خصوصیسازی از آن دست موضوعاتی در خودروسازی محسوب میشود که مانند کلاف سردرگم است. با اینکه همواره اعلام شده سهام دو خودروساز بزرگ کشور بیش از 80درصد آن خصوصی شده است، همواره شاهد آن هستیم که دولت حرف اول و آخر را در هیاتمدیره خودروسازان میزند و بهنوعی قدرت مدیریتی و تصمیمگیری در این صنعت بزرگ و استراتژیک کماکان در دست دولت است. در اینباره دیدگاههای زیادی مطرح است مبنیبر اینکه خصوصیسازی خودروسازان بهدرستی انجام نشده و آنها به بخش خصوصی واقعی واگذار نشدهاند. در این راستا سعید مدنی، مشاور عالی مدیرعامل
سایپا در گفتوگو با روزنامه «دنیایخودرو» از سه پیششرط اساسی برای خصوصیسازی برای صنعت
خودرو سخن به میان
آورده است.
براساس تجربهای که پیش از این، از سه سال مدیریت در رأس گروه سایپا داشتهاید، چه شرایطی لازم است تا خصوصیسازی واقعی در صنعت خودرو محقق شود؟
به اعتقاد من سه شرط لازم است تا بتوان خصوصیسازی واقعی در صنعت خودرو را اجرایی کرد. شرط نخست باور است. بدین معنا که مسئولان دولتی باید به خصوصیسازی واقعی دو خودروساز بزرگ کشور باور و اعتقاد داشته باشند.
دومین شرط عزم، اراده و برنامهریزی برای این امر است. تا زمانی که عزم و اراده جدی برای خصوصیسازی نباشد، خودروسازان ما به بخش خصوصی واقعی واگذار نخواهد شد و همچنان مدیریت آنها خصولتی باقی خواهد ماند. اما شرط سوم، شجاعت اجرا بوده که این موضوع بسیار مهمی است. اگر شجاعت اجرای این کار نزد مسئولان نباشد، وضعیت صنعت خودرو به همین منوالی که درحالحاضر وجود دارد، ادامه پیدا خواهد کرد.
شما از شجاعت اجرا برای خصوصیسازی خودروسازان سخن به میان آوردید. این شجاعت اجرا چگونه معنا میشود؟
زمانی که کسی بهعنوان متولی بخواهد اصلاحاتی انجام دهد، بهطور قطع با مقاومت روبهرو خواهد شد. بهعنوان مثال، اگر از شروع دولت یازدهم، بر اساس تورم، هر سال صدتومان به قیمت بنزین اضافه میشد، الان قیمت آن به 1600تومان در هر لیتر افزایش پیدا کرده بود و دیگر دولت با این چالش افزایش یکباره افزایش قیمت حاملهای انرژی ازجمله بنزین روبهرو نمیشد. چراکه اگر سالانه و پلکانی قیمت افزایش پیدا میکرد، مردم با آن کنار میآمدند اما اگر دولت بنزین را 500تومان گران کند، این امر قطعا تبعاتی خواهد داشت.
در مورد خصوصیسازی خودروسازان نیز دولتهایی که در دورههای مختلف حضور پیدا کردهاند، قدم صحیحی برنداشتهاند و اگر هم درخواستی برای خصوصیسازی وجود داشته، با مقاومت روبهرو شده و این امر بهدرستی انجام نشده است.
خصوصیسازی واقعی چه تبعاتی دارد که دولتهای مختلف از انجام آن شانه خالی کردهاند؟
بهطور قطع اگر دولتها اصلاحات درست و ساختاری را انجام دهند، ممکن است محبوبیت خود را از دست بدهند. زیرا انجام این کار هزینههایی دارد که سیاستمداران باید آن را بپردازند. اما آثار اقدامات آنها در زمان حال هویدا نخواهد نشد بلکه چندسال یا حتی چنددهه باید صبر کرد تا نتایج کار آنها برای همگان عیان شود.
حال اگر دولت بخواهد بهصورت واقعی خودروسازان را خصوصی کند، باید چه اقداماتی را ترتیب دهد؟
میتوان با تشکیل کنسرسیومی از فعالان خصوصی صنعت خودرو که شناختهشده هستند و کارنامه قابل دفاعی دارند، خودروسازیها را به آنها واگذار کرد اما این اقدام بهتنهایی کافی نیست. در زمینه قیمتگذاری باید شورای رقابت کنار برود و قیمت خودرو در حاشیه بازار تعیین شود. همچنین باید قوانین و مقررات مربوط به کسبوکار تسهیل شده و نرخ ارز اصلاح و آزاد شود البته این کار بهتازگی انجام شده است.
تامین و تولید قطعات نیز باید به شکل مرتب باشد و قطعات باکیفیت تولید شود. همچنین باید برای امر صادرات برنامهریزی درستی انجام شود و در مورد تامین هزینههای مالی و کاهش هزینههای تولید خودرو در کشور اقدامات اصلاحی و موثری به جریان بیفتد.