اکنون 26 سال از درگذشت اسطوره تکرار نشدنی
فرمول یک میگذرد. ایرتون سنا در طول دوران حرفهای خود موفق به کسب سه عنوان قهرمانی جهان شد. ولی در سال 1994 و در حادثهای دردناک بر اثر تصادف در پیست ایمولا و در جریان گرندپری سنمارینو جان خود را از دست داد. بعد از گذشت این همه سال، از این مرد برزیلی هنوز به عنوان یکی از بهترین رانندگان تاریخ یاد میشود. اما کدام یک از لحظات حضور وی در این ورزش بیشتر در ذهن اهالی این ورزش تاثیر گذار بوده است؟ بیایید نگاهی به آنها بیاندازیم.
1. گرندپری موناکو 1984
سنا در سال 1984 و بعد از حضوری موفق در رقابتهای قهرمانی فرمول سه بریتانیا، به دنیای فرمول یک وارد شد. او برای ویلیامز، مکلارن، برابهام و تولمن تست داد و اولین حضور خود را با تیم تولمن در فرمول یک تجربه کرد. اما خیلی زود با خودروی تقریبا متوسط تولمن دو مسابقه را در محدوده امتیازات به پایان رساند. اما مسابقهای که او را سر زبانها انداخت موناکوی 1984 بود. ششمین مسابقه سنا در فرمول یک با استارت وی از رده سیزدهم آغاز شد، اما آب و هوای بارانی روز مسابقه استعداد ناب سنا را به نمایش گذاشت. ترکیبی از استعداد، توانایی و سرسختی باعث شد تا سنا یکی پس از دیگری بزرگان حاضر در این مسابقه را پشت سر بگذارد اما پرچم قرمز پایان زود هنگام این مسابقه را اعلام کرد تا مانع از پیشتازی سنا در این مسابقه شود. الن پراست از حمله سنا جان سالم به در برد و مسابقه رادر جایگاه اول تمام کرد. بعد از این مسابقه دیگر کسی نمیپرسید ’این راننده جدید کیست؟’، بلکه همه میپرسیدند ’کی سنا قهرمان جهان خواهد شد؟’.
2. گرندپری پرتغال 1985
ایرتون سنا در طول دوران حضور خود در فرمول یک موفق به کسب 65 پول پوزیشن شد. اولین آنها در استوریل در سال 1985 به دست آمد، جایی که سنا 0.4 ثانیه سریعتر از مکلارن الن پراست بود. این تنها دومین حضور سنا در تیم لوتوس حساب میشد. این مسابقه نیز در آب و هوایی بارانی برگزار شد. شرایطی که همیشه بهترین ورژن سنا را به نمایش میگذاشت. او در این مسابقه در تمام دورها در رده اول بود و در پایان مسابقه فقط میشله آلبورتو که در رده دوم بود توانست خود را از لپ شدن توسط سنا دور نگه دارد. با این حال فراری آلبورتو با اختلافی بیش از یک دقیقه نسبت به سنا از خط پایان رد شد. سنا در این فصل هفت پول پوزیشن کسب کرد اما متاسفانه لوتوس با دوران اوج خود بسیار فاصله داشت و سنا فقط یک پیروزی دیگر در ادامه فصل کسب کرد. مرد برزیلی در هفت گرندپری مجبور به کنار کشیدن از دور مسابقه شد تا در پایان در رده چهارم قهرمانی رانندگان جای گیرد.
ایرتون سنا، لوتوس، گرندپری پرتغال 1985
3. گرندپری اسپانیا 1986
فصل دوم سنا در لوتوس بهتر از فصل قبلش بود اما با این حال باز هم نتوانست بیش از دو برد کسب کند و همان رده چهارمی فصل گذشتهاش را تکرار کرد. این وضعیت مایه تاسف است چون فصل برای سنا بسیار خوب و با کسب سکوی دوم در برزیل شروع شد و با پیروزی در خرز اسپانیا ادامه یافت. سنا مسابقه را از پول شروع کرد، اما اینبار خبری از جدا شدن وی از بقیه نبود و او درگیر جنگ سه نفره با نایجل منسل در ویلیامز و الن پراست در مکلارن شد. در دور چهلم مسابقه او پیشتازی را به منسل که بسیار سریعتر از او بود، واگذار کرد و نیمه دوم مسابقه را در تلاش برای نزدیک شدن به منسل بود و همه این تلاشها در حالی داشت شکل میگرفت که پراست چسبیده به وی در حال حمله بود. این شرایط گواه بر یک چیز است. سنا در پشت فرمان قابلیت کنترل و انجام دادن چندین کار مختلف را دارد، طوری که اندک افرادی قادر به انجام آن هستند. بالاخره تلاشهای وی در دور 62 و در اثر پیت استاپ دیر هنگام منسل جواب داد و او مسابقه را با اختلاف 0.014 ثانیهای برد. این سومین برد سنا در فرمول یک بود و بعد از مسابقه آن را چنین توصیف کرد: " این تنها مسابقهای بود که واقعا باید برای [بردن] آن میجنگیدم!"، و واقعا چه جنگی به راه انداخت.
4. گرندپری موناکو 1988
در سال 1988 سنا به مکلارن پیوست تا همتیمی رقیب دیرینه خود، یعنی الن پراست شود. او حالا خودرویی در اختیار داشت که میتوانست او را به قهرمانی برساند، اما آیا دارنده دو عنوان قهرمانی جهان این اجازه را به او خواهد داد؟ بعد از کنار گذاشته شدن از نتایج پایانی گرندپری برزیل به دلیل تعویض غیرقانونی
خودرو قبل از استارت مسابقه، با برد در سنمارینو به روند خوب خودش بازگشت. مسابقه بعدی موناکو بود که در آن بهترین تک دور تمام دوران حرفهای خود را در تعیین خط آن به نمایش گذاشت. او به قدری متمرکز بود که میگفت سطح جدیدی از هوشیاری را معرفی کرده است. " ناگهان احساس کردم که دیگر با هوشیاری رانندگی نمیکنم. حتی صادقانه به یاد ندارم که دور تمیزی زدهام یا خیر... داشتم با نوعی غریضه میراندم، فقط در بعدی متفاوت بودم. مثل این بود که در تونل هستم." اینها صحبتهای سنا بعد از گرفتن پول پوزیشن از پراست با اختلاف عجیب 1.427 ثانیهای است. 66 دور از مسابقه را در جایگاه اول بود و اختلافی 50 ثانیهای با سایر رانندگان داشت، اما ناگهان اسپین شد تا نشان دهد بزرگترینها هم اشتباه میکنند. اگرچه او در این فصل نیمی از مسابقات را برد تا اولین قهرمانی خود را جشن بگیرد.
5. گرندپری ژاپن 1988
پول پوزیشنی دیگر برای سنا و دور نگه داشتن همتیمیاش از خط اول جایگاه استارت. اما در کسری از ثانیه همه چیز تغییر کرد. در لحظه شروع مسابقه خودروی سنا خاموش شد. سنا با استفاده از شیب عجیب سوزوکا موفق شد تا بار دیگر خودرو را روشن کند اما اینبار در جایگاه چهاردهم بود نه اول. شاید برای هر راننده دیگری این شرایط آب سردی باشد که بر روی او ریختهاند، اما برای سنا این اتفاق فقط انگیزهای مضاعف به حساب میآمد. سنا در این باره گفته است: " به خودم گفتم که کارم تمام است، اما کم کم شروع به پیدا کردن ریتم خودم شدم و سریعتر و سریعتر دور میزدم.". قطرات باران نیز او را در این راه کمک کردند تا پیست برای رقیبانش لغزنده و به شدت غیرقابل پیشبینی شود. اما این شرایط برای سنا مثل هدیهای از طرف خدا بود. او از تک تک رقبا سبقت گرفت و در دور 28 با سبقت از پراست توانست پیشتاز مسابقه شود و این مسابقه را در همین رده به پایان رساند. هشتمین برد سنا در این فصل باعث شد تا رکورد جیم کلارک (1963) و الن پراست (1984) با هفت برد در یک فصل، شکسته شود. همین مسابقه کافی است تا سنا را جزو بزرگترین رانندگان تاریخ بدانیم اما جایزه واقعی او در انتهای این مسابقه کسب اولین عنوان قهرمانی فرمول یک بود.
6. گرندپری ژاپن 1990
دشمنی بین سنا و پراست که در گرندپری سنمارینو 1989 شروع شده، بیش از یک سال به طول انجامیده بود، با اینکه پراست از مکلارن جدا شد و به فراری پیوست. آخرین مسابقه فصل در پیست سوزوکا برگزار میشد آن هم در حالی که سنا 9 امتیاز برتری نسبت به پراست داشت. در تعیین خط سنا پول را از چنگ پراست ربود تا جلوتر از وی در مسابقه استارت بزند. اما شرایط جایگیری خودروها در خط استارت به نحوی بود که راننده حاضر در خط دوم موقعیت بهتری برای پیچ اول نسبت به پول پوزیشن داشت. سنا از این مسئله اصلا خشنود نبود و اعتراض خود را به داوران مسابقه اعلام کرد. آنها تصمیم گرفتند تا جایگاه سنا و پراست را در خط استارت عوض کنند اما این تصمیم توسط ریاست فدراسیون جهانی، ژان ماری بالستر، وتو شد تا اوضاع به گونهای دیگر رقم بخورد. سنا از این اتفاقات بسیار خشمگین بود و قول داد که به هر نحوی شده است به عنوان پیشتاز مسابقه از پیچ اول خارج شود، نتیجه این عمل باعث تصادف این دو راننده با یکدیگر شد تا هر دو از دور مسابقه کنار بروند و بدین ترتیب سنا برای دومین بار قهرمان جهان شد. بعد از مسابقه پراست، سنا را مردی بی ارزش خواند و تاکتیکهای او در مسابقه را منزجرکننده دانست.
7. گرندپری برزیل 1991
ایرتون سنا همیشه به برزیلی بودنش افتخار میکرد و در تمام جشنها با پرچم برزیل ظاهر میشد. اما در میان 27 پیروزی وی تا شروع فصل 1991، جای یک برد خالی بود. برد در برابر چشمان طرفداران برزیلی در پیست اینترلاگوس. گرندپری برزیل 1991 این جای خالی را در کابین افتخارات این اسطوره پر کرد اما نه به سادگی. ریکاردو پاتریسی و نایجل منسل، دو راننده ویلیامز بودند که در تعیین خط سنا آنها را شکست داد تا مسابقه را از پول پوزیشن شروع کند. آب و هوای مسابقه ابری و بارانی پیشبینی شده بود و نوید روزی خوب برای سنا را میداد. پیت استاپ بد منسل و در نقطه مقابل پیست استاپ عالی سنا پیروزی را بیش از پیش به سنا نزدیک کرد. اما کسی نمیدانست که گیربکس خودروی سنا در آن دورها در حال خراب شدن است. 20 دور مانده به پایان، سنا هر دو دنده سه و پنج گیربکس خود را از دست داد و مجبور شد در 7 دور پایانی در دنده شش بماند. این شرایط فشار فیزیکی وحشتناکی به راننده میآورد، ولی سنا موفق شد تا به عنوان نفر اول از خط پایان عبور کند. وقتی از خط پایان رد شد دیگر نای بیرون آمدن از خودرویش را نداشت و مجبور شدند او را به دلیل داشتن اسپاسم عضلانی، تب و خستگی مفرط، از درون کاکپیت بیرون بکشند. وقتی او از خودروی پزشکی پیاده شد تا به پودیوم برود گفت: " احساس کردم وظیفه دارم این مسابقه را ببرم، پس بدون در نظر گرفتن چیزی به خودرو فشار آوردم."، وی روی سکو به سختی پرچم کشورش را در دست گرفت تا این برد را با هموطنانش جشن بگیرد. در ادامه فصل نیز با اختلافی زیاد نسبت به منسل قهرمان شد. این سومین قهرمانی کلی و دومین قهرمانی پشت سر هم وی در فرمول یک بود اما بدون شک برد قهرمانانه سنا در برزیل یکی از خارقالعادهترین بردهای تاریخ فرمول یک است.
8. گرندپری موناکو 1992
دو قهرمانی پشت سر هم باعث شده بود تا سنا در اوج دوران رانندگی خود باشد. اما شرایط در فرمول یک به سرعت تغییر میکند و در این فصل به دلیل نزدیک شدن تیمها به هم، فشار بیسابقهای از طرف منسل به سنا وارد شد و وی در 5 مسابقه ابتدایی برد را از آن خود و ویلیامز کرد. منسل مسابقه ششم را نیز از پول پوزیشن شروع کرد اما اینجا موناکو است و سنا استاد نظم. چیزی نگذشت که سنا به رده دوم رسید اما ویلیامز در آن سال بسیار خودروی خوبی داشت و منسل به سادگی و آرامی در حال دور شدن از سنا بود. 8 دور مانده به پایان همه چیز تغییر کرد. پیچ شل یکی از چرخهای خودروی منسل او را وادار کرد تا پیت استاپی اجباری انجام دهد. این پیت سنا را به جایگاه اول رساند اما با تایرهایی بسیار کهنه و از بین رفته. منسل به وضوح سریعتر از وی بود اما هرچه تلاش میکرد نمیتوانست از سنا سبقت بگیرد. سنا هرچه بلد بود را در پیست به نمایش گذاشت تا مانع از سبقت منسل شود و بدین ترتیب یکی از شیرینترین بردهای دورانش را بدست آورد. نایجل منسل نیز بعد از مسابقه بسیار از رانندگی سنا تمجید کرد.
9. گرندپری اروپا، دانینگتون 1993
بعضیها رانندگی سنا در این مسابقه را ’رانندگی دهه’ مینامند، اما برخی دیگر معتقدند این نام عدالت را در حق عملکرد وی در این مسابقه اجرا نمیکند و این کلمات کافی نیستند. مسابقهای بارانی بود. مثل همان روزی که در اولین فصل حضورش در موناکوی سال 1984 پای به دنیای فرمول یک گذاشت. آن زمانها دوران یکهتازی ویلیامز بود و الن پراست و دیمن هیل خط اول مسابقه را در اختیار داشتند، اما در چشم به هم زدنی سنا به پیشتازی مسابقه رسید. استعداد سنا تضمین عملکرد فوقالعاده وی در چنین شرایط ناپایداری بود. پراست 7 پیت استاپ انجام داد که نسبت به 4 پیت استاپ سنا بسیار زیاد بود. سنا یک پیت استاپ ناموفق نیز داشت. در آن دور سنا به پیت آمد اما تیم اصلا انتظار حضور او را نمیکشید و سنا مجبور شد فقط از کنار آنها رد شود. جالبترین نکته این بود که این رد شدن سنا از پیتلین مثل یک میانبر عمل کرد و سریعترین دور مسابقه در همین دور ثبت شد! سنا در آن روز در کلاسی متفاوت نبود. او کلا در سیارهای متفاوت حضور داشت. تنها رانندهای که در آن مسابقه لپ نشد دیمن هیل بود که با اختلاف 83 ثانیهای نسبت به سنا از خط پایان گذشت.
10. گرندپری استرالیا 1993
مسابقه آدلاید استرالیا آخرین مسابقه فصل بود و آخرین حضور سنا در مکلارن بعد از شش فصل همکاری. در آن زمان کسی نمیدانست که این مسابقه پایانی است بر 41 پیروزی سنا در تاریخ فرمول یک. سنا موفق شد تا اولین پول پوزیشن خود بعد از گرندپری کانادا 1992 را در این مسابقه کسب کند. فاصلهای 24 مسابقهای که ویلیامز قدرتمند آن دوران دلیل اصلی آن بود. سنا در تمام دورهای این مسابقه، به جز چند دوری که در آنها پیت استاپ انجام داد، پیشتاز مسابقه بود تا با اختلافی 9 ثانیهای نسبت به پراست برنده شود.
ایرتون سنا و الن پراست روی پودیوم گرندپری استرالیا 1993
سال بعد از آن سنا به ویلیامز پیوست اما در همان ابتدا به مشکلات زیادی برخوردند. کنارهگیری از دو مسابقه ابتدایی فصل شروعی ناامیدکننده برای او و ویلیامز بود و همین باعث شده بود تا انتظارات از وی برای نشان دادن عملکردی خوب در مسابقه بعدی بالا برد؛ گرندپری نحس سنمارینو 1994 در پیست ایمولا در تاریخ اول ماه می. این گرندپری پایان حضور این اسطوره در این جهان بود و هنوز به یاد آوردن آن صحنه تصادف برای همه طرفداران فرمول یک دردآور است.
«روحت شاد و یادت گرامی اسطوره فراموش نشدنی»