسپورتج نسل سوم.
طراحی، جایی که لکسوس ناک اوت می شود
تفاوت طراحی این دو خودرو کاما طبیعی است بدیهی است که اسپورتج طراحی مدرن تر و زیباتری را ارائه می دهد چون سالی که تولید اسپورتج نسل سوم شروع شد یعنی سال 2010 دو سال از پایان تولید نسل دوم RX می گذشت چون لکسوس RX مورد بحث ما در بین سال های 2003 تا 2008 روی خط تولید قرار داشت. کیا اسپورتج از طراحی کاملا مدرن برخوردار بوده تا کنون کسی را ندیده ام که ظاهر آن را دوست نداشته باشد در سمت دیگر تا حالا کسی را هم ندیده ام که طراحی لکسوس RX قدیمی را دوست داشته باشد و حتی در صحبت با خریداران این خودرو نیز هیچ یک نگفته اند که به خاطر ظاهر زیبا سمت لکسوس رفته اند.
از هر زاویه ای به لکسوس نگاه می کنید نمی توانید بفهمید که این خودرو چه مزیت ظاهری به رقبایش دارد. البته تناسب ابعاد بدنه خوب است ولی چراغهای عقب، سپر پف کرده جلو و جلوپنجرهی آن طرحی نه تنها معمولی، بلکه کهنه را نشان می دهند. لکسوس RX را از نظر نگارنده تنها می توان با مرسدس M کلاس دهه 90 مقایسه کرد.
کابین، امکانات در برابر کیفیت
در داخل کابین نیز دو خودرو تفاوت های سنی خود را به خوبی نشان می دهند. البته کابین لکسوس در مقایسه با بیرون آن بهتر است ولی خیلی قدیمی شده و با نسل قدیمی تر محصولات کیا و هیوندای قابل مقایسه است. اما آنچه گفتیم مربوط به طراحی ظاهری است و در بخش کیفیت باید گفت لکسوس در یک کلام عالی است. تودوزی و فرمان از جنس چرم طبیعی هستند و خودروی مدل 2008 با کارکرد بیش از 120 هزار کیلومتر و با وجود اینکه روزانه مورد استفاده مالک قرار داشته نه تنها کوچکترین صدایی ندارد بلکه در هیچ جایی از چرم فرمان گرفته تا دستگیره درها افت کیفیتی مشاهده نمی شود. البته اسپورتج نیز در 50 هزار کیلومتر صدای خاصی نداشته و خوب مانده است اما باید دید تا 120 هزار کیلومتر نیز همینطور می ماند یا نه؟ حداقل لکسوس در اینجا خود را ثابت کرده.
کابین لکسوس فضای خوبی هم چه در بخش سرنشینان و چه در بخش صندوق عقب دارد. فاصلهی محوری لکسوس 2715 میلیمتر است و این در حالی است که در اسپورتج این عدد 2640 میلیمتر است و برتری لکسوس را نشان می دهد ضمن اینکه در لکسوس صندلی های عقب دارای پشتی قابل تنظیم هستند و به شکل ریلی نیز می توان آنها را تنظیم کرد. لکسوس در بخش امکانات دارای، تودزوی چرم طبیعی، سانروف برقی، صندلی های جلوی برقی، سیستم کنترل پایداری، حافظه صندلی راننده، سیستم صوتی مارک لوینسون، چراغ شور، دوربین دید عقب، تهویه دوگانه خودکار، نمایشگر لمسی، چهار شیشه برقی اتوماتیک و سیستم رهیاب ماهواره ای است. برخی نکات در لکسوس عجیب و کمی نامعمول هستند سیستم صوتی این خودرو با اینکه کیفیتی عالی دارد اما پورت USB و AUX ندارد. این مورد نیز جالب است که کلیه ی تنظیم های سیستم تهویه از شدت فن تا دما را می توان از داخل مانیتور لمسی نیز انجام داد! طراحی داشبورد لکسوس هم با آن قیافه ساده و البته کنسول مرکزی نا زیبا اما قابلیت جالبی دارد و آن این است که می توانید کنسول مرکزی را جلو و عقب برید و قابلیت تنظیم موقعیت را دارد.
در سمت دیگر کیا اسپورتج قرار دارد. این خودرو در بخش امکانات بهتر از RX عمل کرده و تجهیزاتی چون سقف پانوراما، گرمکن و تهویه صندلی های جلو، سیستم کنترل پایداری، سیستم کنترل کشش، فرمان برقی سه حالته، نمایشگر رنگی در پشت آمپر، سیستم صوتی اینفینیتی، سیستم فرود از سراشیبی، تنظیم برقی صندلی راننده، تهویه دوگانه خودکار، دوربین دید عقب، سنسورهای پارک جلو و عقب، آینه های تاشوی برقی و تنظیم ارتفاع خودکار چراغ های جلو را ارائه می کند. دستی بودن صندلی شاگرد، استفاده از پلاستیک خشک در داشبورد و نبود حافظه برای صندلی راننده را باید از نقاط ضعف اسپورتج عنوان کرد.
در کل باید عنوان کرد که هر دو خودرو لیست تجهیزات خوبی دارند و این به شما بستگی دارد که کدام یک از این امکانات را بیشتر استفاده می کنید.
ایمنی، سن خودرو تعیین کننده است
لکسوس RX350 و کیا اسپورتج هر دو خودروهایی ایمن هستند. هر دو خودرو به سیستم های کنترل پایداری و 6 عدد ایربگ مجهز شده اند و از سیستم ضد قفل ترمز و تقسیم الکترونیکی نیروی ترمز نیز برخوردارند. اما هرچه باشد کیا اسپورتج خودرویی جدیدتر و بروز در مقایسه با لکسوس است بدیهی است ایمنی بالاتری داشته باشد. نتایج تست ایمنی دو خودرو در موسسهی NHTSA آمریکا را برایتان قرار داده ایم. نتایج تست IIHS را هم در گالری تصاویر می توانید ببینید.
پیشرانه، وقت انتقام لکسوس است
لکسوس RX350 همانطور که از کد آن مشخص است به موتور 3.5 لیتری V6 مجهز شده که می تواند 270 اسب بخار قدرت و 342 نیوتون متر گشتاور تولید کند. موتور این خودرو با کد 2GR با تویوتا آریون و نسل بعدی لکسوس RX350 و ES350 یکسان است. انتقال گشتاور بالای موتور 2GR را یک گیربکس 5 دنده اتوماتیک از سری U تویوتا بر عهده دارد. این گیربکس دارای حالت دستی نیز است. با چنین مشخصاتی لکسوس RX350 از اسپورتج یک قربانی می سازد و شتاب 7.5 ثانیه ای خود را به رخ اسپورتج 10 ثانیه ای می کشد. البته اسپورتج خودروی کندی نیست ولی اگر از لکسوس پیاده شوید به کیا بروید حتما دلتنگ غرش موتور V6 و شتاب گیری خوب لکسوس خواهید شد.
موتور کیا اسپورتج از سری Theta II بوده و با 2.4 لیتر حجم می تواند 177 اسب بخار قدرت و 228 نیوتون متر گشتاور تولید کند. مجموعه انتقال نیرو در کیا کمی مدرن تر دارای 6 دنده است. صدای موتور اسپورتج جذابیتی ندارد و موتور فقط وز وز ضعیفی می کند، گیربکس نیز در حالت دستی منتظر فرمان راننده نیست و با رسیدن به ردلاین دنده را سبک می کند. در جدول زیر مشخصات فنی دو خودرو را ببینید.
مشخصات فني |
مدل | لکسوس RX350 | کیا اسپورتج |
پيشرانه | 6 سیلندر وی شکل | 4 سیلندر خطی |
حجم موتور | 3456 سی سی | 2359 سی سی |
حداکثر قدرت | 270 اسب بخار در 6200 دور بر دقیقه | 177 اسب بخار در 6000 دور بر دقیقه |
حداکثر گشتاور | 342 نیوتون متر در 4700 دور بر دقیقه | 228 نیوتون متر در 4000 دور بر دقیقه |
شتاب رسمي | 7.5 ثانیه | 10 ثانیه |
مصرف سوخت ترکيبي | 11.2 لیتر در هر 100 کیلومتر | 9.5 لیتر در هر 100 کیلومتر |
وزن | 1835 کیلوگرم | 1572 کیلوگرم |
قيمت | حدود 350 تا 450 میلیون تومان بسته به شرایط خودرو | 340 تا 430 میلیون تومان بسته به نوع کارکرد |
از مسائل شتاب که بگذریم در بخش راحتی نیز برتری با لکسوس است چون سواری بسیار نرم و حتی از مدل بالاتر کیا یعنی سورنتو نیز نرم تر و بیصدا تر است البته با رسیدن به سرعت گیرهای بزرگ پرشی در عقب لکسوس حس می شود ولی در مسیرهای عادی هم سیستم تعلیق و هم صندلی ها رفاه مناسبی را برای سرنشینان تامین می کنند.
اسپورتج را اما باید خودرویی به نسبت خشک دانست. کیا در مسیرهای کوتاه راحتی خوبی دارد ولی در مسافت زیاد حتما نیاز خواهد بود تا گاهی کنار بزنید تا از تنش خود بکاهید. به خصوص ردیف عقب کیا در مواجه با دست اندازهای بزرگ تکان های بیشتری دارد و سفتی صندلی ها و عدم قابلیت تنظیم آنها می تواند در طولانی مدل از راحتی سرنشینان عقب کم کند. البته سرنشینان جلو در کیا می توانند با گرمکن و سردکن صندلی خود را سرگرم کنند و رفاه بیشتری دارند.
در بخش هندلینگ هر دو خودرو را باید با توجه به کراس اوور بودنشان خوب ارزیابی کرد ولی لکسوس با وزن بیشتر خود عملکرد بهتری دارد و با اطمینان بیشتری می توانید با آن مانور دهید ضمن اینکه فرمان آن فیدبک بهتری از کیا می دهد. مزیت کیا اسپورتج نیز این است که فرمان سه حالته آن در حالت کامفورت بسیار نرم است و انگار به جایی وصل نیست و می توانید در مسیرهای پر پیچ و خم فرمان را در حالت اسپرت قرار دهید تا سفت تر شود اما نباید فکر کنید که می توان به پای لکسوس RX350 رسید.
روی قابلیت آفرود دو خودرو هم خیلی حساب باز نکنید که هر دو در اکثر مواقع دیفرانسیل جلو هستند اما اسپورتج با فاصله محوری کمتر در خارج جاده بهتر عمل می کند و سیستم چهارچرخ محرک آن نیز در مقایسه با RX350 قدیمی عملکرد هوشمندانه تری دارد و در هنگان پایین آمدن از شیب نیز می توانید از سیستم ترمز سراشیبی استفاده کنید.
پایان سخن، باز هم گرانی
لکسوس RX350 مورد بحث در سال 2008 با قیمتی کمتر از 100 میلیون تومان خریداری شد و کیا اسوپرتج نیز در سال 2015 با قیمت در حدود 170 میلیون تومان خریداری شدند. امروز و با گذشت سال ها به لطف شرایط کشور هر دوی این خودروها قیمتی بین 300 تا 400 میلیون تومان دارند. مدل جدید اسپورتج هم که به 500 میلیون رسیده و RX200t که به تعداد محدودی وارد شده قیمت میلیاردی پیدا کرده است. به نظرم مهم ترین عامل در انتخاب این دو خودرو این است که آیا V6 قدیمی ژاپنی را می پسندید یا 4 سیلندر کره ای با سن کمتر؟
برای اینکه تصمیم راحت تری بگیرید اما بگذارید به نکته ای اشاره کنم. قیمت قطعات خودروهای ژاپنی در ماه های اخیر روند افزایشی شدید داشته و برای مثال یک تسمه دینام لندکروز قدیمی را از نمایندگی 900 هزار تومان خریدیم. می توان ادعا کرد که با این افزایش قیمت ها، خودروهای ژاپنی دیگر در حال از دست دادن مزیت کم هزینه بودن خود هستند. اما قیمت قطعات و خدمات ماشین های کره ای با وجود اینکه افزایش پیدا کرده اما همچنان منطقی جلوه می کند. قطعات هر دو خودرو نیز به وفور یافت می شوند اما لوازم کیا هیوندای نه تنها بیشتر بلکه ارزان تر است. خرید کیا اسپورتج با همه مزایا و معایبش انتخابی منطقی تر است اما اگر با این قانون منع واردات بالای 2500 سی سی کنار نمی آیند و دلتنگ یک خودروی قوی و پر حجم هستید لکسوس RX350 می تواند لبخند را روی لبانتان بیاورد. در پایان از مالکان خودروها آقایان فربد امینی و میلاد عطارد تشکر می کنیم.
توضیح: متاسفانه به دلیل شرایط روز تست عکاسی از داخل خودروها انجام نشده و تصاویری که در داخل خودروها در گالری هستند از منبع دیگری برداشته شده اند.