سال ۲۰۰۳ که به ایران آمده بودم یک روز یک بنز ۴۵۰SLC آبی کمرنگ تمیزی را در اتوبان کرج دیدم. به او اشاره کردم که اگر می تواند توقف کند و از او پرسیدم که
ماشین را می فروشد یا خیر. حاضر بود ماشین را به ۲۵ میلیون تومان که حدود ۳۰۰۰۰ دلار بود بفروشد که البته در آن موقع سه برابر قیمت امریکا بود. داشتم فکر می کردم که بخرم یا نخرم که دوستی که یک ۴۵۰SL آبی پررنگ بسیار تمیز ۱۹۷۸ داشت پیشنهاد کرد که ماشین او را بخرم. در آن موقع یک رنجرور خریده بودم و پیشنهاد دوستم را هم قبول کردم ولی هر بار سؤال می کردم که چی شد می گفت بگذار بیارمش از گاراژ بیرون چون سالهاست که بیرون نیامده و آنرا راه بیاندازم بعد بیا ببر. این موش و گربه بازی مدتی ادامه داشت و هیچ جور نمی توانستم دوستم را که مهندس بسیار قابلی از دانشگاه USC لس آنجلس بود قانع کنم که ماشین را تحویل بدهد و بگذارد من خودم آنرا سرویس کنم. یکمرتبه در تیتر روزنامه های روز آمد که از هفته آینده جلوی تردد ماشین های بیش از ۲۵ سال قدیمی گرفته خواهد شد. همانروز من رنجرور خود را زیر قیمت فروختم که دردسر آنرا نداشته باشم و همانروز آن دوست نیز زنگ زد که ماشین را نمی خواهی ببری؟ گفتم مرد حسابی امروز می گویی که گفته اند جلوی این ماشین ها را می گیرند؟ وی ادعا کرد که از آن موضوع خبر ندارد و ۲۵ میلیون تومان را لازم دارد ومن باید همانروز ماشین را ببرم. دوستی ما که از زمان سربازی شروع شده بود آنروز بهم خورد. کاش به حرف مسؤولان گوش نکرده و ماشین را خریده بودم. اگر می دانستم که این حرف ها در ایران بصورت هفتگی عوض می شود نه رنجرور را می فروختم و نه خرید آن بنز را متوقف می کردم و آن دوست خوب را نیز از دست نمی دادم.
راستی این قانونگذاران که هستند؟ تخصصشان چیست؟ چگونه یک مرتبه تشخیص می دهند که مثلاً هوای ایران بخاطر آلودگی این ماشین هاست؟ آیا اینها راجع به دود موتورسیکت ها که از ماشین به مراتب بیشتر است چیزی می دانند؟ چطور جلوی موتورسیکلت های دود زا را نمی گیرند؟
آیا این مسؤولین می دانند که بهترین راه جلوگیری از دود ماشین ها این است که بروند یک کشور یا منطقه جهان را که بطور مؤثر توانسته جلوی هوای آلوده را بگیرد کپی نمایند و بیخود سعی نکنند که چرخ را از اول با هشت ضلعی شروع بکنند تا بالاخره نتیجه بگیرند که دایره بهتر از هشت ضلعی است. باور کنید که روش هایی است که در دنیا جواب داده و در ایران هم جواب خواهد داد. بجای سعی و خطا بروید مدل های موفق را شناسائی کنید و آنها را دنبال کنید. حتماً جواب می گیرید.
روزی بود که لس آنجلس بزرگترین مرکز دود جهان بود ولی با یک سری فعالیت های مختلف جلوی این دود گرفته شد و کالیفرنیا بعنوان مرکز ضد دود امریکا شناخته شد و قوانین آن مورد تقلید بقیه نیز قرار گرفت. در این برنامه یکی استفاده از سوخت غیر سرب دار بود که در ایران هم اجرا شده. یک سری امتیاز مثبت و منفی به شرکت های نفتی که بنزین می فروختند داده شد که مثلاً هر ماشینی که اسقاط بشود فلان تعداد امتیاز دارد پس اگر فلان شرکت نفتی پنج هزار اتومبیل را اسقاط کند آنقدر امتیاز می گیرد.
این امتیاز باعث شد که بسیاری از ماشین های قراضه از رده خارج بشوند نه ماشین های کلاسیک قیمت دار. بنز گالوینگ را که از رده خارج نمی کنند. جلوی تردد فراری ۲۵۰GT را که به عنوان کهنه تر از ۲۵ سال نمی گیرند. با اجرای قانون مشابه در ایران فقط پیکان ها و ژیان ها و پرایدهای قدیمی آنقدر ارزان خواهند بود که از رده خارج بشوند. در همان شهر لس آنجلس ده ها کلکسیونر ماشین مثل جی لنو وجود دارند ولی جی لنو با یکصد ماشین مگر می تواند در روز سوار بیشتر از یک ماشین بشود؟ حسن کلکسیون های بزرگ همین است که طرف مجاناً ده تا صد ماشین را به اراده خود با قرار دادن در گاراژ از رده خارج می کند. بنز ۱۹۰SL بنده در چهار سال گذشته یک باک هم بنزین مصرف نکرده و با آنکه اجازه تردد دارد ولی آدم باید دیوانه باشد که چنین ماشین ارزشمندی را هر روز سوار بشود. در امریکا قیمت بالای بنزین یکی از عوامل مهمی است که مردم سعی می کنند که ماشین های نوتر و کم مصرف تر را سوار بشوند در ایران بنزین ارزان و ماشین گران بزرگترین عامل هوای آلوده هستند آنوقت دولت می آید جلوی کلاسیک ها را می گیرد.
در همین ایران خودمان صدها ماشین کلاسیک در گاراژها خوابیده اند و عملاً از رده خارج شده اند زیرا کلکسیونرها ماشین رفت و آمدشان با ماشین کلاسیک شان یکی نیست. پس دلیلی ندارد که دولت بخواهد ماشین های کلاسیک را که برای بازسازی آنها کلی زحمت کشیده شده از رده خارج کند.
دوستان کمی از مغز خود کمک بگیرید. شما نه علامه دهر هستید و نه از دنیا خبر دارید. یا کمی مسافرت خارج بیشتر بروید تا با پدیده های جدید آشنا بشوید یا از فرزندان تان بخواهید شما را در اینترنت به مسافرت ببرند تا ببینید دنیا دارد مشکلات مختلف را چگونه حل می کند که دوباره به فکر اختراع چرخ هشت ضلعی نیفتید.
ماشین کلاسیک هم مثل یک زمین یا خانه قیمتی دارد این قوانین شما یک مرتبه افرادی را از هستی ساقط می نماید. دوست داشتید دولت یک مرتبه اعلام می کرد که خانه های بالاتر از ۲۵ سال دیگر مسکونی نیستند و باید خراب بشوند. یک شبه قیمت خانه تان به صفر می رسید. این تغییرات غیرمنتظره برای هیچ اقتصادی خوب نیست.
اصلاً بیایید اجازه بدهید که این ماشین ها صادر بشوند که یک ارز خارجی هم گیر مملکت بیاید. در صورت صدور ماشین های ارزش دار مطمئناً دوبی ماشین های کلاسیک ما را خواهد بلعید و به ریش ما خواهد خندید.
باید از کمیته کلاسیک و دکتر صالح خو متشکر باشیم که کمک کردند که یک ده سال بدون ماجرا داشته باشیم و امیدوارم که باز هم نیروهای علم و دانش بر جهل پیروز شده و کسی کاری به کار ماشین های کلاسیک نداشته باشد.
می خواهید دود را کم کنید موتورسیکلت های غیربرقی را مثل شانگهای ممنوع کنید. ماشین برقی را ارزان کنید. ماشین نو را ارزان کنید. از حالا گذاشتن پریز شارژ در تمام آپارتمان ها را جدی کنید. از همه مهم تر کارخانجات اتومبیلسازی وطنی را که هنوز دارند تکنولوژی سی سال قبل را می سازند تعطیل کنید. سازندگان ماشین های کلاسیک را تعطیل کنید نه ماشین های کلاسیک را. آنها را باید از ریشه خشک کرد.