گاهي خودروها در تصادفات آسيب جدي ديده و هزينه تعمير آنها زياد میشود. سپرها اگر در يك راستا و روي يك خط قرار بگيرند، ميتوانند اين آسيب را كاهش دهند، زيرا در اين هنگام، برخورد اوليه در هنگام تصادف، برخورد سپر به سپر خواهد بود. سپرهاي خودروها بايد طوري ساخته شوند تا بتوانند انرژي ناشي از تصادفات را جذب كرده و از خسارت ديدن ورقهاي فلزي، چراغها و ديگر قطعات گرانقيمت
خودرو جلوگيري كنند. سپرهاي خودروهاي سدان (Sedan) يا سواري داراي استانداردهاي قابل قبول و معقولي هستند، اما خودروهاي شاسي بلند يا SUV (Sport Utility Vehicle) اينگونه نبوده و حتي برخي از آنها سپر هم ندارند. بنابراين عدم تطابق سپرها در هنگام تصادف افزايش يافته و هزينههای مربوط به تعمير خودرو در تصادفات با سرعت پايين حالت صعودي پيدا كرده است. در تصادفات عدم تطابق ارتفاع سپر خودروها عامل مهمي در جراحات سرنشينان خودرو مي باشد، مخصوصاً اگر يكي از آنها خودرو سواري و ديگري خودرو شاسي بلند باشد، اين خسارات و جراحات آشكارتر خواهند بود.
يكي از موسسات بيمه بزرگراههاي آمريكا تستهاي جديدي روي چهار نوع خودرو انجام داده و نتايج آن را منتشر كرده است. اين آزمايشات شامل برخورد سپرهاي عقب هر خودرو با سپر جلويي خودروي ديگر (و بالعكس) با سرعتي حدود 16 كيلومتر بر ساعت بوده است و مشكلات ناشي از عدم تطابق سپرها را به خوبي نشان ميدهد. تستهاي مذكور مربوط به برخورد سواري معمولي به خودرو شاسي بلند SUV و سپس خودرو شاسي بلند به سواري بود. در اين تست چهار جفت خودرو مورد آزمايش قرار گرفتند، هر جفت شامل يك سواري معمولي و يك خودروي SUV (Sport Utility Vehicle) متوسط از يك كارخانه خودروساز بود. چهار گروه مورد آزمايش بقرار زير بودند : گروه اول فورد Taurus و Explorer ؛ گروه دوم Dodge Stratus و Jeep Grand Cherokee هر دو از كارخانه دايملر كرايسلر؛ گروه سوم نيسان Altima و Murano و گروه چهارم ولوو S40 و XC90 .
تست برخورد:
در هر جفت خودرو ذكر شده، خودروي اولي، يك سواري معمولي و خودروي دومي، يك خودرو شاسي بلند يا SUV است. تمام خودروها به غير از Altima مدل سال 2004 بودهاند ؛ Altima مدل سال 2005 است.
دليل آنكه محصولات يك كارخانه در مقابل هم قرار داده شدهاند، آن است كه انتظار ميرود خودروسازان حداقل در مورد تطابق سپرهاي محصولات خودشان توجه لازم را داشته باشند. در تست برخورد، سواري با سرعت حدود 16 كيلومتر بر ساعت ( mph10) به پشت خودروي SUV زوج خود كه متوقف است، برخورد ميكند. سپس جاي خودروها عوض شده و خودروي SUV به پشت سواري برخورد ميكند. نتايج حاصل از اين برخوردها بسيار متنوع بوده و در مورد هر سري خودرو متفاوت است، از خسارت كلي 1250$ براي يك جفت خودرو گرفته تا خسارتي معادل $ 6000 براي جفتي ديگر. در بعضي از حالات، خسارات ناشي از اين برخورد نسبتاً آرام، نشتي جدي رادياتور را نيز باعث شده است. اگر اين تصادف در دنياي واقعي اتفاق بيافتد، رانندگان ديگر نميتوانند به مسير خود ادامه دهند، چون اگر اين كار را بكنند، خودرو جوش آورده و موتور خسارت جدي و دائمي ميبيند. در نتيجه علاوه بر پرداخت هزينههای تعمير، راننده بايد با كمك يدك كش خودروي خود را به تعميرگاه برساند كه آن هم هزينه خاص خود را دارد. پوشش پلاستيكي سيستم سپر با پنهان كردن موقعيت ميلههای سپر، مشكل عدم تطابق سپرها را آشكار نميكند. اما با برداشتن پوششها، مشخص شد كه ميلههای سپر بسياري از خودروها در يك راستا نبوده و روي يك خط قرار نميگيرند. مثلاً سپر خودروهاي فورد در يك راستا قرار دارند و در هر دو تست چه برخورد سواري به SUV و چه برخورد SUV به سواري، كمترين هزينه تعمير مربوط به محصولات فورد بود.
از روي نتايج تست و تصاويري كه از ميلههای سپر خودروهاي فورد گرفته شد، اين نتيجه حاصل شد كه سپر خودروهاي سواري و SUV فورد تطابق دارند. اين ويژگي مهمترين دليل خسارت كمتر اين خودروها در مقايسه با سه جفت ديگر در تست برخورد سپر جلو به سپر عقب با سرعت 16 Km/h است. سپرهاي فورد بيشتر انرژي برخورد را جذب كرده و ورقهاي گرانقيمت فلزي و قطعات ديگر را از آسيب جدي حفظ ميكنند. هنگامي كه Explorer به Taurus برخورد ميكند، ابتدا در ظاهر هيچ خسارتي مشاهده نميشود. در حقيقت، هر دو خسارت ديده اند، اما در زير پوشش سپر پنهان بودند. در برخوردهاي واقعي با سرعت 16 كيلومتر بر ساعت، چنين آسيبهايي شناسايي و مشاهده نشده و در نتيجه تعمير هم نميشوند. رانندگان بايد حتما به تعميرگاه بروند و بخواهند تا سيستم سپر باز شده و براي خسارت احتمالي كنترل شود. اين موضوع اگر چه مشكلي براي ايمني خودرو بوجود نميآورد اما باعث بدتر شدن آسيب ايجاد شده در برخوردهاي نسبتاً آهسته بعدي میشود. ولي سپر خودروهاي ولوو در يك راستا نيستند و هنگامي كه ولوو S40 به پشت
ولوو XC90 برخورد ميكند، سپر جلوي S40 به زير خودروي شاسي بلند سر ميخورد و درب موتور S40 جمع میشود. گلگير جلوي آن نيز مچاله شده و چراغهاي جلو نيز ميشكنند. هزينه تعمير اين خودرو در مجموع $ 4984 خواهد بود. سپرهاي محصولات دايملر كرايسلر نيز تطابق ندارند، سپرهاي Dodge Stratus و Jeep Grand Cherokee اصلا مطابقت ندارند و در هنگام برخورد، مدل SUV بر روي سپر Stratus كاملا سوار میشود و در آن سرعت نسبتاً كم، سپر Stratus را مچاله ميكند. درب صندوق عقب و گلگير عقب نيز كاملا آسيب ميبينند. خسارت كلي به دو خودرو $ 6129 تخمين زده میشود؛ بيش از هر جفت خودروي ديگر. در محصولات نيسان سوار شدن سپري روي سپر ديگر را شاهد هستيم. نيسان Altima به زير سپر Murano ميرود و بعد از برخورد Altima به پشت Murano، سپرهاي دو خودروي نيسان روي هم قرار ميگيرند. خسارت وارده بر درب موتور، گلگير و ساختارهاي زيرين و همينطور سپر خودروي سواري به $ 4507 ميرسد. لازم به ذكر است كه اين خسارت آنقدر شديد است كه در شرايط واقعي مشابه، اين خودرو ديگر قابل سوار شدن نيست و بهتر است كه يك راست به فروشگاه خودروهاي اوراقي برود.
الگوي آسيب :
تمام جفت خودروهاي ديگري كه بيش از سري خودروهاي فورد خسارت ديده بودند، همگي از عدم تطابق سپرهايشان رنج ميبردند. سپر برخي خودروها در تست كاملا روي هم قرار ميگرفت. دقيقاً در زماني كه روي هم قرار گرفتن سپرها را داريم، بيشترين خسارت با بيشترين هزينه به راننده تحميل میشود و معمولا راننده از تعمير پرهزينه برخورد خودرو با سرعت Km/h 16 صرف نظر ميكند. اكثر هزينههای تعمير، بخاطر برخورد يك خودروي شاسي بلند سنگين به يك خودروي سواري سبك نيست، بلكه خود SUV ها هم آسيب ميبينند. وقتي دو خودروي SUV بهم برخورد كنند، خسارات شديدتر و پرهزينهتر نيز میشود.
يك تست جالب :
برخورد تويوتا RAV4 با RAV4 بدون سپر عقب: موسسه فوق تست برخورد ديگري با سرعت 16 كيلومتر بر ساعت نيز ترتيب داده است تا نشان دهد كه مشكل تصادف فقط مربوط به برخورد بين خودروي سواري معمولي و شاسي بلند SUV نيست. در اين تست، تويوتا RAV4 (يك خودروي SUV كوچك) از سپر جلو به پشت يك RAV4 ديگر ميزند و خسارتي بيش از تستهاي قبلي ايجاد میشود. در هنگام برخورد، سپر عقب درگير نميشود چون اين خودروي SUV اصلا سپر عقب ندارد! بجاي آن RAV4 به تاير يدك كه روي در عقب خودرو نصب شده، برخورد ميكند. اين نوع تصادف بيشترين خسارت را به هر دو خودرو وارد ميكند. بيشترين آسيب مربوط به درب موتور خودروي عقبي ($ 4380) و درب عقب تويوتاي جلويي ($ 3230) است.
قوانين حاكم :
در آمريكا قوانين استانداردي براي يكسان سازي سپر خودروهاي سواري معمولي وجود دارد. ارتفاع سپر بايد 16 تا 20 اينچ (حدوداً از 40 تا 50 سانتيمتر) بالاتر از سطح زمين باشد. در اين شرايط سپرها همگي در يك راستا قرار ميگيرند. وقتي دو خودرو با سرعت نسبتاً آهسته بهم برخورد ميكنند، سپرها درگير شده و انرژي تصادف را جذب ميكنند. اما چنين قوانيني براي خودروهاي شاسي بلند (SUV) و ميني ون (Mini Van) وجود ندارد و خودروسازان هر گونه كه ميخواهند عمل ميكنند. خودروهاي SUV ميتوانند سپر را در هر ارتفاعي قرار داده و يا اصلا سپر نداشته باشند. اين موسسه پيشنهاد ميدهد كه قانون جديدي نيز براي خودروهاي اين چنيني ارائه شود تا خودروسازان را وادار كند تا روي مسائل مربوط به تصادفات با سرعت نسبتاً كم كار كنند.
هميشه خودروي بزرگتر بهتر نيست :
مطالعات انجام گرفته بر روي مجروحين تصادفات جاده اي و بزرگراهها نشان ميدهد كه رانندگي با خودروهاي شاسي بلند SUV از نظر شدت خسارات وارده، بهتر از مدلهاي كوچكتر و معمولي نيست و بر خلاف تصور عامه، خودروي بزرگتر الزاماً بهتر و امن تر نيست. محققين به اين نتيجه رسيدهاند كه علت اصلي جراحات در تصادفات، وارد شدن شيشه يا قطعات خودرو يا ورود خودروي ديگر به داخل اتاقك سرنشينان خودرو مي باشد و اين موارد هيچ ربطي به اندازه خودرو ندارد. ميتوان خودرويي طراحي كرد با اندازه كوچكتر و جرم كمتر، اما با اتاقك بسيار مستحكم و مواد جاذب انرژي كه مانع از حجيم شدن بخش جلويي خودرو شوند. در هنگام تصادف، قسمت جلويي خودرو دو نقطه محكم دارد كه در تصادفات واقعي ممكن است با دو نقطه محكم خودروي مقابل مطابقت نداشته باشد و بينظمي استاتيكي بوجود آيد. اين در حالي است كه در يك تصادف، بينظمي ديناميكي نيز ايجاد میشود كه عبارتست از بالاتر قرار گرفتن سيستم تعليق يك خودرو نسبت به خودروي ديگر. اگر مومنتم (Momentum) يا اندازه حركت آني، عامل مهم در ميزان جراحات است، پس خودروهاي سبكتر خطرناكتر خواهند بود، اما اگر عامل عمده جراحات را ورود اشياء خارجي به داخل اتاقك سرنشين بدانيم، بايد به دنبال خودروهاي سبكتر اما ايمنتر و مستحكم تر باشيم.
مرجع: www.autoguide.com