تاکنون بارها مباحثی در خصوص مفید یا مضر بودن صنعت خودروسازی ایران مطرح شده است و هر بار نیز نتیجه ای جز بحث های بی فایده در مورد فایده و زیان اشتغال زایی در مقابل انبوهی از تلفات جاده ای و خسارات مالی و اقتصادی ناشی از آن حاصل نشده است.
اما اینبار قصد داریم تا از منظری متفاوت به صنعت خودروسازی کشورمان بپردازیم، جایی که این صنعت گران وطنی در ظاهر پاسدار اقتصاد کشور هستند اما در عمل هزینه های فراوانی مالی را به شکل مستقیم و غیر مستقیم به کشورمان تحمیل می نمایند.
1- استفاده از قطعات خارجی
تا پیش از سال 91 این باور حاکم بود که درصد بالایی از قطعات خودروهای تولیدی ایران
خودرو و
سایپا در داخل کشور ساخته می شوند و حتی آمار و ارقام هایی با درصد داخلی سازی بیش از 90 درصد نیز از سوی خودروسازان منتشر می شد، اما پس از افزایش شدید نرخ دلار در آن سال مشخص شد که تمامی خودروهای داخلی تاثیر پذیری بالایی از نرخ ارز دارند، چرا که یا قطعات آن ها از خارج کشور تامین می شود و یا مواد اولیه ساخت این قطعات منشا خارجی دارد.
بنابراین بی تردید می توان گفت که زنجیره تولید قطعه از 0 تا 100 حتی پس از گذشت قریب به 50 سال هنوز به شکل کامل در کشورمان شکل نگرفته و خودروسازان حتی در شرایط فعلی نیز ارز بری بالایی را به اقتصاد تحمیل می نمایند.
شاهد دیگر این مدعا البته استفاده فراگیر از قطعات مهم چینی و هندی در خودروهای تولید داخل است، به شکلی که اگر سری به مراکز تعمیراتی و قطعه فروشان بزنید به راحتی با انواع و اقسام کالای ساخت چین یا هند مواجه می شوید که جای تعجب فراوان دارد، برای مثال استفاده از سرسیلندر هندی برای موتورهای 1.8 لیتری پژو که قریب به 18 سال است در محصولات
ایران خودرو نصب می شوند، بسیار رایج است.
همین نکته به راحتی نشان می دهد که در کنار مسئله ارزی، خودروسازان کشورمان با استفاده از چنین قطعاتی عملا برای جمعیت کشورهای چین و هند اشتغال آفرینی کرده اند و مزیت چندانی از این نظر برای جامعه ایرانی ناچار به خرید این خودروهای قدیمی ایجاد نشده است.
2- پرداخت هزینه از جیب مشتریان برای جبران کیفیت
بی کیفیت بودن خودروهای تولید داخل این روزها دیگر به مسئله ای پذیرفته شده حتی در بین مسئولان امر مبدل شده است، اما این مشکل چند پیامد توامان دارد که بدترین آن ها به افزایش تلفات ناشی از تصادفات رانندگی و آسیب های بدنی، زخمی و معلول شدن هموطنان مربوط می شود.
اما این همه مشکل نیست و بروز خرابی های متعدد به محض تحویل گرفتن خودرو از درب کارخانه نیز ضرر و زیان مالی و اجتماعی بسیاری به دنبال دارد که خودروسازان کشوری علیرغم اعلام پروژه های متعدد در راستای بهبود کیفی، در میدان عمل تلاشی برای رفع این مسائل نمی کنند.
برای مثل ضعیف بودن قطعات جلوبندی بسیاری از خودروها که تناسبی با جاده های ناهموار و شرایط خیابان های کشور ندارند بازهم به نفع سازندگان قطعات چینی تمام شده و مصرف کنندگان باید به فاصله چند ماه پس از تحویل گرفتن خودرو صفر کیلومتر خود، هزینه ای را برای تعمیراتی از این دست انجام دهند که سود آن به جیب قطعه سازان، واسطه های فروش و البته تعمیرکاران متفرقه می رود.
این در حالیست که حداقل انتظار از خودروسازان دولتی و بزرگ کشور این است که پس از 50 سال حمایت، حداقل خودروهایی را روانه خیابان ها کنند که از هماهنگی حداقلی با شرایط کلی کشور برخوردار باشند و هزینه ای کمتر از خودروهای وارداتی و خارجی را به مشتریان تحمیل کنند، اما در عمل اینطور نیست و هزینه زمانی و ریالی نگهداری از خودروهای داخلی معمولا از خودروهای وارداتی که برای شرایط ایران نیز ساخته نشده اند، بیشتر است.
در نهایت نیز باید به مسائل دیگری نظیر مصرف سوخت و آلودگی بالای خودروهای پرتیراژ داخلی اشاره کرد که در یادداشت های بعدی به آن ها خواهیم پرداخت، اما تا اینجای کار می توان نتیجه گرفت که صنعت خودروسازی داخلی بیش از آنکه تصور می شود برای اقتصاد کشور زیان بار است.